قلاع اسماعیلیه در رشته کوههای البرز
از جنبشهائی که در تاریخ کشورهای اسلامی از لحاظ قدرت نظامی و نفوذ فکری و سرعت بسط کم مانند است، جنبش مذهبی اسماعیلیه است. این جنبش مدت چندین قرن اکناف قلمرو عباسیان را آشفته می کرد و داعیان اسماعیلی هر روز گوشه ای از متصرفات عباسیان را علیه ایشان برمی انگیختند. کار این جنبش به جائی رسید که یکی از حکومتهای مقتدر و نیرومند قرون اولیه اسلامی یعنی سلسله فاطمیان مصر را به وجود آورد.
قلعههای اسماعیلیه- قلعه آتشگاه
- قلعه الموت
- کوه قلعه، فردوس
- قلعه کل حسن صباح
- قلعه دختر، فردوس
- قلعه دختر، بردارود
- قلعه لمبسر
- قلعه کوه قائن
- قلعه میمون دژ
- قلعه دژ کوه
- قلعه مصیاف
- قلعهٔ شاهدژ در نهبندان، زیرکوه، اصفهان، سمنان، شاهرود و در مجموع حدود دویست قلعه
الهیات نخستین فیلسوفان یونان
ایده های جدید و متحول کننده ای که متفکران اولیه یونان در مورد ماهیت جهان ایجاد کردند، تأثیر مستقیمی بر برداشت آنها از آنچه به معنای جدید «خدا» یا «الهی» می نامیدند، داشت. بنابراین، تاریخ الهیات فلسفی یونانیان، تاریخ رویکرد عقلانی آنها به ماهیت خود واقعیت در مراحل متوالی آن است. کتاب کلاسیک مرحوم پروفسور یاگر این تحول را از اولین تجلیات الهیات در هزیود از دوران قهرمانی تفکر کیهانشناسی یونان تا زمان سوفسطائیان قرن پنجم قبل از میلاد ردیابی میکند.
عقاب کلات و خاطرات طبیب مخصوص نادر
محمدخان افغان سرمست از بادهی پیروزی هوس تسخیر مشهد به سرش افتاد و برای این منظور تدارکاتی کافی به عمل آورد. او از تمام ایلات و طوایف گرایلی و الیلی و دیگر نزدیکان استمداد نیرو کرد و با حدود بیستهزار سپاه افغانی آمادهی نبرد به قصد تصرف مشهد در سر راه خود خطهی فیضبیان را محاصره کرد. محمدخان در آن نواحی به دلائلی که خود میدانست از حمله به مشهد منصرف شد و از همان محل فیض بیان بازگشت نمود.
فتوحات پیاپی افغانها، غفلت حکومت مرکزی، آنان را به این فکر انداخت که شانس خود را در اصفهان بیازمایند. محمود افغان سرکردهی افغانها برای این منظور دست به تدارکات سپاهی قابل برای مقصودی زد که چند سال پیش در مخیلهی بزرگترین دشمنان سلسلهی صفوی هم نمیگنجید.
کتاب حاضر تحت عنوان«عقاب کلات» رمانی است تاریخی که براساس اسناد و مدارک و کتاب های متنوع تاریخی در این زمینه به رشته تحریر درآمده است.... محمود افغان در اصفهان تاج شاهی بر سر نهاد و دستور داد تمام شاهزادگان صفویه را کور کنند.خزاین مملکت کلا به دست او افتاد و افغان ها در اصفهان اعمالی ناگفتنی انجام دادند، فرماندهان افغان، مالک بی رقیب، آن چه توانستند بر سر شهر و مردم بی سرپرست آوردند.اطرافیان محمود افغان هریک خود را کسی دانست و فرمان به این سوی و آن سوی فرستاد.
عالم آرای نادری (۳جلدی)
عالمآرای نادری کتابی نوشتهٔ میرزا محمدکاظم مروی است. موضوع این کتاب زندگانی نادرشاه افشار و تاریخ ایران از اواخر دورهٔ صفوی تا مرگ نادرشاه (۱۱۶۰ قمری/۱۱۲۶ خورشیدی) است. پدرِ محمدکاظم مروی از قزلباشها بودهاست و بهگفتهٔ خودش، نیاکانش از قاجارهای تبریز بودهاند که به مرو کوچ داده شده بودهاند. او از دیوانیان و محاسبان امور مالیِ دربار نادرشاه بوده و در زمان تألیف کتاب، «وزیر مرو» (سرپرست امور مالیِ مرو) بودهاست. او بسیاری از رخدادهای آن زمان را دیده یا از افراد حاضر در صحنه شنیدهاست و از این جهت مطالب کتابش اهمیت خاصی دارد. مؤلف از همان ابتدا که به دستگاه نادر پیوسته و هواخواه او شده، به فکر تألیف کتاب بوده و بهتدریج مطالب را یادداشت میکرده، اما تنظیم قطعیِ مطالب بهصورت کتاب، پس از مرگ نادرشاه آغاز شده و تألیف آن در سال ۱۱۶۶ قمری/ ۱۱۳۲ خورشیدی پایان یافتهاست.
رابعه (۳جلدی)
رمان رابعه نوشته حسینقلی مستعان به توصیف زندگی امیری اختصاص یافته که در پی رقابتهای عشقی و سیاسی دو پسر خود را به قتل میرساند. "عمرو"، پسر "خلف بن احمد صفاری"، شکست خورده در جنگ با جانشینان "عضدالدوله"، به سیستان باز میگردد. "رابعه" دختر زیبای عضدالدوله همراه اوست. گفت و گوی آن دو خواننده را با گذشته و روحیات خلف آشنا میکند. او امیری است با ظاهری ملکوتی و باطنی شیطانی که برای رسیدن به مطامع شهوانیاش از هیچ شناختی روگردان نیست. خلف با دیدن رابعه دلباختهی او میشود. عمرو را به سیاهچال میافکند و پس از بریدن سر او بر جنازهاش نماز میگزارد. رابعه تلاشهای خلف برای کامجویی را خنثی میکند. از این پس، رمان گرد تعقیب و گریز این دو شکل میگیرد. و در پس زمینهی درگیریهای عاشقانه، تاریخ آن دوره ـ ضعف خلفا و درگیریهای حکومتهای منطقهای با یکدیگر ـ بازگو میشود. رابعه، زیبارخِ شوربخت دچار بلایایی بسیار میشود. بارها دزدیده و محبوس میشود، اما همواره به نوعی از خطر میرهد؛ از شرف خود دفاع میکند و تن به اغوا و اجبار امیر نمیدهد. تمامی ماجراهای این رمان برای رسیدن به نتیجهای اخلاقی ساخته و پرداخته شده است.
غائلۀ هایدگر
ریچارد وُلین
مترجم: فرهاد سلیماننژاد
غائلهٔ هایدگر به مناقشهٔ پرشور و مجادلهانگیزی اطلاق میشود که از دههٔ ۱۹۵۰ بر سر حمایت مارتین هایدگر از رژیم هیتلر درگرفت و تا امروز ادامه یافته است و احتمالاً تا آیندهای نامعلوم ادامه خواهد یافت. صرفنظر از جایگاه هایدگر در تاریخ فلسفه که عدهای آن را با جایگاه افلاطون و ارسطو و کانت و هگل همتراز دانستهاند، اهمیت غائلهٔ هایدگر به وزن و اعتبار علمی بالای کسانی بازمیگردد که در آن حضور داشتهاند. یورگن هابرماس، هانس گئورگ گادامر، کارل لوویت، هربرت مارکوزه، هانا آرنت، تئودور آدورنو، و هانس یوناس تنها فهرست کوتاهی از اسامی این چهرهها است.
ویراستار کتاب حاضر، ریچارد ولین، که خود به اعتبار نگارش آثار متعددی همچون سیاست هستی: اندیشهٔ سیاسی مارتین هایدگر در دههٔ ۱۹۹۰ از چهرههای متأخر حاضر در غائلهٔ هایدگر است، تصویری کلی از روند این مناقشه به دست داده است.
شرح حال گوته به سعی مفیستو
کریستیان موزر
مترجم: ناصر غیاثی
مفیستوفلس، یا مخفف آن مفیستو، اسم شیطان یا یکی از شیطانها و نیز نام شخصیتی اهریمنی در ادبیات آلمان است. مفیستو اولین بار در افسانهٔ فاؤست بهعنوان نمایندهٔ شیطان ظاهر شد. طبق پیمانی که بستند، مفیستو متعهد شد تا زمانی در خدمت فاؤست باشد که یا او یک جملهٔ خاص را بر زبان بیاورد یا مهلت مقرر به سر برسد. از آن زمان به بعد نقشها عوض میشد و فاؤست میبایست کمر به خدمت مفیستو ببندد. از قرار معلوم، دکتر فاؤست به علت وقوع انفجار هنگام انجام یک آزمایش شیمیایی در هتلی کشته شد. وقتی جسدش را که به طرز شکل فجیعی از شکل افتاده بود یافتند، نتیجه گرفتند که چون با شیطان پیمان بسته، او شخصاً قبض روحش کرده است.
حالا این شما و این شرح حال گوته به نقل از یادداشتهای روزانهٔ مفیستو!
تبارشناسی حِسبَه
امویان برای توجیه اعمالشان نیازی به فتوای شرعی نداشتند. اما عباسیان که رژیم خود را –بهاعتبار نزدیکیشان به نبی– تحت شعار دینی «الرضی من آل محمد» برپا کردند، به توجیه شرعی نیاز داشتند تا روا بدارد که هرکدام از مخالفانشان را که خواستند به قتل برسانند. و از همین رو، وظایف دینیای را برای تحکیم سلطهشان به وجود آوردند که از جملهٔ آنها شغل حِسبَه و مُحتسِب بود.
«حِسبَه» در لفظ شرعی به این معناست که یکی از مسلمانان برای دخالت در زندگی دیگران داوطلب شود و این دخالت وقتی رخ دهد که آنها مرتکب گناهی در حق خدا یا نوع بشر شده باشند. در مورد کسی که مرتکب گناهانی چون قتل، سرقت، قَذف یا زنا میشود اتفاق نظر هست که مستحق مجازات یا به تعبیر فقهی مستحق «حدود» است. این حالتی است که شخص به حقوق بندگان تجاوز میکند. آیا درست است که حاکم چنین شخصی را مجازات کند؟ اما موارد اختلاف در مورد کسی است که با ارتکاب به کفر یا ارتداد یا کوتاهی در اجرای فرایضی مثل نماز و زکات به حقی از حقوق خداوند تجاوز میکند. آیا دیگران حق دخالت در زندگی او را با اجبارکردنش به ایمان یا تهدیدش به مجازات دارند؟ و اگر حِسبَه شرعاً بهمعنای دخالت در زندگی دیگران است، این دخالت تنها محدود به نصیحت و توصیه است یا با اکراه و اجبار و مجازات مادی و معنوی نیز همراه است؟
امویان برای توجیه اعمالشان نیازی به فتوای شرعی نداشتند. اما عباسیان که رژیم خود را –بهاعتبار نزدیکیشان به نبی– تحت شعار دینی «الرضی من آل محمد» برپا کردند، به توجیه شرعی نیاز داشتند تا روا بدارد که هرکدام از مخالفانشان را که خواستند به قتل برسانند. و از همین رو، وظایف دینیای را برای تحکیم سلطهشان به وجود آوردند که از جملهٔ آنها شغل حِسبَه و مُحتسِب بود.
«حِسبَه» در لفظ شرعی به این معناست که یکی از مسلمانان برای دخالت در زندگی دیگران داوطلب شود و این دخالت وقتی رخ دهد که آنها مرتکب گناهی در حق خدا یا نوع بشر شده باشند. در مورد کسی که مرتکب گناهانی چون قتل، سرقت، قَذف یا زنا میشود اتفاق نظر هست که مستحق مجازات یا به تعبیر فقهی مستحق «حدود» است. این حالتی است که شخص به حقوق بندگان تجاوز میکند. آیا درست است که حاکم چنین شخصی را مجازات کند؟
اما موارد اختلاف در مورد کسی است که با ارتکاب به کفر یا ارتداد یا کوتاهی در اجرای فرایضی مثل نماز و زکات به حقی از حقوق خداوند تجاوز میکند. آیا دیگران حق دخالت در زندگی او را با اجبارکردنش به ایمان یا تهدیدش به مجازات دارند؟ و اگر حِسبَه شرعاً بهمعنای دخالت در زندگی دیگران است، این دخالت تنها محدود به نصیحت و توصیه است یا با اکراه و اجبار و مجازات مادی و معنوی نیز همراه است؟
احمد صبحی منصور محقّق، اسلامشناس معاصر، رهبر معنوی قرآنیان در مصر، فعال حقوق بشر و رئیس مرکز جهانی قرآن (IQC) است. منصور سالها در زمینهٔ حقوق بشر و دموکراسی در مصر فعالیت میکرد تا اینکه پس از طرد از سوی فقهای اصولگرای مصری مورد پیگرد حکومت نیز قرار گرفت.
چگونه انسان غول شد (۳جلدی)
نویسنده: ایلین سگال
مترجم: آذر آریان پور
جلد اول: داستان تکامل انسان جلد دوم : انسان در گذرگاه تکامل جلد سوم : انسان دنیای خود را گسترش میدهد
این کتاب در تایید نظریه داروین و شرح تکامل بشر بود. منتهی از منظری مارکسیستی نوشته شده بود. به این معنا که بر نقش کار و ابزار سازی در تکامل انسان و به قول خودش "غول شدن" او انگشت تاکید می گذاشت. مارکسیست ها بر نقشِ قرار گرفتن انگشت شست جلو بقیه انگشتان تاکید داشتند. این تحول باعث شد تا انسان بتواند ابزار به دست بگیرد و سپس ابزار بسازد و با به دست گرفتن ابزار قامت راست کند و بر دو پایش بایستد و به این ترتیب خود را از عالم جانوران جدا کند. نظریه مارکسیستی بر نظریه داروین متکی بود که نقش احتیاج و اقتضائات محیطی را در تکامل برجسته می کرد. اما نظریه داروین یک حلقه گمشده داشت و آن توضیح مکانیسم ایجاد تنوع بین جانداران بود. تنوعی که پایه تنازع بقا و انتخاب اصلح توسط طبیعت می شد. داروین نتوانست این حلقه گمشده را پیدا کند؛ چون در زمان او ژن ها و علم ژنتیک را نمی شناختند. بعدها این مندل کشیش اسکاتلندی بود که توانست با تئوری ژن ها و جهش های ژنتیکی این تنوع را توضیح دهد. از نظر مارکسیست ها، ژنتیک علم نبود چون مبنای تبیینات را چیزی غیر از محیط می دانست. به همین علت به دستور استالین این علم مورد بی مهری و انکار قرار گرفت. به واقع استفاده استالینیست ها از نظریات علمی هم ابزاری و هم تقلیل گرایانه بود. آن ها با بزرگ کردن نقش محیط و ابزار، نقش سایر عوامل مثل نقش زبان، اختراع خط و چاپ را در تکامل انسان مورد غفلت قرار می دادند. چرا که به نظر آن ها این عوامل روبنایی بودند. البته چنان که خواهیم دید استفاده از ابزار و ابزار سازی نقش اساسی در تکامل بشر داشت ولی هر چه به زمان های متاخر نزدیک می شویم، نقش علم و فرهنگ و زبان و تکنولوژی بیشتر و بیشتر می شود.
لازم به ذکر است که از زمان چاپ کتاب "انسان چگونه غول شد؟" تا کنون دقایق و ظرایف و شواهد به مراتب بیشتری از زندگی انسان اولیه و نحوه پراکنش و گسترش او در قاره های مختلف کشف شده است.
هفت اقلیم (۳جلدی)
امین احمد رازی
با تصحیح و تعلیق: جواد فاضل
هفت اقلیم، اثر امین احمد رازى، تذکرهاى است تاریخى و جغرافیایى که به تشریح اقالیم سبعه پرداخته و در ضمن توصیف برخى از شهرها و آبادىها، به اجمال و گاه به تفصیل، از بزرگان و مشاهیر آنها سخن گفته است.
کتاب، به زبان فارسى و در سال ۱۰۱۸ق، در طول شش سال، نوشته شده است.
نویسنده، چنانکه خود مىگوید، بیشتر اوقات خویش را مصروف تحصیل احوال بزرگان کرده و به علت میل باطنى و اشاره بعضى از دوستانش، اقدام به تألیف کتاب کرده است.
غزالی نامه
غزالی از آن دسته افرادی بود که به دوری مسلمانان از خردگرایی و نفی فلسفه تأثیر بسیاری گذاشت. او هرچند ماهیت فلسفه را دچار مشکل نمیدانست، اما پرداختن به آن را مایهٔ ضعف ایمان مسلمانان دانست.
کتاب پرآوازه تهافت الفلاسفه که شاید مهمترین نقد و رد آرای ارسطوییمشربان در تاریخ فلسفه باشد، که غزالی آن را به شیوهای فلسفی و نقادانه نوشت و در آن در بیست مسئله بر فیلسوفان ایراد گرفته و به باور خودش تناقضگوییهای فیلسوفان را آشکار کردهاست. غزالی که در بیشتر مباحث مذاق عرفان و تصوف و کمتر مذاق کلامی دارد، از جمله ابوعلی سینا را به سبب چند مسئله که یکی از آنها مسئله بیآغاز بودن جهان هستی است، تکفیر میکند. ابن رشد اندلسی به غزالی پاسخ گفتهاست و نام کتاب ش را «تهافت التهافت» گذاشتهاست.
اسلوب و شیوه منطقیای که غزالی در نگارش تهافت الفلاسفه به کار برد امروز فلسفه نقادی نامیده میشود. ایرادهایی که غزالی بر مشائیان وارد کردهاست، ذاتاً فلسفیاند و بعدها در فلسفه مغرب زمین همگی از سوی فیلسوفان بزرگی چون دکارت، هیوم و کانت به شرح و تفصیل بسیار طرح شدهاند. نفی علیت، اعتباری بودن اخلاق، حمله به استقراء، بیاعتمادی به یافتههای حسی، حجیت عقل و… که غزالی در این کتاب آنها را به شیوهای منطقی و عقلی طرح کردهاست، همگی مسائلی فلسفی بهشمار میآیند که در سدههای نو، خود مایه و انگیزه پدیدآمدن مکتبهای جدید فلسفی شدهاند.
نقاب آپولون
ماری رنولت
ترجمه: سهیل سمی
اتفاقات کتاب در یونان باستان اندکی پس از پایان جنگ پلوپونزی روی میدهد. داستان آن دربارهٔ اجرای تئاترهای زنده و دسیسهچینیهای سیاسی در جوار دریای مدیترانه در آن روزگار است. راوی داستان، نیکراتوس، شخصیتی خیالی است اما شخصیتهای تاریخی واقعی نظیر دیون سیراکوزی و افلاطون نیز در این رمان نقشآفرینی میکنند. نیکراتوس بازیگر حرفهای و موفق تئاتر است و نویسنده بهروشنی تصاویری از فنون و سنن تراژدیهای یونان کلاسیک را در ذهن خواننده مجسم میسازد. نیکراتوس با دیون دوست میشود. دیون سیاستمداری میانهرو است که نیکراتوس را مأمور رساندن سندهای مهم و حساس بین آتن و دولتشهر نیرومند اما بیثبات سیراکوز میکند. دیون سعی میکند ثبات و دموکراسی را به دولت انتقالی سیراکوز بیاورد اما دیونوسیوس جوان، وارث جوان حاکم مستبد شهر، با ناشایستگی هرچه تمام سعی در به کارگیری نظریههای افلاطون دربارهٔ جمهوریت آرمانی میکند که این امر نتایج مفتضح و وحشتناکی را به بار میآورد. در انتهای کتاب، نیکراتوس با اسکندر جوان و معشوقش، هفستیون، دیدار میکند و تأسف میخورد از اینکه چرا افلاطون آموزگار خصوصی اسکندر نشد تا اسکندر کبیر ایدههای اجتماعی افلاطون را دنبال کند و جمهوری آرمانی مد نظر او را با موفقیت اجرایی کند.
سقوط جمهوری سوم: بررسی شکست فرانسه در ۱۹۴۰
ساعت ۲۵
کنستانتین ویرژیل کئورگیو
ترجمه: هوشمند مهرآسا
این رمان گیورگیو، مضمون و محتوایی همبسته دارد و به رنجها و درگیریهای منبعث از جنگ جهانی دوم، ظهور فاشیسم و سپس رفتار متفقین در پایان جنگ پرداخته است. به نحو غریبی یادآور دو رمان شگفتانگیز کورتزیو مالاپارته، نویسنده نامدار و صاحب سبک ایتالیایی است.
اتفاقاً مالاپارته هم ریپورتر جنگی بود و اساس دیدهها و دانستهها و نوشتههایش را گزارشهای خبریاش برای مجلات و روزنامهها تشکیل میداد. او هم به جبهه روسیه اعزام شد و سرانجام به خدمت متفقین درآمد. منتها رنج و تجربه اسارتی طولانی و تبعیدی درازمدت در کارنامه او نبود. هم از این رو با نگاهی تندتر و نقادانهتری مینوشت سبکی تپندهتر داشت. افزون بر اینها، دو رمان مالاپارته هم، یکی در نقد فاشیسم و دومی در نقد و کنایت به متفقین و فاتحان جنگ نوشته شده بود
«ساعت ۲۵» ابتدا به زبان رومانیایی نوشته شد و سپس به فرانسه و زبانهای دیگر ترجمه شد. این اثر، همواره به عنوان مهمترین کتاب نویسنده باقی ماند. قصهای است درباره تیره روزیها و بدبختیهای اهالی دهکدهای به نام فانتانا و روستایی جوان و سادهلوحی به نام یوهان مورتیس که به اقلیت آلمانی نژاد یهودی ساکن رومانی تعلق دارد. این جوان، عاشق دختری به نام سوزاناست و سوزانا نیز به او عشق میورزد. اما جنگ آنها را از هم جدا میکند و بیرحمانهترین صحنهها را در طول چهارصد صفحه از این کتاب درباره این دو، که نماد مردمان له شده در زیر زنجیر تانکهای تاریخاند، مرور میکنیم.
عاشقان از هم جدا میشوند و جوان عاشق، یوهان مورتیس، قربانی اروپا میشود و در سراسر این قاره، همچون آوارهای شکنجه دیده است که مدام زجر میکشد. داستان «ساعت ۲۵»، قصهای رمانتیک و عاشقانه است، اما مجالی برای لذتها و صحنههای عاشقانه باقی نمیماند.