در حال نمایش 22 نتیجه

نمایش 9 24 36

آن‌سوی رودخانه زیر درختان

160,000 تومان
نویسنده: ارنست همینگوی مترجم: احمد کسایی پور

از پا نیفتاده

تومان

از پا نیفتاده و ده داستان دیگر اثر ارنست همینگوی ترجمه سیروس طاهباز چاپ ۱۳۵۵ ۱۱۹ص جلدنرم بسیار کمیاب

این ناقوس مرگ کیست؟

تومان

ارنست همينگوی

ترجمه: مهدي غبرايی

زنگ‌ها برای که به صدا درمی‌آیند نام رمانی است از ارنست همینگوی که در سال ۱۹۴۰ منتشر شد. این رمان روایت داستان رابرت جوردن، سرباز آمریکایی، است که در میانهٔ جنگ‌های داخلی اسپانیا به بریگاد بین‌المللی پیوسته‌است. وی به‌عنوان متخصص مواد منفجره وظیفه یافته‌است پلی را که بر سر راه دشمن قرار دارد منفجر کند. جفری مایر، نویسندهٔ زندگی‌نامهٔ همینگوی، اعتقاد دارد که این اثر یکی از بهترین آثار همینگوی در کنارپیرمرد و دریا، وداع با اسلحه و خورشید هم طلوع می‌کند است.

عنوان کتاب برگرفته از یکی از آثار شاعر انگلیسی زبانی به نام جان دان است. مترجمی به نام مهدی غبرایی این کتاب را با عنوان این ناقوس مرگ کیست ترجمه کرده که به مفهوم عنوان انگلیسی کتاب نزدیک تر است. منظور از زنگ در عنوان کتاب، زنگ کلیساست که هنگام تشییع جنازه نواخته می‌شود و به مرگ افراد در جنگ داخلی اسپانیا اشاره دارد.

براه خرابات در چوب تاک

600,000 تومان

نویسنده: ارنست همینگوی

مترجم: پرویز داریوش

همینگوی این رمان را در سال ۱۹۵۰ نوشته است و در آن داستان سرهنگ آمریکایی روایت می‌شود که در جنگ جهانی دوم شرکت دارد و شکست می‌خورد.همینگوی در این رمان نگاه بدبینانه‌ و طعنه‌آمیزی به حضور آمریکا در جنگ جهانی دوم دارد...

این کتاب، که ترجمه‌ی عنوان اصلی آن به فارسی «آن سوی رودخانه و در میان درختان» است، (البته داریوش به زعم خودش با تداعی یک مصراع از رباعی حافظ، نام آن را گذاشته بود:«به راه خرابات در چوب تاک») از بدو انتشار در زبان اصلی مواجه با انتقادهایی سخت و شکننده گردید.بسیاری از منتقدان در آن اثری از هنر آفریننده و آفرینش هنری ندیده اند. آن را نوشته‌ای به منظور بهره برداری از شهرت قبلی و وجود بازار مسلم خوانده اند.

هیچ منتقد بزرگی، تا حدی که این راهنما اطلاع دارد، نخواسته است در خلال فصول کتاب برق هنر را که سراسر کتاب را درخشان ساخته است ببیند، یا اگر دیده است آن را چنان کافی و جامع نیافته است که قسمت های مظلوم و نایاب را –اگر هست- در پرتو آن برق نادیده بینگارد…

روزنامه لوماتن روز جمعه ۱۴ اوت ۱۹۸۱ یادداشتی با عنوان «استاد همینگوی» به قلم گابریل گارسیا مارکز چاپ کرد که در بخشی از آن آمده بود:«بازی کنایه آمیز سرنوشت براستی حیرت آور است که زیباترین و انسانی ترین اثر همینگوی کم‌تر از همه موفق شده باشد: سخن از «آن دست رود و در میان درختان» است.همینگوی چنان که بعدها توضیح می دهد داستان ابتدا به شکل قصه ای بود، اما در جزئیات شکل رمان سر در گم ماند. پذیرفتن این همه نقص و اشتباه در ساختار ادبی از سوی خبره ای تا این حد فرزانه، و گفتگویی تا این حد ساختگی و حیله گرانه نزد یکی از درخشان ترین اربابان فن گفت وگو در تاریخ ادبیات، دشوار است…

بهترین داستانهای کوتاه ارنست میلر همینگوی

295,000 تومان

نام نویسنده : ارنست همینگوی

نام مترجم : احمد گلشیری

در ساحل دریاچه قایق پارویی دیگری را آماده کرده بودند. دو نفر سرخپوست منتظر ایستاده بودند. نیک و پدرش در عقب قایق سوار شدند و سرخپوست ها آن را هل دادند و یکی از آن ها سوار شد. سرخپوست جوان قایق را هل داد و سوار شد تا قایق را که عمو جورج در آن بود پارو بزند... این کتاب دارای 19 داستان کوتاه است.

بیست و یک داستان

295,000 تومان
نویسنده: ارنست همینگوی مترجم: نجف دریابندری

پیرمرد و دریا

52,000 تومان

ارنست همینگوی

مترجم: محمد تقی فرامرزی

داستان پيرمرد و دريا در مقايسه با اغلب داستان‌ها، از جهات بسيار، اثرى استثنايى است. دوره وقوع حوادث آن بسيار كوتاه است؛ بخش بزرگى از آن در طى سه روز و سه شبى رخ مى‌دهد كه پيرمرد در دريا به‌سر مى‌برد. البته يك روز پيش از آغاز و يك نيم‌روز پس از پايان داستان نيز وجود دارد. حال مى‌توانيد تصور كنيد كه كار نويسنده چقدر دشوارتر مى‌شود. سه روز از زندگى يك نفر بى‌آن‌كه نفرى ديگر در اطرافش باشد. در حالت عادى، چنين داستانى بسيار خسته‌كننده مى‌شود. ولى اغلب خوانندگان داستان معتقدند كه پيرمرد و دريا خسته‌كننده نيست. همينگوى چگونه توانست زمانى چنين كوتاه را در زندگى فقط يك نفر به زمانى چنين جالب تبديل كند؟ در روز قبل از داستان، هشتاد و چهار روز از آخرين صيد سانتياگو يا «پيرمرد» مى‌گذرد. او يك بيوه‌مرد است و كوچك‌ترين اثرى از وجود فرزند در زندگى‌اش ديده نمى‌شود. فقط «پسرك» يا مانولين را در كنار خود دارد كه همراه و دوست حقيقى او است. مانولين شاگرد سانتياگو بوده است، ولى پدر و مادرش او را مجبور كرده‌اند در قايق ماهى‌گيرى ديگرى كار كند، چون سانتياگو «بد مى‌آورد». ولى پسرك همچنان به پيرمرد وفادار است و او را در تدارك ديدن براى صيد يك «ماهى بزرگ» يارى مى‌كند.

پیرمرد و دریا

95,000 تومان

نام نویسنده : ارنست همینگوی

نام مترجم : نجف دریابندری

داستان یک پیرمرد ماهیگیر تنهای کوبایی که ۸۴ روز تمام است که هیچ ماهی را نگرفته است و مورد تحقیر همکاران و همشهریانش قرار گرفته تا جایی که شاگرد وفادارش به خاطر فشارهای پدر و مادرش از او جدا شده. ولی باز خود را شکست خورده نمی بیند و قصد سفر به آب های دور را می کند تا اینکه در یک جدال کشنده و نفسگیر موفق به صید یک نیزه ماهی غول آسا می شود، با وجود این موفقیت راه برگشت پرمخاطره ای دارد و مجبور به مبارزه با کوسه ماهی های گرسنه می شود… .

یک کتاب شاهکار از همینگ وی که آخرین اثر بزرگ و معروفش هم هست، رمان کوتاهی که در سال ۱۹۵۱ در کوبا نوشته شد و در شرایطی که همینگ وی سالها بود که یا اثری رو برای چاپ در دست نداشت و یا اگر هم اثری داشت چندان مورد توجه مخاطبان و منتقدان قرار نمی گرفت و به اعتقاد خیلی ها همینگ وی با این اثر تونست فعالیت ادبی خودش رو کامل کنه و برای همیشه جاودان بمونه.

بخش اول کتاب با نام «ارنست همینگ وی: یک دور تمام» از آقای دریابندری مترجم کتاب هست که بیشتر در مورد چگونه نویسنده شدن و اون نثر ساده ولی محکم و قوی همینگ وی هست و در قسمت هایی هم ویژگی های آثار اون رو بررسی می کنه و البته مقایسه اش با جیمز جویس و دیگر نویسندگان هم عصر همینگ وی.

واقعا یک کتاب خوب از هر جنبه بود و طوری که آقای همینگ وی هم گفته یک داستان واقعی هست، چراکه همه عناصر واقعی و درجای خود هستند، پیرمرد یک پیرمرد واقعی هست و درچارچوب خودش رفتار میکنه نه مثل یک فیلسوف یا یک نویسنده…! یه جنبه خوب دیگش هم همون نثر ساده و قوی ای که داشت بود و خاطرات و تصویرهایی رو در حین خواندن برایم مجسم می کرد و جملات قصاری که در داستان بکار برده بود از هر حیث بی نظیر و یک زیبایی خاص داشت. صحافی کتاب و طرح جلد و نقاشی های هنرمندانه کتاب هم لذتمند بود و خوندن کتاب رو هیجان آورتر می کرد. قبل از اینکه این کتاب رو خونده باشم، نسخه سینماییش با همین نام و با بازی اسپنسر تریسی در نقش پیرمرد رو دیده بودم که در حین خوندن مدام به یاد سکانس های اون فیلم می افتادم!

کتاب جملات و پاراگرافهای زیبای متعددی داشت که بخاطر مختصر نشون دادنشون این چند تا رو قرار می دم…

قسمت هایی زیبا از کتاب:

«یادم هست. می دونم رفتنت از روی بی اعتقادی نبود.»

«دلم می خواست دی ماجوی بزرگ رو می بردم صید. می گن باباش صیاد بوده. شاید هم یک وقت مثل ما فقیر بوده، حرف ما حالیش می شد.»

«اگر مردم بشنون که من با خودم حرف می زنم خیال می کنن دیوونه م. ولی عیبی نداره، چون دیوونه نیستم. پولدارها رادیو دارن که تو قایق براشون حرف بزنه، خبر بیس بال رو براشون بگه.»

«هنوز دو ساعت دیگر مانده است تا آفتاب غروب کند، شاید تا آن ساعت ماهی بالا آمد. اگر نیامد با ماه بالا می آید. اگر باز هم نیامد، شاید با آفتاب بالا بیاید. هیچ جایی از تنم خواب نرفته، زورم سر جاست. اوست که قلاب به دهن دارد. اما با این کشش از آن ماهی هاست. لابد دهنش را سفت روی سیم قلاب بسته است. کاش می دیدمش. کاش یک بار هم شده می دیدمش تا بدانم با کی طرفم.»

«پیرمرد با خود گفت از نابکاری من بود که ناچار شد این هدف را انتخاب کند. هدف ماهی این بود که دور از دامها و بندها و نابکاریها در ژرفای آب تاریک بماند. هدف من این بود که جایی بروم که هیچ کس نرفته است و او را پیدا کنم. اکنون به هم رسیده ایم و از ظهر تاکنون با هم بوده ایم. و هیچ کس نیست که به داد هیچ کداممان برسد.»

«ای ماهی، خیلی پیش من عزیزی، خیلی هم محترمی. اما تا این روز تمام نشده کارت رو می سازم، می کشمت.»

«با زندگی باید ساخت، چاره ای جز این نیست»

«پیرمرد در دل خود گفت ماهی تو داری مرا می کشی. اما حق هم داری. ای برادر، من تا به حال از تو بزرگ تر و زیباتر و آرام تر و نجیب تر چیزی ندیده ام. بیا مرا بکش. هر که هر که را می کشد بکشد.»

«ولی آدم را برای شکست نساخته اند. آدم ممکنه از بین بره، ولی شکست نمی خوره.»

«من از گناه سر در نمی آورم و گمان نکنم که اعتقادی هم به گناه داشته باشم. شاید کشتن ماهی گناه بود. گمان می کنم گناه بود، هر چند این کار را برای آن کردم که زنده بمانم و خوراک مردم را بدهم.اگر این گناه است، پس همه کارها گناه است. فکر گناه را نکن. کار از این حرفها خیلی گذشته است، آدمهایی هستند که مزد می گیرند و گناه می کنند. بگذار آنها فکرش را بکنند. تو ماهیگیر به دنیا آمدی، چنانکه این هم ماهی به دنیا آمد. پطرس مقدس هم ماهیگیر بود، چنانکه پدر دی ماجوی بزرگ هم ماهیگیر بود.»

«با خود گفت این ماهی نان تمام زمستان مرا می داد. فکر این را نکن. فقط آرام بگیر و سعی کن دستهات را روبه راه کنی تا بتوانی از آنچه باقی مانده است دفاع کنی.»

«با خود گفت خیالات بی معنی را بگذار کنار. بخت چیزی است که به هزار شکل در می آید. کیست که او را بشناسد؟ ولی به هر شکلی که باشد من می خرم، هر چه هم بخواهند می دهم. گفت ای کاش روشنایی چراغها را می دیدم. خیلی چیزهاست که می گویم ای کاش، ای کاش. ولی این آن چیزی است که حالا می گویم ای کاش می دیدم. کوشید راحت تر تکیه کند و سکان را به دست بگیرد، و از درد تنش دانست که نمرده است.»

پیرمرد و دریا

90,000 تومان

ارنست همینگوی

مترجم: محمد تقی فرامرزی

داستان پيرمرد و دريا در مقايسه با اغلب داستان‌ها، از جهات بسيار، اثرى استثنايى است. دوره وقوع حوادث آن بسيار كوتاه است؛ بخش بزرگى از آن در طى سه روز و سه شبى رخ مى‌دهد كه پيرمرد در دريا به‌سر مى‌برد. البته يك روز پيش از آغاز و يك نيم‌روز پس از پايان داستان نيز وجود دارد. حال مى‌توانيد تصور كنيد كه كار نويسنده چقدر دشوارتر مى‌شود. سه روز از زندگى يك نفر بى‌آن‌كه نفرى ديگر در اطرافش باشد. در حالت عادى، چنين داستانى بسيار خسته‌كننده مى‌شود. ولى اغلب خوانندگان داستان معتقدند كه پيرمرد و دريا خسته‌كننده نيست. همينگوى چگونه توانست زمانى چنين كوتاه را در زندگى فقط يك نفر به زمانى چنين جالب تبديل كند؟ در روز قبل از داستان، هشتاد و چهار روز از آخرين صيد سانتياگو يا «پيرمرد» مى‌گذرد. او يك بيوه‌مرد است و كوچك‌ترين اثرى از وجود فرزند در زندگى‌اش ديده نمى‌شود. فقط «پسرك» يا مانولين را در كنار خود دارد كه همراه و دوست حقيقى او است. مانولين شاگرد سانتياگو بوده است، ولى پدر و مادرش او را مجبور كرده‌اند در قايق ماهى‌گيرى ديگرى كار كند، چون سانتياگو «بد مى‌آورد». ولى پسرك همچنان به پيرمرد وفادار است و او را در تدارك ديدن براى صيد يك «ماهى بزرگ» يارى مى‌كند.

پیرمرد و دریا

178,000 تومان
نویسنده: ارنست همینگوی مترجم: احمد کسایی‌پور

خورشید همچنان می‌دمد

168,000 تومان
نویسنده: ارنست همینگوی مترجم: احمد کسایی‌پور

داشتن و نداشتن

179,500 تومان
   ارنست همینگوی    مهدی غبرایی ارنست همينگوي نويسنده و روزنامه‌نگار آمريکايي و برنده جايزه نوبل ادبيات در سال 1954 است. سبک او تاثيري قوي بر داستان‌هاي قرن بيستم داشت و آثاري که از او منتشر شده سهم بزرگي در ادبيات کلاسيک آمريکا داشته است. داشتن و نداشتن داستاني دراماتيک درباره هري مورگن است که براي حفظ خانواده در حال فروپاشي خود، به قاچاق جنس و انسان روي مي‌آورد. داستان بسيار ساده‌اي از يک کاپيتان کشتي که براي حمايت از خانواده‌اش به جرم و جنايت روي مي‌آورد. ويژگي مهم همينگوي مرتبط ساختن داستان با شرايط سياسي و اقتصادي زمان خود (در اينجا انقلاب اوليه در کوبا) است که موجب هر چه پيچيده‌تر شدن اين تراژدي مي‌شود. اگر به آثار همينگوي علاقه داريد اين کتاب نيز به شما پيشنهاد مي‌شود زيرا جايي از کتاب (صحنه‌هاي سفر دريايي و ماهيگيري) يادآور پيرمرد و درياست و قسمت‌هايي از آن نيز بسياري از داستان‌هاي کوتاه او را براي مخاطب زنده مي‌کند. به تصوير کشيدن زندگي مردمي که گرفتار جاه‌طلبي‌هاي عده‌اي از سياستمداران شده‌اند و به عبارتي تاثير سياست و اقتصاد بر زندگي مردم، مهم‌ترين موضوع کتاب است. فيلم سينمايي داشتن و نداشتن اقتباسي سينمايي از اين کتاب است که در سال 1944 ساخته شد. فيلمي رمانتيک، ماجراجويانه و جنگي با مولفه‌هاي فيلم نوآر به کارگرداني هاوارد هاکس و با بازي همفري بوگارت و لورن باکال.

داشتن و نداشتن

تومان
نویسنده: ارنست همینگوی مترجم: احمد کسایی پور

در زمان ما

59,000 تومان
نویسنده: ارنست همینگوی مترجم: شاهین بازیل

زنگها برای که بصدا درمیایند

380,000 تومان

اثر ارنست همینگوی ترجمه دکتر علی سلیمی جلد سخت سلفون کمیاب ۲۵۳۶چاپ ۵۸۵ص

زنگ‌ها برای که به صدا در می‌آید

49,500 تومان

نام نویسنده : ارنست همینگوی

نام مترجم : رحیم نامور

زنگ‌ها برای که به صدا درمی‌آید از مشهورترین آثار رمان‌نویس صاحب‌نام امریکایی، ارنست همینگوی است. موضوع داستان جنگ داخلی اسپانیا میان جمهوری‌خواهان و سلطنت‌طلبان فاشیست است. رابرت جوردان امریکایی که مأموریت انفجار یک پل استراتژیک را دارد داوطلبانه به ارتش جمهوری‌خواهان و گروهی از چریک‌های منطقة سگوویا می‌پیوندد. جوردان در جریان فعالیت‌های نظامی به دختری به‌نام ماریا دل می‌بندد. سرانجام پس از انفجار پل مزبور، جوردان به علت شکستگی پا ناچار از گروه بازمی‌ماند و بدین‌ترتیب بر سر آرمان خویش جان می‌بازد. ارنست همینگوی (1898 ـ 1961) از نویسندگان برجستة امریکایی و برندة جایزة نوبل ادبیات است. وی در ایلینویز امریکا زاده شد. در جنگ جهانی اول داوطلبانه به خدمت ارتش درآمد. اما ضعف بینایی سبب شد تا به‌عنوان راننده آمبولانس در نزدیکی جبهة ایتالیا به خدمت گرفته شود. وی مدتی نیز به‌عنوان خبرنگار جنگی فعالیت می‌کرد. همینگوی سرانجام در ژوئیه سال 1961 در حین پارک کردن تفنگ شکاری‌اش کشته شد و یا به قولی خودکشی کرد.

شادی نامه کوتاه فرانسیس مکامبر و ۲۷ داستان دیگر (مجموعه داستان)

35,000 تومان

ارنست همينگوی

مترجمان: صالح حسينی - پويا رفويی - پرويز طالب‌زاده

ارنِست میلر هِمینگوی (زاده ۲۱ ژوئیه ۱۸۹۹ درگذشت ۲ ژوئیه ۱۹۶۱) از نویسندگان برجستهٔ معاصر ایالات متحده آمریکا و برندهٔ جایزه نوبل ادبیات است. وی از پایه‌گذاران یکی از تأثیرگذارترین انواع ادبی، موسوم به «وقایع‌نگاری ادبی» شناخته می‌شود.

دنياي آثار همينگوي مشخصا خشن است و اغلب هم سبع، دنياي جنگ است و جنايت و ريخت و پاش و ميدان گاوبازي و رينگ بوكس و نخجيرگيري و ماهيگيري در درياي ژرف. نيز دنياي آثارش دنياي شكست‌خوردگان و ولگردان و مشت‌زنان حرفه‌اي مست و همجنس‌بازان و مستان و نويسندگاني كه استعداداشان را حرام كرده‌اند و اپراخواناني كه مستمعان هر چه دستشان مي‌آيد به آنان پرتاب مي‌كنند و گاوبازاني كه خود را باخته‌اند. دنياي آثارش دنياي ترس و نوميدي است - و اين نوميدي گاهي فلسفي است. دنيايي كه آدمي نمي‌تواند معنايي در آن بيابد، دنياي عدم. پرسوناژ سنخي آثار همينگوي همواره زير سايه تباهي قرار دارد، و اين تباهي علاوه بر جنبه پيداي ملموس، جنبه دروني هم دارد كه همانا تباهي روحي و تباهي نفس است.

ناقوس عزا در سوگ که می زند

520,000 تومان
ارنست همینگوی ترجمه: پرویز شهدی

شاهکار نویسنده آمریکایی برنده جایزه پولیتزر ۱۹۵۳ و نوبل ادبی ۱۹۵۴ با ترجمه توسط پرویز شهدی که مدت ۱۰ سال منتظر دریافت مجوز مانده بود، سرانجام منتشر شد.

شهدی در مقدمه خود بر این کتاب در باب موقعیت این اثر در ایران آورده است: «اولین بار حدود شصت سال پیش ترجمه سر و دست شکسته‌ای از آن با عنوان «زنگ‌ها برای که به صدا درمی‌آیند» منتشر شد و چند سال بعد، (حدود چهل سال پیش) ترجمه‌ای کامل با همین عنوان، همراه با عکس‌هایی از بعضی از صحنه‌های فیلم با بازیگری گاری کوپر و اینگرید برگمن. پس از آن این کتاب و افسانه همینگوی به دست فراموشی سپرده شد، مانند بسیاری از آثار ارزشمند نویسندگان بزرگ دنیا، از جمله «شرق بهشت» اثر اشتاین‌بک، «بل آمی» اثر موپاسان و خیلی کتاب‌های دیگر.»

مترجم نامدار و پرکار کشور در باب اهمیت کتاب همینگوی چنین نوشت: «اما این کتاب ادعانامه‌ایست علیه فاشیسم و همه دیکتاتورهای جهان. اگرچه به عقیده عده‌ای همینگوی در جنگ داخلی اسپانیا شرکت نکرده و فقط به عنوان خبرنگار به آنجا اعزام شده است، ولی این موضوع مانع از آن نشده که همینگوی با دیدی بی‌طرفانه به یکی از حوادث بزرگ کشور و ملت اسپانیا بپردازد و با دستمایه قرار دادن گوشه کوچکی از آن جنگ و کشتار چند ساله، ملت اسپانیا را آن‌گونه که بوده و آن‌گونه که هست معرفی کند. سوابق قهرمانانه مردمان این مرز و بوم، از آن موقع که به فرمانروایی بیدادگرانه و اشغال زورگویانه تازی‌ها پایان دادند، و بعد تنها ملتی بودند که ناپلئون را با همه موفقیت‌هایش در نبردهای گوناگون به زانو درآوردند، گوشه پندآموزی از تاریخ بشریت را رقم زده است که می‌تواند سرمشق و نمونه خوبی برای همه ملت‌های به بند کشیده‌ی دنیا باشد. همینگوی انقلاب و بعد جنگ برادرکشی اسپانیا را بی‌طرفانه تعریف می‌کند، چرا بی‌طرفانه، چون ضمن طرفداری از خیزش آزادی‌طلبانه‌شان، زیاده‌روی‌ها و نابخردی‌هایی را که در همه انقلاب‌ها، میان همه ملت‌ها دیده شده، ناگفته نمی‌گذارد.»

او با اشاره به حذف بسیاری مطالب در ترجمه پیشین انگیزه‌اش از برگردان دوباره کتاب را چنین بیان کرده است: «صحنه‌های کشتار زمین‌داران و اربابان پس از پیروزی انقلاب، شاید به مذاق عده‌ای، از جمله اولین مترجم این کتاب و بازگوکردنش خوش نمی‌آمد، ولی حقیقت داشت و همینگوی با ظرافت تمام آن را از زبان یکی از قهرمانان جان‌سخت و آبدیده این انقلاب تعریف می‌کند. حیف که این کتاب هم مانند بسیاری از آثار ارزشمند ادبیات جهان مورد بی‌مهری ناشران ما قرار گرفته است. ولی آثار جاودانه ادبیات ملت‌ها هیچ زمان کهنه نمی‌شوند و همیشه و در هر شرایطی، به ویژه برای نسل جوان و آینده‌سازان اهمیت و ارزش حیاتی دارند. هدف من هم از ترجمه سوم این کتاب و ارائه آن همین بوده است تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.»

و آفتاب طلوع می کند

تومان
   ارنست همینگوی    محمد حیاتی

در این منظره ی تیره ی مرگ و بی ثباتی، نه فقط نسل برت و جیک و دوستانشان، که همه ی نسل ها گم گشته اند. «و آفتاب طلوع می کند»، مثل کتاب جامعه، ما را نه به یقین مذهبی می کشاند، نه به نیهیلیسم و یأس مطلق. این کتاب که یکی از اندوه بارترین مرثیه های امریکایی است با حالتی شبیه به شکوه تراژیک، بر فضائل به سبک در آوردن این یأس و تاب آوردن فقدان عشق صحه می گذارد. همینگوی هرگز رمانی به این صلابت ننوشت، گرچه هیچ چیز از نبوغش در نگارش داستان کوتاه کم نشد. شور غنایی، کمتر رمانی با این حجم و این شکوه را زنده نگه داشته است.

هرولد بلوم

یکی از با دوام ترین مضامین دهه ی بیست، مرگ عشق در جنگ جهانی اول بود. تمام نویسندگان مطرح، این حادثه را، اغلب به شیوه ای تکه تکه، مثل قطعه ی کوچکی از نمای بزرگ تر دوران پس از جنگ، ضبط و ثبت کردند. ولی به نظر می رسد که فقط همینگوی روح دوران را درک کرد و آن را در قالب داستانی ماندگار منتقل ساخت.

مارک اسپیلکا

وداع با اسلحه

250,000 تومان

نويسنده: ارنست همينگوی

مترجم: نجف دريابندری

ارنِست میلر هِمینگوی (زاده ۲۱ ژوئیه ۱۸۹۹ درگذشت ۲ ژوئیه ۱۹۶۱) از نویسندگان برجستهٔ معاصر ایالات متحده آمریکا و برندهٔ جایزه نوبل ادبیات است. وی از پایه‌گذاران یکی از تأثیرگذارترین انواع ادبی، موسوم به «وقایع‌نگاری ادبی» شناخته می‌شود.

اين كتاب داستان گرفتار آمدن جواني است به نام فردريك هنري در جنگ بيهوده‌اي كه هيچ‌كس معناي آن را نمي‌فهمد. سربازانش با آن مخالفند، افسرانش سرخورده‌‌اند و تكليف خود را نمي‌دانند، كسي از كار سردارانش سر در نمي‌آورد. ابتدا فرمان عقب‌نشيني مي‌دهند، و آن‌گاه سر راه مي‌نشينند و افسراني را كه عقب‌نشيني كرده‌‌اند، تيرباران مي‌كنند. درست است كه فردريك ظاهرا از جنگ جان به درمي‌برد، ولي پيداست كه جان او ديگر جان سالمي نيست. مردي كه در پايان كتاب زير باران به هتل خود مي‌رود تا اعماق روحش زخمي و خونين شده است. به نظر مي‌رسد كه فردريك هنري از آن هنگام به بعد خود را جيك بارنز ناميده باشد.