ناشر: ماهی
جلد: شومیز
قطع: جیبی
100,000 تومان
بئاتریکس پاتر
ترجمه: علیرضا اسماعیل پور
پیترخرگوشه داستان خانوادهی خانمخرگوشهی پیر و چهار فرزندش، فلاپسی و ماپسی و کاتِنتِیل و پیتر، است که در خانهی خرگوشیشان، در زیر یک درخت صنوبر بزرگ، زندگی میکنند. روزی از روزها پیتر، که خرگوش بازیگوش و شیطانی است، بیتوجه به هشدار مادرش به باغ آقای مکگرگور میرود. آقای مکگرگور پیتر را میبیند و به دنبال او میدود.
قصهی پیترخرگوشه اولین کتاب از مجموعهی «دنیای پیترخرگوشه و دوستان» است که اثری کلاسیک در ادبیات کودکان بهشمار میرود. بئاتریکس پاتر داستانهای این مجموعه را برای فرزند یکی از بستگانش نوشت. همچنین تصویرگری این مجموعه نیز اثر پاتر است این مجموعه، که از اولین انتشارش بیش از یک قرن میگذرد، تاکنون به 36 زبان ترجمه شده است و جزو پرفروشترین مجموعهکتابهای جهان است.
ناموجود
ناشر: ماهی
جلد: شومیز
قطع: جیبی
وزن | 2000 گرم |
---|
نويسنده:میسن کاری
مترجم:مریم مؤمنی
آداب روزانه شرح احوال و عادات کاری یکصدوشصتویک شخصیت مشهوری است که در طول زندگیشان کارهای بزرگ کردهاند، خلاقیت خود را به کار گرفتهاند و آثار مهمی برای بشر به جا گذاشتهاند. در میان این شخصیتها، هم هنرمند و فیلسوف دیده میشود، هم موسیقیدان و نقاش و مجسمهساز، و هم کارگردان و دانشمند. هم میتوان از آدمهای معروف چند قرن گذشته ردی پیدا کرد و هم از بزرگان معاصر. میسن کاری برای نوشتن این کتاب از خاطرات، نامهها، زندگینامهها، مصاحبهها و دیگر منابع مربوط به این شخصیتهای برجسته بهره برده است تا بتواند شرحی مختصر و مفید از خلقوخویشان به دست دهد.
“-شستو شو و استحمام واجب ترینِ ضروریات زندگی بتهوون بود. از این لحاظ به شرقیها می مانست: از دید او، محمد(ص) حق داشت این همه وضوی روزانه را واجب کند.
-فروید، یک بار که به خواهر زادهی هفده ساله اش سیگاری تعارف کرد و پسرک رد کرد، به او چنین گفت: «پسرم! سیگار کشیدن یکی از بزرگترین و ارزانترین لذات زندگی است. اگر تصمیمت را گرفتهای که سیگار نکشی، فقط میتوانم بگویم برایت متاسفم.»
-اغلب مردم هر روز کار میکنند و هر از چندی از رابطهی جنسی بهرهای میبرند. سیمنون هر روز رابطهی جنسی داشت و هر چند ماه یک بار با کارش به عیش مینشست.در ایام اقامتش در پاریس، روزانه با چهار زن مختلف رابطه داشت. خودش تخمین میزد که در طول عمرش با ده هزار زن به بستر رفته است(همسر دومش نظری جز این داشت و میگفت این عدد هزار و دویست بیشتر نبوده است). او عطش جنسی خود را نتیجهی کنجکاوی بی حد و حصر نسبت به جنس مخالف میدانست: «زنن همیشه برای من آدمهایی استثنایی بودهاند که بیهوده سعی کردهام آنها را درک کنم، تلاش بی وقفه در همهی سالهای عمر. اگر به ماجراجویی که دو ساعت یا ده دقیقه بيشتر دوام ندارند تن نمیدادم، چطور میتوانستم در آثارم دهها، بلکه صدها، شخصیت زن خلق کنم؟»
-برنارد مالامود: بیش از یک راه وجود دارد-در این باره یاوه بسیار گفتهاند.تو خودت هستی، نه فیتز جرالدی نه تامس وولف. برای نوشتن باید بنشینی و بنویسی. زمان یا مکان خاصی هم ندارد. باید با خودت و سرشتت سازگار باشی. کافی است منضبط باشی، دیگر روش کار مهم نیست. اگر نویسنده منضبط نباشد، هیچ افسون همدلانهای کارگر نمیافتد. راهش این است که برای خودت وقت دست و پا کنی(نه اینکه وقت بدزدی) و داستان خلق کنی. اگر داستان ها به ذهنت بیایند، آنها را مینویسی و در مسیر درست خواهی بود. عاقبت هر کسی یاد میگیرد که مناسبترین راه برای او کدام است. آن رازی که باید فاش شود خود تو هستی.
نويسنده:جورج اورول
مترجم:بهمن دارالشفايي
آس و پاس در پاريس و لندن اولين كتابي است كه از اورول منتشر شد. او براي چاپ اين كتاب دردسرهاي زيادي كشيد: دو ناشر آن را رد كردند و حتي نويسنده نسخه دستنويس را به دوستي داد تا آن را بسوزاند. اين كتاب روايت اورول است از مقطعي فلاكتبار از زندگياش در پاريس و لندن، دوراني كه در كنار آدمهاي فرودست جامعه زندگي ميكرد و براي امرار معاش تن به هر كاري ميداد. گرچه شهرت اورول به مزرعه حيوانات و 1984 است. بعضي از طرفدارانش كتاب حاضر را خواندنيترين اثر او ميدانند.
جومپا لاهيري
مترجم: اميرمهدي حقيقت
جومپا لاهیری (به انگلیسی: Jhumpa Lahiri) (به بنگالی:ঝুম্পা লাহিড়ী) با نام نیلانجانا سودشنا (به انگلیسی: Nilanjana Sudeshna) (زادهٔ ۱۱ ژوئیه ۱۹۶۷ در لندن) نویسندهآمریکایی هندیتبار است. لاهیری با نخستین اثرش، مجموعه داستان مترجم دردها (۱۹۹۹)، برنده جایزه ادبی پولیتزر در سال ۲۰۰۰ شد. همچنین نخستین رمان او به نام همنام (۲۰۰۳) در ساخت فیلمی به همین نام در سال ۲۰۰۷ مورد اقتباس قرار گرفت.
به عبارت دیگر در میان آثار جومپا لاهیری اثری متفاوت است. این کتاب برخلاف آثار پیشین او اثری غیرداستانی است، هرچند گاه خردهروایتهای آن شکل داستان به خود میگیرد. به عبارت دیگر شرح تلاش لاهیری برای آموختن زبان ایتالیایی است و در اصل هم آن را به زبان ایتالیایی نوشته است. لاهیری در این کتاب دشواریهای آموختن زبانی دیگر را گامبهگام وصف میکند و در این راه نکات ظریفی را نیز دربارهی فرهنگ ایتالیایی نشان میدهد؛ او خود در خانوادهی مهاجر هندی زاده شده و تجربههای متفاوت فرهنگیاش موجب شده تا نگاهی عمیقتر به فرهنگی دیگر داشته باشد. لاهیری ترجمهی کتاب (از ایتالیایی به انگلیسی) را به مترجم دیگری واگذاشته و دلیل آن را در یادداشت آغازین خود توضیح داده و نیز در بخشی از کتاب که در آن از «ترجمه» سخن گفته است.
رمان پدرو پارامو که پیشگام رئالیسم جادویی است، در سال ۱۹۵۵ منتشر و با استقبال سردی روبهرو شد و در طول ۴ سال بعد فقط هزار جلد از آن به فروش رفت. این رمان جسورانه ساختار جدیدی را بدعت میگذارد، داستان را ساکنین مردهٔ دهکدهای افسانهای به نام «کومالا» نقل میکنند. رمان بعدها شناخته شد و عمیقاً در ادبیات آمریکای لاتین تأثیر گذاشت.
گابریل گارسیا مارکز جملهای از این کتاب را در «صد سال تنهایی» خود گنجاند. همچنین «شهر ارواح» رولفو که ساکنینش اشباحاند، تا اندازهای منبع الهام شهر افسانهای ماکوندوی مارکز شد. گابریل گارسیا مارکز گفتهاست که بعد از نوشتن چهار کتاب اولش، به عنوان یک رماننویس احساس کرد که متوقف شدهاست و کشف کتاب «پدرو پارامو» در سال ۱۹۶۱ زندگی او را تغییر داد و مسیر تألیف شاهکارش، «صد سال تنهایی» را به او نشان داده و هموار کرد. مارکز دربارهٔ تمام آثار انتشار یافتهٔ رولفو میگوید: «نوشتههایی که به ۳۰۰ صفحه هم نمیرسند و معتقدم به همان حجم و ماندگاری آثار سوفوکل است.»
نويسنده:ارنست ويلهلم هاينه
مترجم:علي اسديان
چهکسی موتسارت را کشت؟ ۱۴ روایت واقعی از زندگی چند موسیقیدان بنام تاریخ است، حقایقی بس مرموز و عجیب که روایت آنها به داستانی جنایی برآمده از تخیل نویسنده میماند؛ بههمین دلیل هم عنوان فرعی «داستانهایی برای دوستداران موسیقی» برای کتاب انتخاب شده است. ارنستویلهلم هاینه، نویسندهی کتاب، که خود معماری برجسته بود، به نوشتن روایتهای تاریخی اینچنینی علاقهی بسیاری داشت و در این کتاب نیز پروندههایی مبهم و عجیب و تاریخی را دربارهی موسیقیدانان گشوده و با بازخوانی آنها پرتو تازهای بر هر کدام تابیده است. او ضمن بررسی این پروندهها کمی هم به زندگی و شخصیت این موسیقیدانان پرداخته است که بر جذابیت روایتش افزوده است. موتسارت، هایدن، پاگانینی، چایکوفسکی، برلیوز، دانکن، واگنر، روسینی، باخ، هندل، بیزه، موسُرگسکی و گلن میلر هنرمندانی هستند که در این کتاب به آنها پرداخته شده است.
نويسنده:لیدیا چوکوفسکایا
مترجم:خشایار دیهیمی
سوفیا پتروونا رمان کوتاهی است که لیدیا چوکوفسکایا آن را در اواخر دههی ۱۹۳۰ نوشت. این رمان دربارهی تصفیههای استالینی است و از جمله معدود آثار باقیمانده در اینباره است که در همان دوران نوشته شده است. پس از تغییر شرایط سیاسی، نسخهی ویرایش شدهی سوفیا پتروونا، اولینبار در ۱۹۶۵ منتشر شد. داستان این رمان دربارهی تایپیستی به نام سوفیا پتروونا در اتحاد جماهیر شوروی است. پسر او، نیکالای (کولیا)، عمیقاً به کمونیسم اعتقاد دارد و در ابتدای مسیر نویدبخشی است. طولی نمیکشد که تصفیهی بزرگ آغاز میشود و همکاران سوفیا، در بازار گرم متهم کردن به خیانت، ناپدید میشوند و در همان حال آلیک، بهترین دوست کولیا، هم خبر از بازداشت شدن او میدهد. سوفیا میکوشد خبر بیشتری از کولیا به دست آورد، اما در جریان وسیعی از بوروکراسی فرو میرود.
هاینریش بل
ترجمه: سپاس ریوندی
هاینریش تئودور بُل (به آلمانی: Heinrich Theodor Böll) (زاده ۲۱ دسامبر ۱۹۱۷ - درگذشته ۱۶ ژوئیه ۱۹۸۵) نویسنده آلمانی و برنده جایزه نوبل ادبی است. بیشتر آثار او به جنگ (به خصوص جنگ جهانی دوم) و آثار پس از آن میپردازد.
این کتاب دربارهٔ دلقکی به نام شنیر است که معشوقه اش ماری او را ترک کرده و به همین دلیل دچار افسردگی شده و مرضهای همیشگیاش، مالیخولیا و سردرد تشدید یافته. از این رو برای تسکین آلام خود به مشروب رو آوردهاست. به قول خودش «دلقکی که به مشروب روی بیاورد، زودتر از یک شیروانی ساز مست سقوط میکند». فقط دو چیز این دردها را تسکین میدهند: مشروب و ماری. مشروب یک تسکین موقتیست ولی ماری نه؛ ولی او رفته...
ظاهراً، این رمان نمایانگر جامعه آلمان تحت تأثیر هیتلر و سالهای بعد از جنگ است. این داستان زوایای مختلف جامعه از جمله عقاید سیاسی و مذهبی، مسائل زناشویی، تعارضات بین کاتولیکها و پروتستانها، تأثیر جنگ بر خانوادهها و بسیاری موارد دیگر در آلمان را نقد میکند. هاینریش بل تمام مشکلات بعد از جنگ را به تصویر کشید و آنها را به بعضی زوایای روان شناختی ارتباط داد. بل میخواست بر روی نقش کلیسای کاتولیک روم تمرکز کند تا تأثیر ان بر اروپا را نشان دهد. بعلاوه اخلاقیات و سیاست ان زمان را نشان داد. کلیسا رابطه بین کاتولیکها و پروتستانها را محدود ساخت و جامعه آلمان را در زمره گروههای مذهبی دستهبندی کرد. اگرچه در این رمان، پروتستانها بعنوان افرادی ثروتمندتر نمایش داده میشوند، اما بل نشان میدهد که جامعه، به ویژه ازنظر در مسائل سیاسی و اخلاقی، عمدتاً تحت تأثیر کاتولیکها بودهاست. شخصیت اول داستان، یعنی هنس، از هیچ یک از این دو گروه سودی نمیبرد. او یک کافر است، اما کافری که اقوامی هم کاتولیک و هم پروتستان دارد و در مراسمهای هردو مذهب شرکت میکند (اگرچه عقایدی کاملاً متفاوت با هردو طرف دارد). حتی با اینکه اجرای موفقی در هنر دلقکی دارد، کارش مورد تأیید گروههای سیاسی نیست؛ ولی بعد از آسیب دیدن زانوی چپش، نمیتواند به خوبی گذشته اجرا داشته باشد. در پایان، آن دوران را اینگونه توصیف میکند: «اگر دوران ما شایسته نامی باشد، باید نامش را عصر فحشا نامید.»
نویسنده: هرمان هسه
مترجم: علی اصغر حداد
این کتاب مجموعهای از سه کتاب هرمان هسه شامل کلاین واگنر، سیدارتا، گشتوگذار است.
هسه ادیب، نویسنده و نقاش آلمانی- سوییسی و برندهٔ جایزهٔ نوبلِ سال ۱۹۴۶ در ادبیات است. از مشهورترین آثار وی می توان به رمان های زیر چرخ، دمیان، گرگ بیابان، سیدارتا، گرترود و مجموعه داستان های کوتاه وی اشاره کرد.
سالهای (۱۹۱۸ - ۱۹۱۹ میلادی) سالهای جدایی از خانواده، گوشهگیری و اقامت در «تیچینو» بود. این حوادث در داستانهای کوتاه وی رد پای خود را به روشنی بجای گذاشته است.
یوری نیکلایویچ تینیانوف
مترجم: مهدی سحابی
این کتاب روایتی داستانی از زندگی الکساندر گریبایدوف، دیپلمات، نمایشنامه نویس، شاعر و آهنگساز روس، از زمان ورودش به دنیای سیاست تا در زمان قتلش در تهران است.
نویسنده کتاب در زمان مرگ وزیر مختار روسیه، در ایران بوده و نگارش یک سوم پایانی کتاب در تهران می گذرد. تینیانوف، یکی از معروف ترین نویسندگان فرمالیست است و این کتاب هم بی نصیب از فرمالیسم نیست.
یکی از مهمترین تحولات سیاست خارجی ایران با روسیه، بعد از دوره دوم جنگهای ایران و روس و امضای عهدنامه ترکمانچای، در زمان سلطنت فتحعلی شاه و دوره دوم صدارت عبدالله خان امین الدوله، سفر گریبایدوف به عنوان سفیر روسیه به ایران و قتل وی در تهران است.
گریبایدوف برای اجرای مقرارت مربوط به عهدنامه ترکمنچای و حل اختلافات مرزی به ایران آمد، ولی به علت سوء رفتار و اهانت به مقدسات اسلامی ایرانیان که خواستار استرداد زنان گرجی و ارمنی که مدتها در ایران اقامت داشتند، با تحریک علمای مذهبی به اتفاق همراهانش، توسط مردم به قتل رسید. خوشبختانه عواقب این حادثه به علت درگیری که بین روسیه و عثمانی، گریبانگیر ایران نشد و نیکلای اول، تزار روس، به یک عذرخواهی خشک و خالی هیات اعزامی دولت ایران قناعت کرد.
ریشارد کاپوشینسکی
بهرنگ رجبی
ریشارد کاپوشچینسکی (۱۹۳۲ تا ۲۰۰۷) خبرنگار، نویسنده، شاعر و عکاس لهستانی بود.
او فارغالتحصیل تاریخ از دانشگاه ورشو بود. در شانزده سالگی، نخستین نوشتهاش در مطبوعات انتشار یافت. در ۲۴ سالگی خبرنگار خارجی شد و مدت ۲۵ سال را، در آسیا،آمریکای لاتین، خاورمیانه و آفریقا در میان شورشیان گذراند. او شاهد دهها جنگ وانقلاب در جهان سوم بودهاست. کتاب شاه شاهان وی، حاصل مشاهدات او از انقلاب اسلامی ایران بود.
با سقوط سالازار، دیکتاتور پرتغال، حکمرانان تازه این کشور به آنگولا و دیگر مستعمرات پیشین پرتغال حق استقلال دادند. بهار ۱۹۷۵، آتش جنگ داخلی در آنگولا شعله کشید. دهها گروه مسلح به جان هم افتادند و محله به محله جنگی قساوتبار را رقم زدند. ریشارد کاپوشچینسکی، روزنامهنگار مشهور، تابستان همان سال راهی این کشور شد. کتاب حاضر حاصل دوران اقامت او در آنگولاست. کتابی خواندنی که تصویری تکاندهنده از جنگ ارائه میدهد.
کاترین مَنسفیلد در سال 1888 در وِلینگتونِ نیوزلند به دنیا آمد. در سال 1906 اولین نوشتههای خود را که قطعات کوتاه ادبی بودند در یک نشریهی استرالیایی منتشر کرد.مَنسفیلد از کوتاهنویسانِ مشهورِ عصر خود است و علاوه بر مجموعه داستانهایی که از او به چاپ رسیده، مجموعه اشعارش هم که همسرش آنها را جمعآوری کرده در 1923 منتشر شده است. منسفیلد در اوج جوانی به سل مبتلا شد و علیرغمِ دورههای طولانی درمان و استراحت، حالش رو به وخامت رفت و در سال 1925 در 37 سالگی در فانتِینبلو درگذشت.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.