آخر داستان
نويسنده:ليديا ديويس
مترجم:فريما مؤيدطلوع
«عشق، عشق زمینی، عشق به هم نوع، و حواشی آن، تا بوده از مهم ترین دغدغه های بشر بوده. با وجود این، آثار کمی هستند که عشق، موضوع اصلی شان بوده و گرفتار کلیشه های رنگ و رو رفتۀ رایج و سانتی مانتالیزم نشده اند و توانسته اند از زاویۀ تازه ای به آن بپردازند. رمان آخر داستان اثر لیدیا دیویس یکی از آن هاست.» «رمانی نفس گیر و غیر سانتی مانتال دربارۀ عشق، پشیمانی و خاطره، دربارۀ روان شناسی نقطه ای که یادآوری و فقدان با هم تلاقی دارند.»
آخرین قارون
با اين كه هيچوقت روي پرده سينما نبودهام اما بزرگشده صنعت فيلم هستم. بعدها به من گفتند دودولف والنتينو به تولد پنجسالگيام آمده بود. اين را گفتم كه بگويم قبل اين كه دست چپ و راستم را بشناسم دورادور ميدانستم جريان چيست. يكبار ميخواستم خاطراتم را با عنوان دختر يك تهيهكننده بنويسم اما در هجدهسالگي واقعا چيزي در اينباره براي نوشتن نداريد. شايد هم اين دست سرنوشت بود وگرنه به بيمزگي ستون لولي پارسون ميشد. مثل هر مرد ديگري كه ميتواند در كار كتان يا فولاد باشد پدرم در صنعت فيلمسازي مشغول بود و من هم با اين مسئله كنار آمده بودم. در بدترين حالت ميشد گفت من هاليوود را مثل روح سرگردان خانهاي جنزده پذيرفته بودم. ميدانستم كه بايد با اين مسئله مشكل داشته باشم اما نداشتم.
آخرین انار دنیا
نام نویسنده : بختیار علی
نام مترجم : آرش سنجابی
هرچه خواندنی توی دستتان است، بگذارید زمین و آخرین انار دنیا را بردارید. شاهکاری غیرمنتظره، ظریف، معصومانه، عمیق با تخیلی شگفت انگیز و باور نکردنی که بختیارعلی نویسنده کرد عراقی نوشته و تاکنون به زبان های آلمانی، روسی، عربی، انگلیسی و چندیدن زبان دیگر ترجمه شده است.
چطور ممکن است در همسایگی ما نویسنده ای چنین رمان عجیبی بنویسد و ما چطور باید درسمان را می آموختیم که در سیلان ذهنی آرام (که به نظر می رسد انگار هر تصویر رمان به راه جدایی می رود) همه چیز گرد چند محور اساسی جمع شود، به گونه ای که هم اهل ادب دوست اش بدارند و هم خواننده ی متعارف.
آخرین انار دنیا درباره جنگ است، درباره رهبران سیاسی، فقر، عشق، مرگ، معصومیت های پایمال شده! اما این موضوعات بهانه نمی شود که نویسنده به زاری مرسوم (از موضع برتر) به دفاع از مردم بپردازد.
بختیارعلی در این اثر همراه و هم قدم مردم و در دفاع از حقوق اساسی شان می نویسد اما نه علیه کسی شعار می دهد و نه از قداست توده ها می گوید. همه چیز در دستش جمع می شود تا به اثری انسانی، جاودانه و خلاقانه بدل شود.
آخرین انار دنیا رمانی عجیب است که در وضعیت عادی می توانست تیراژی یک میلیونی در جمعیتی 75 میلیونی داشته باشد. امکان خواندن این کتاب را ترجمه خوب آرش سنجابی و نشر افراز فراهم کرده اند.
شمس لنگرودی، روزنامه شرق، 6 آذر 1390
خدای را سپاس می گزارم که پیش از مرگم آخرین انار دنیا را خواندم
شیرکو بی کس
آخرین انسان
مارگارد اتوود
ترجمه: سهیل سمی
چاپ اول این کتاب با عنوان اوریکس و کریک در سال 1383 منتشر شده بود. نام آخرین انسان از عنوان ترجمه فرانسه عاریت گرفته شده است.اوریکس و کریک لقب دو نفر از شخصیتهای اصلی کتاب است. این رمان عاشقانه در زمانی آغاز میشود که نسل انسان بر اثر فاجعه جهانی زیستشناسی از بین رفته است و تنها یک نفر باقی مانده است.او تنها بازمانده این فاجعه جهانی است، این داستان در گذشته اتفاق افتاده و در آینده روایت میشود.
مارگارت اتوود میگوید: «هنگامیکه حوادث اولیه داستان در ذهنم شکل گرفت و مشغول نگارش اوریکس و کریک بودم، در واقعیت این حوادث داشت به وقوع میپیوست، حادثه یازدهم سپتامبر و پس از آن انتشار میکروب سیاهزخم.»
تمامی اتفاقات این رمان خواندنی در سالهای پایانی قرن ۲۱رخ میدهد. اتوود با دقتی مثالزدنی گزارشی از جهانی میدهد که ما در آن زندگی میکنیم. او آنقدر خواندنی و پٌرکشش این گذشته در آینده را روایت کرده که خواننده را کاملاً درگیر میکند تا کتابی با این حجم را یکنفس بخواند. بیجهت نیست که نام این اثر در فهرست نهایی جوایز متعددی در سال ٢٠٠٣ جای داده شد.
آخرین ایستگاه
اریش ماریا ریمارک
مترجم: همایون نوراحمر
اریش ماریا ریمارک (خالق رمان معروف در غرب خبری نیست) درباره آلمان و جنگ نوشته است و بیش از سی و دو سال این دو موضوع مترادف یکدیگر بوده اند. کتاب آخرین ایستگاه یکی دیگر از آثار پر تحرک این نویسنده توانای آلمانی است که در سال ۱۹۵۶ به رشته تحریر درآمد و از آخرین روزهای برلین در جنگ جهانی دوم سخن می گوید.
تمامی ماجرای این اثر بزرگ در سی ام آوریل ۱۹۴۵ و سحرگاه اول ماه می همین سال رخ می دهد و این زمانی است که آلمان مغلوب روسیه می شود. در طبقه سوم آپارتمانی در شهر ویران شده برلین، زنی به نام آنازندگی می کند با تمامی غم ها و پریشانی هایش. روده یک زندانی سیاسی فراری می آید و از او می خواهد که پناهش دهد. کاپیتان اشمیدت افسر گشتاپو و دو تن از سربازانش، یک زندانی فراری دیگر به نام کاتس، خدمتکار طماع، سبک مغز و ولنگاری چون گرته و یک افسر روسی از دیگر شخصیت های فاجعه آفرین این اثرند. این ها عناصری است که “آخرین ایستگاه” را با تمامی لایه های گزنده اش شکل می دهند و نمایشی غنی و پر تعلیق می آفریند که با ورود هر شخصیت تازه، بازگشتی خلاف انتظار پیش رو می نهد نبرد برلین با حمله ارتش سرخ شوروی به خط دفاعی برلین آغاز شد. به دلیل تلفات ارتش آلمان در طی ۶ سال جنگ مداوم در اروپا، ارتش آلمان به شکلی جدی با کمبود مردان بالای ۱۸ سال مواجه بود و پسران و دختران عضو جوانان هیتلری …
آخرین جزیره
حالا این جاییم. کفارهی گناهی را که مرتکب شدهایم میدهیم. اجازه دادیم تا مردی گولمان بزند. کور کورانه دنبالش راه افتادیم. حالا هم تاوانش را پس میدهیم. تاوان فراموش کردن مفهوم «انسان معترض» ، فرومایگی ، کوتهنظری ، بی تفاوتی، سرخم کردن مقابل دیکتاتور و دلخوشیهای کوچک را پس میدهیم. این ، حکایت گناههای کوچک ما در زندگی روزمره است، حکایت سر سپردگیهایمان..
آخرین رُز کشمیری
افسر ارشد منطقه، سرگرد هَری، نگاهی به زیر و بالای میز انداخت. چشمان فرا برّاق، صورتهای خالمخالی، حرفهای پراکنده، نامفهوم و بریده بریده، تردیدی نبود که وقتی پرنتیس آنجا حضور نداشت گفتوگوها فرو مینشست و برای پر کردن شکافها و اختلافات، نوشخواری جریان مییافت. و اکنون هم که پرنتیس نبود. رفته بود به کلکته برای شرکت در مصاحبهای که برای ترفیعش به درجهی ارشد ترتیب داده بودند. «اما چرا جایلز؟ چرا من نه؟» هر بار فقط یک نفر از آنها میتوانست ترفیع بگیرد و این بار آن یک نفر هم پرنتیس بود. این بار هم پرنتیس توانسته بود موانع را پشت سر بگذارد و خدا میداند کی دیگر شاید فرصتی برای ارتقای او دست دهد. واقعاً به این ترفیع درجه نیاز داشت. به پولش نیازمند بود. به زودی صاحب فرزندانی میشد که برای تحصیل باید میفرستادشان به انگلستان. پیشتر هم همسرش دایماً مینالید و گله میکرد و او هم از آن گلهها دیگر به ستوه آمده بود، از آن درد دلهای بیپایان «هیچی نداریم بپوشیم، فقط یک اسب کالسکه داریم، پس کی میتوانیم اسباب اثاثیه و مبلمان خودمان را بخریم.» او بهشدت نیاز داشت به این ترفیع درجه و آن وقت پرنتیس گرفته بودش. پرنتیس پرادعا و گزافهگو!
آخرین روز یک محکوم
آخرین شاهدان
نام نویسنده : سوتلانا آلکسیویچ
نام مترجم : مصطفی مظفری
سوتلانا الکسیویچ (۳۱ مهٔ ۱۹۴۸ درستانیسلاو ) نویسنده و روزنامهنگار اهل بلاروس است. وی در سال ۲۰۱۵ برندهٔ جایزه نوبل ادبیات شد. آکادمی سوئد وی را بهدلیل روایات چندصدایی، که مظهر محنت و شجاعت در روزگار معاصر ماست، شایستهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات دانستند. بدینترتیب، آکادمی سلطنتی نوبل سوئد سووتلانا الکسیویچ را برندهٔ نوبل ادبیات ۲۰۱۵ میلادی اعلام کرد.وی نخستین نویسندهٔ بلاروس است که موفق به دریافت این جایزه شدهاست. وی همچنین در سال ۲۰۱۳ برندهٔ جوایزی همچون جایزه صلح کتابفروشان آلمان و جایزه مدیسی شدهاست.
منتقدان، آثار ادبی او را سرشار از بازتاب روحیهٔ شهروندان روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی میدانند.
آخرین معادله ی اسحاق سوری
در بخشی کوتاه از این اثر می خوانیم: «هوشي که در لحظهاي معين ميتواند کل نيروهايي را درک کند که طبيعت به واسطهشان جان ميگيرد و همچنين موقعيتهاي مربوطه به وجودهايي را درک کند که با همديگر کليت آن طبيعت را شکل ميدهند، افزون بر اين، موضوع آنقدر گسترده است تا اين اطلاعات را براي تجزيه و تحليل ارائه دهد... براي چنين هوشي هيچ چيزي غيرقطعي نيست و آينده مثل گذشته به روي ديدگانش باز ميشود. پيير سيمون لاپلاس رماني ظريف و پيچدرپيچ و تکاندهنده و تأثيرگذار... ترسيمهايي محتمل از شخصيتهايي که از نظر روانشناسي مجروحاند و پيچشهاي داستان را افزايش ميدهند...»
آخرین ملکه
...وقتی کلئوپاترا به اسکندریه که می گفتند زیباترین شهر دنیا است گام نهاد از مشاهده عجایب بسیار حیرت کرد . اما آن چه بیش از آن عجایب برای کلئوپاترا شگفتی آفرید بارش بی سابقه تگرگ در مصر بود . در مصر نه برف می بارد و نه تگرگ ولی آن سال قبل از طغیان نیل تگرگ گرفت . تگرگ آن قدر قدرت داشت که شاخه های درختان را شکست و حیوانات خود را به پناهی کشیدند تا از ضربات تگرگ در امان بمانند …
آخرین نسل برتر
عباس معروفی
عباس معروفی زاده ۲۷ اردیبهشت ۱۳۳۶ در تهران نویسنده، نمایشنامه نویس، ناشر و روزنامه نگار معاصر ایرانی مقیم آلمان است. او فعالیت ادبی خود را زیر نظر هوشنگ گلشیری آغاز کرد و در دهه شصت با چاپ رمان سمفونی مردگان در عرصه ادبیات ایران به شهرت رسید. از او رمان های سال بلوا (۱۳۷۱)، پیکر فرهاد، فریدون سه پسر داشت (۱۳۸۲)، ذوب شده (۱۳۸۸)، تماماً مخصوص (۱۳۸۹) و 5 مجموعه داستان و آخرین نسل برتر هم منتشر شده است. "این سو و آن سوی متن"، درس ها و تجربه های داستان و رمان از زبان معروفی است. وی در رادیو زمانه یک کارگاه داستان نویسی برگزار کرد که مورد استقبال خوبی قرار گرفت. این کتاب بخش های 1 تا 53 این کارگاه را شامل می شود.