خدا حفظتان کند آقای رزواتر
خداحافظ برای همیشه و ممنون بابت اون همه ماهی
داگلاس آدامز
آرش سرکوهی
«هشت سال پيش، طرفهاي ظهر، كره زمين نابود شده بود، كاملا نابود شده بود. سفينههاي زردرنگ وگوني اون رو نابود كرده بودند. سفينههايي كه جوري در آسمون اون ظهر معلق بودند كه انگار قانون جاذبه يه قانون پيش پاافتاده در يه بخشنامه اداريه وشكستن قانون جاذبه با پارك كردن در محل پارك ممنوع فرقي نداره.»
خداحافظ برلین
کريستوفر آیشروود
آرش طهماسبی
خداحافظ برلین (به انگلیسی: Goodbye to Berlin) یکی از معروفترین رمانهای کریستوفر ایشروود، نویسنده انگلیسی است که در سال ۱۹۳۹ (میلادی)، زمانیکه او در برلین اقامت داشت، نوشت. او با کتاب خداحافظ برلین نهتنها بیدرنگ خود را در صف اول داستاننویسان معاصر قرار داد، بلکه برلین پیش از ظهور هیتلر را همچون مأمن خاص خویش، به تصویر کشید.
خداحافظ برلین تصور او از این شهر گمشده است؛ به این مفهوم که از آپارتمانهای استیجاری و کافههای مناطق حاشیة شهر به ویلاهای خیرکنندة ثروتمندان میرسد. تقریباً هر صفحه از این کتاب رویدادهای خارقالعاده، تراژیک و مضحک با استادی تمام در کنار هم تلفیق میشوند. این جلوهها از برلین در روزهای اندکی پیش از روی کارآمدن رژیم هیتلر، تصویری از تاریخ و نیز تابلویی از یک نوشتهٔ شاخص بهدست میدهد. شش قطعهای که در این مجموعه گنجانده شدهاند، یک روایت تقریباً پیوسته را تشکیل میدهند. این قطعهها تنها قسمتهای باقیمانده از چیزی هستند که در اصل برای یک رمان حجیمِ چندقسمتی در برلینِ پیش از ظهور هیتلر، درنظر گرفته شده بودند. به گفتهٔ ایشروود: «میخواستم نام رمان را گمشده بگذارم، با این وجود عنوان را عوض کردم. بهنظرم این نام برای مجموعهای از خاطرات و طرحهای روزانهٔ کوتاه و پرآبوتاب که ارتباط ضعیفی با یکدیگر دارند، نامناسب آمد.»
خداحافظ تسوگومی
بنانا یوشیموتو
زهرا نی چین
یوشیموتو در مقام نویسنده توانسته در داخل و خارج از ژاپن جوایز ادبی بسیاری را به خود اختصاص بدهد که از جمله آنها جایزه نقاب نقرهای در ایتالیا بود. همچنین بسیاری از نشریات مهم جهان از جمله شیکاگو تریبون از وی به عنوان «استاد داشتانگویی» یاد کردهاند.
«خداحافظ تسوگومی» داستانی جادویی و غیر معمول را روایت میکند که بستر اصلی آن دوستی عمیق و پیچیده میان دو دختر خاله است. ماریا دختر زنی مجرد است و در شهری ساحلی در کنار دختر خاله خود، تسوگومی زندگی میکند؛ دختری که تمام عمر خود را بیمار بوده است. ماریا که تازه به همراه مادرش به توکیو سفر کردهاند و در آستانه ورود به دانشگاه و کسب تجربه داشتن یک خانواده عادی است، با موضوع بسته شدن مسافرخانه خانواده تسوگومی و نقل مکان آنها مواجه میشود. این ماجرا در ادامه به ماجرای زندگی این دو دختر در آخرین تابستان زندگی تسوگومی منتهی میشود و موقعیتی جذاب درباره استقامت درونی ماریا و مواجهه او با مرگ دختر خالهاش را در خود شکل میدهد.
ترجمه این رمان به زبان فارسی توسط زهرا نیچین انجام شده است. وی در بخشی از مقدمه خود بر این ترجمه عنوان میکند داستان بلند «خداحافظ تسوگومی» ساده اما توام با کشف شهودی است که راوی در طول داستان و به تدریج به آن میرسد، کشف و شهودی از جنس مواجهه با اتفاقاتی از زندگی در آستانه بزرگسالی و رنگ و بوی تازهای که برای وی به ارمغان میآورند.
به باور مترجم، نویسنده از زبان راوی این اثر چنان محسور توصیف شخصیت تسوگومی میشود که هر مساله تکراری برای او جذابیت توصیف دو چندان پیدا میکند و در نهایت نیز میفهمد که حس دلتنگیاو نسبت به گذشتهاش جز تاثیر مخرب و مهلک برای او چیز دیگری به همراه ندارد و باید ترکش کند.
خداحافظ کلمبوس
فیلیپ راث
ترجمه: سرور کرمپور دشتی
داستان "خداحافظ کلمبوس" را نیل کلاگمن روایت می کند که کارمند دون پایه ی کتابخانه ی عمومی نوارک است. او با عمو و زن عمویش مارکس و گلادیس در محله ی کارگری نوارک نیوجرسی زندگی می کند. داستان از آنجایی آغاز می شود که نیل در یک تابستان با برندا پاتیمکین، دختری از خانواده ای ثروتمند آشنا می شود و در دام عشق او می افتد. پدر برندا، مردی از طبقه ی اجتماعی نیل کلاگمن بوده که از قِبَل جنگ دارای ثروتی هنگفت شده و توانسته جایگاه بالاتری را در اجتماع برای خود به دست بیاورد. داستان به زیبایی تقابل طبقاتی بین خانواده ی نیل و خانواده ی تازه به دوران رسیده ی پاتیمکین را به تصویر می کشد. نیل در روایت داستان، دیدی بسیار انتقادی به سبک زندگی و مصرف گرایی خانواده ی پاتیمکین دارد و در عین حال طنازانه روابط خود با خانواده اش را به چالش می کشد. در این میان، رابطه ی نیل و برندا نیز از این چالشها مصون نمی ماند.
خداحافظ گاری کوپر
نويسنده :رومن گاري
مترجم :سروش حبيبي
لنی پسری است که از پایبندی گریخته . شعار او آزادی از هر گونه تعلقی است . او اسکی بازیست که به ارتفاع ها می رود تا از قید تعلقات و مسائل پوچ روزمره جدا شود . اما در یکی از مسافرت هایش به شهر عاشق دختری می شود و تمام اصول زندگیش زیر و رو می شود .
رومن گاری (به فرانسوی: Romain Gary) (زاده ۸ مه ۱۹۱۴ - درگذشته ۲ دسامبر ۱۹۸۰) نویسنده، فیلمنامهنویس، کارگردان، خلبان در جنگ جهانی دوم و دیپلمات فرانسوی بود.
رومن گاری با نام اصلی رومن کاتسِف (Roman Kacew) در ۸ مه ۱۹۱۴ میلادی در شهر ویلنا (اکنون: ویلنیوس، واقع در لیتوانی) در خانوادهای یهودی به دنیا آمد. پدرش (آری-لیب کاسو) کمی بعد در ۱۹۲۵ میلادی خانواده را رها کرد و به ازدواج مجدد دست زد. از این هنگام او با مادرش، نینا اوزینسکی (کاسو)، زندگی میکرد، ابتدا در ویلنا و سپس در ورشوی لهستان.
در سال ۱۹۲۸ میلادی، رومن چهارده ساله به همراه مادرش به شهر نیس در کشور فرانسه رفتند. رومن سرگذشت سه دههٔ نخست زندگیاش را در کتاب وعدهٔ سپیده دم (Le promesse de l'aube ،۱۹۶۰۰) نوشتهاست.
او در فرانسه به تحصیل حقوق پرداخت، ابتدا در «اکس-ان-پروونس» و سپس در پاریس. در ضمن او در «سالون-دو-پروونس» و در پایگاه هوایی آوورد در نزدیکی بورگس، خلبانی در نیروی هوایی فرانسه را آموخت. پس از اشغال فرانسه توسط نازیها در جنگ جهانی دوم، او به انگلستان گریخت و تحت رهبری شارل دوگل به «نیروهای آزاد فرانسه» پیوست و در اروپا و آفریقای شمالی جنگید.
او نگارش نخستین رمانش، تحصیلات اروپایی (Education Europeen،۱۹۴۵) را مادامیکه در ارتش بود شروع کرد. در سال ۱۹۴۵، در فرانسه جایزهٔ منتقدین (Prix des critique) را دریافت کرد.
همچنین به دلیل خدماتش در ارتش موفق به اخذ جوایز متعددی از ارتش شد.
پس از جنگ، رومن با مدرک حقوق، که از دانشگاه پاریس گرفته بود، و نیز با دیپلم زبانهای اسلاو که از دانشگاه ورسای دریافت کرده بود، به عنوان دیپلمات در شهرهای مختلف کار کرد. همچنین به عنوان سخنگوی هئیت نمایندگان فرانسوی سازمان ملل ابتدا در نیویورک و سپس در لندن به فعالیت پرداخت. پس از اقامت در نیویورک به دلیل خستگی به مدت سه ماه کار را رها کرد و در سال ۱۹۵۶ به نوشتن رمان «ریشههای بهشتی» (Les racines du ciel) پرداخت. این داستان نخستین رمان وی بود که برندهٔ جایزهٔ گنکور (Prix des Goncourtt) شد.
طی این سالها وی دو بار ازدواج کرد. نخستین همسرش نویسندهای انگلیسی به نام لزلی بلانش بود. در سال ۱۹۶۳ از وی جدا شد و با هنرپیشهای به نام جین سیبرگ ازدواج کرد و مدت ۷ سال با او زندگی کرد. رومن زندگیش با سیبرگ را در کتابی به نام سگ سفید (۱۹۷۰،Chien Blancc) به رشته تحریر درآوردهاست. حاصل این زندگی مشترک پسری به نام دیهگو بود که مدتی را در اسپانیا با زن مدیری زندگی میکرد. زندگی پسرش و این خانم الگوی رومن برای نقشهای مومو و مادموازل رزا در رمان زندگی در پیش رو شد.
رومن در دوران زندگی سیاسیاش حدود ۱۲ رمان نوشت. به همین دلیل بسیاری از کارهایش را با نام مستعار مینوشت. نامهایی مانند: Fosco Sinibaldi ،Shatan Bogat ،Emile Ajar. مادامیکه با نام مستعار امیل آژار به نویسندگی میپرداخت، تحت نامی به عنوان رومن گاری نیز داستان مینوشت.
گَری فرم امری فعلی با معنای «به دنیا آمدن» در زبان روسی است. به همین دلیل رومن مدل آمریکایی شدهٔ این فعل را به عنوان نام مستعار خود انتخاب کرد. البته این انتخاب تا حدودی به دلیل قهرمان رومن، گری کوپر بود.کلمهٔ آژار (تلفظ اصلی: آیار) نیز به لحاظ معنایی نزدیک به کلمهٔ گری است. این واژه در زبان روسی به معنای «ذغال سنگهای زنده» است که یک اصطلاح انجیلی و به مفهوم انوار الهی است.
وی دومین جایزهٔ گنکور را با نام امیل آژار به دلیل نوشتن رمان زندگی در پیش رو به دست آورد. وی تنها نویسندهای است که دو مرتبه موفق به اخذ این جایزه شده است. این جایزه تنها یک بار به هر نویسنده تعلق میگیرد. به دلیل اینکه وی این رمان را با نام مستعار نوشته بود برای دومین بار توانست این جایزه را دریافت کند و پسرعمویش پائول پالویچ، به جای وی این جایزه را دریافت کرد. رومن بعدها در کتابی به نام «زندگی و مرگ امیل آژار» (La vie et mort d'emile Ajar) حقیقت را فاش کرد.
وی همچنین فیلمنامه طولانیترین روز و نیز فیلمنامه قتل را نوشت و این فیلم را با بازی همسر دوم خود کارگردانی کرد.
رومن گری در ۲ دسامبر ۱۹۸۰ بعد از مرگ همسرش در سال ۱۹۷۹ با شلیک گلولهایی به زندگی خود خاتمه داد. وی در یادداشتی که از خود به جای گذاشته اینطور نوشتهاست «... دلیل این کار مرا باید در زندگینامهام (شب آرام خواهد بود ، (La Nuit Sera Calme, ۱۹۷۴۴) بیابید. در این کتاب او گفتهاست: «به خاطر همسرم نبود دیگر کاری نداشتم.» و همچنین نوشته است: واقعا به من خوش گذشت، متشکرم و خداحافظ!
خدایان شهری و اشباح پرسه زننده
محمد زارعی
نخستین رمانِ محمد زارعی یک رمانِ شهریِ قصهگوست. خدایان شهری و اشباحِ پرسهزننده روایتی است معمایی دربارهی دوستی قدیمی که حالا جانش را از دست داده و شخصیت نخست داستان را با انواعِ آدمها، رازها و اتفاقهای مربوط به این مرگ مواجه میکند. نویسندهی رمان با استفاده از تکنیکهای ادبیاتِ پلیسی و قرار دادنِ آنها در قلبِ تهران آدمهایی را وارد ماجرا میکند که انگار جایی پنهان شده بودند و حال با این مرگِ نو جانی تازه یافتهاند. سؤالِ مهم این است که این جوانِ در گذشته چه میکرده و چه جهانی داشته که اینهمه اتفاق با نبودنش زنده شده است؟ این میان عکسها حرفهای پنهانِ زیادی دارند… رمان با گرهگُشاییهای تدریجی و پیشرونده حقیقتی مکتوم را پیش چشمِ مخاطب تصویر میکند که حاوی یک جهانِ دیگر است و برای همین، رمان تا لحظهی آخر خواننده را با خود همراه میکند. با ریتمی سریع و استفاده از ابزارهای واقعگرایانهی پُرشور…
ظرف یک سال سهتا از دوستهام مُرده بودند. مادرم هم. گیرم که طبیعی است آدمها بمیرند. اما اینکه اینقدر مُردنشان نزدیک هم باشد، نوبر است. حافظ خاکسار ــ دوست شاعرم ــ میگفت من مبتلا به التهاب مخیله هستم. میگفت آدم باید خیلی ذهنش مریض باشد که قیافهی مرگ رفقاش را مجسم کند. من مجسمشان میکردم؛ حضرات مرگ در کنارِ هم ایستاده. با چهرههای بیحالت، مثل یک عکس دستهجمعی. چهرهی تازهوارد به عکس، «جناب مرگ حسین» بود. یک چهرهی معمولی، مثل کارمندهای کلاسیک، با سبیل و کُتِ برقافتاده. حسین تصادف کرده بود. خیلی ساده. داداشش زنگ زد گفت توی راه اراک
خدای چیزهای کوچک
خدای چیزهای کوچک، داستان زندگی خواهر و برادر دوقلوی هندی با نامهای «اِستا» و «راهِل» است که مرگ دختر خالهٔ نه ساله و یک عشق ممنوع، دنیای کودکیی آنان را نابود میکند. از طرفی این کتاب سیری است در سرگذشت اندوهناک خانوادهای که هنجارشکنی میکند و در برابر قوانین سنتی قد علم میکند.
سوزانا ارونداتی روی (انگلیسی: Arundhati Roy؛ زاده ۲۴ نوامبر ۱۹۶۱) نویسنده و فعال سیاسی اهل هند است. شهرت او به خاطر دفاع از حقوق بشر و رمان معروف او با نام خدای چیزهای کوچک (۱۹۹۷) است که در سال ۱۹۹۸ برنده جایزه ادبی من بوکر شد. او در سال ۲۰۱۴ نیز به عنوان یکی از صد چهره تأثیرگذار سال توسط مجله تایم انتخاب شد.
خدای کشتار
یاسمینا رضا
مائده طهماسبی
چالشهای دو خانواده متمدن و امروزی در آپارتمان بابت دعوای فرزندانشان در پارک، بهخوبی نمایانگر مناسبات این روزهای جامعه بشری است که اخبار ترور، منازعه و جنگ، شبانه و روز از سراسر دنیا مخابره میشود. «یاسمینا رضا» بانوی نمایشنامه نویس فرانسوی در «خدای کشتار» چنان خودخواهیها و طمع بشر امروزی را در بستر موقعیت کمدی سیاه و تلخ به صلابه میکشد که راهی برای گریز در آن نمیتوان متصور شد. «رومن پولانسکی» فیلمساز مقیم فرانسه همین نمایشنامه را با جادوی سینما چند سال پیش در محضر قضاوت مخاطبان قرار داد.
خدایان تشنه اند
خدایان تشنهاند (به فرانسوی: Les Dieux ont soif) رمانی مهیب و تکان دهنده، اثر آناتول فرانس دربارهٔ برخی وقایع بعد از انقلاب فرانسه میباشد، که در سال ۱۹۱۲ منتشر شدهاست. این رمان سرگذشت انقلابیونی را روایت میکند که پس از رسیدن به قدرت خویی حیوانی به خود میگیرند و به نام آزادی دست به هر جنایتی میزنند. محور این رمان، به ماجرای یکی از انقلابیون فرانسوی یا به اصطلاح: یک همشهری پاک پاریسی، به نام «اواریست گاملن» اختصاص دارد که پس از عضویت در هیئت منصفهٔ دادگاه انقلاب دگردیسی یافته و به موجودی سفاک و خونخوار تبدیل میشود تا جائیکه حتی از صدور حکم اعدام برای خواهرش نیز ابایی ندارد. بدین ترتیب در این رمان با دستمایه قرار دادن داستان مذکور بخشی از تاریخ انقلاب کبیر فرانسه روایت میشود. انقلابی که هر روز بیشتر از روزهای قبل فرزندان خود را بلعید، حتی سران اصلی انقلاب همچون دانتون و روبسپیر از این قاعده مستثنی نبودند.
خداینامگ
کتاب حاضر تازهترین پژوهش علمی در خصوص کتاب گمشده خداینامگ ساسانی است. خداینامگ همواره از سوی نویسندگان سدههای میانی و حتی پژوهشگران دوره معاصر به عنوان مهمترین اثر تاریخی ایرانیان پیش از اسلام شناخته میشده است. همچنین این کتاب و محتوای مطالب آن ارتباطی تنگاتنگ با ذکر تاریخ ایرانیان در سنت تاریخنگاری اسلامی داشته است.
یاکو هامین آنتیلا، استاد مطالعات اسلامی در دانشگاه ادینبرو، در این پژوهش ارزشمند به بررسی و بازسازی مطالب از دسترفته کتاب خداینامگ، ترجمههای عربی این کتاب و همچنین ارتباط آن با متون حماسی فارسی از جمله شاهنامه فردوسی پرداخته است. نویسنده در این کتاب موفق شده است با بررسی تمام منابع فارسی نو، عربی و فارسی میانه دیدگاهی تازه و انتقادی نسبت به کتاب خداینامگ به خواننده عرضه کند.
خدمتکار
رابين موام
همايون نوراحمر
رابين موام، نويسندهي نامدار انگليسي و برادرزادهي سامرست موام، با رمان خدمتکار شهرتي فراوان کسب کرد. منتقدان ادبي اين رمان را در رديف تصوير دوريان گري اسکار وايلد قرار ميدهند.
هارولد پينتر، نمايشنامهنويس برندهي جايزهي نوبل، بر اساس اين کتاب فيلمنامهاي نوشته و جوزف لوزي فيلم آن را ساخته است.
خدمتکار داستان انحراف اخلاقي بشري را روايت ميکند،حکايت اشتياق پيچيدهي يک بيمار رواني که مدتها ذهن خواننده را به خود مشغول ميدارد.
خدمتکار
نويسنده: نيتا پروز
مترجم: فاطمه نوروزی
مولی گری یک خدمتکار اختصاصی در هتل ریجنسی گراند است، جایی که او از شغل خود لذت زیادی مییابد، به ویژه در بازگرداندن اتاقهای نامرتب به حالت کمال. عشق او به نظافت محسوس است و به واگن خانه خدمتکار مجهز با تمام لوازم نظافتش افتخار می کند. با این حال، اشتیاق مالی به پاکیزگی به درک نشانه های اجتماعی یا توانایی هدایت روابط ترجمه نمی شود.
مولی توسط همکارانش عجیب و غریب در نظر گرفته می شود، که در اشتیاق او برای کار خود سهیم نیستند. نزدیک ترین دوستش، مادربزرگش، درگذشت و او را تنها گذاشت. مولی نیز به راحتی توسط افراد حیله گر فریب می خورد.
یک روز، زمانی که مولی برای تمیز کردن وارد سوئیت پنت هاوس می شود، متوجه می شود که معتبرترین مهمان هتل، آقای بلک، به قتل رسیده است. به دلیل یک سری اتفاقات ناگوار کمیک، مولی مظنون اصلی تحقیقات قتل می شود که منجر به رسوایی می شود که نه تنها شهرت هتل بلکه معیشت خود او را نیز تهدید می کند...
خدمتکار
مهم نیست اگر شروع خوبی نداشتی، اگر یک مادر تنهایی، اگر سخت کار می کنی و دیده نمی شوی، اگر حتی وقت آرزوکردن هم نداری، تنهایی، بیماری، بی پولی، بی سرپناهی، هر چقدر هم که قلبت به درد آمده اگر امید و باورهایت را از دست ندهی تمام رویاهایت محقق می شوند. مهم نیست اگر شروع خوبی نداشتی، می توانی پایان خوبی رقم بزنی؛ تنها باید باور داشته باشی…
خدمتکار
نویسنده: فریدا مک فادن
مترجم: مریم علیزاده
خدمتکار یک تریلر روانی کاملاً جذاب با پیچشی تکان دهنده است.
نینا وینچستر در حالی که دست زیبا و آراسته او را می فشارم، می گوید: «به خانواده خوش آمدید. لبخند مؤدبانه ای می زنم و به اطراف راهروی مرمرین خیره می شوم. کار در اینجا آخرین فرصت من برای شروع تازه است. من می توانم وانمود کنم که هر کسی هستم که دوست دارم. اما به زودی متوجه خواهم شد که رازهای وینچسترها بسیار خطرناک تر از رازهای من هستند…
خدمتکار و پروفسور
نام نویسنده : یوکو اوگاوا
نام مترجم : کیهان بهمنی
اثری کاملا خلاقانه، بی نهایت دلنشین و به شدت تکان دهنده
پل آستر
اگر همه ما ریاضیات را از چنین معلمی یاد می گرفتیم حالا خیلی آدم های باهوش تری بودیم.
نیویورک تایمز
یوکو اوگاوا در ژاپن چهره ای شناخته شده است. او در سال 1990 موفق به دریافت جایزه آکوتاگاوا شد که باارزش ترین جایزه ادبی برای نویسندگان جوان است. اوگاوا این رمان را در سال 2004 نوشت و بلافاصله پس از آن کتاب با تیراژ میلیونی (بیش از پنجاه میلیون نسخه) مبدل به پرفروش ترین کتاب سال ژاپن شد. پس از آن نیز فیلمی سینمایی، یک فیلم داستانی و یک برنامه رادیویی براساس این رمان ساخته شد و حتی کتابی مصور نیز بر اساس رمان اوگاوا نوشته شد... من رمان را به زبان ژاپنی خواندم و سپس ترجمه انگلیسی آن را خواندم. ترجمه بسیار خوبی است... مطمئن هستم افراد بسیاری از خواندن این کتاب لذت خواهند برد. این اثر کتابی خوش خوان است و مهم نیست خواننده آن چقدر با ریاضیات آشنا باشد.
کوجی فوجیوارا
ژورنال تخصصی انجمن ریاضیات آمریکا
خدمتکارم جیوز
پی.جی. وودهاوس
رضا اسکندری آذر
مجموعه داستانهای «جیوْز» یکی از مشهورترین داستانهای طنز کلاسیک بریتانیاست که در بسیاری از کشورها به بسیاری از زبانها ترجمه شده، اما به هر دلیل در کشور ما ناشناخته باقی مانده بود. نقش اصلی این داستانها را اشرافزادهی بریتانیایی «برتی ووستر» بر عهده دارد که در هر داستان درگیر ماجرایی جدید شده و خدمتکار وفادار و هوشمندش «جیوز» هر بار به فریادش میرسد و ماجراهایی زیبا و خندهدار را رقم میزند. شبکهی بیبیسی در دههی ۹۰ مجموعه داستانهای جیوز را به سریالی تبدیل کرد که تا سالها روی آنتن قرار داشت.
خدمتکارها
خدمتکار رمانی است که کاترین استاکت، نویسنده ی امریکایی، در سال 2009 نوشته است. داستان درباره ی خدمتکاران سیاه پوستی است که در خانه های سفیدپوستان در شهر جکسون ایالت می سی سی پی در اوایل دهه ی 1960 کار می کردند. این کتاب نخستین رمان استاکت محسوب می شود که نگارشش برای نویسنده پنج سال به طول انجامید. شصت ناشر ابتدا از انتشار آن سر باز زدند، اما بعد از چاپ آن، مورد استقبال وسیعی قرار گرفت و بلافاصله به سه زبان و در سی وپنج کشور منتشر شد. تا ماه آگوست سال 2011 شمارگان آن از مرز پنج میلیون نسخه گذشت و به مدت یکصد هفته در فهرست پرفروش های نیویورک تایمز قرار داشت.
این استقبال باعث شد که اقتباسی سینمایی از آن ساخته شود و فیلمی به همین نام در سال 2011 به روی پرده رفت که اقتباس فیلمنامه و کارگردانی آن را تیت تیلور دوست دوران کودکی های استاکت برعهده گرفت. این فیلم درمدت کوتاهی 205میلیون دلار فروش کرد و نیز توانست نامزد چهار جایزه ی آکادمی اسکار سال 2012 ازجمله اسکار بهترین فیلم شود.
«سوی دیگر روایت داستان برباد رفته و به همان اندازه جذاب و گیرا.»
خراب آباد (دو زبانه)
شعر بلند سرزمین هرز، شاهکار الیوت در سال ۱۹۲۲ سبب به شهرت رسیدن وی شد. این شعر که براساس اعتقادات و گرایش های مسیحی وی نوشته شده است در واقع تلاش الیوت برای دوباره دیدن است، این شعر که به سرخوردگی بعد از جنگ جهانی اول می پردازد به گفته منتقدان سوگ نامه ای است بر تمام ارزش های از دست رفته بشری.
خرچسونه ها
حسن قائمیان در نزد روشنفکران جایگاه مهم و والایی داشت. او این جایگاه را با برگردانی کتاب گروه محکومین اثر فرانتس کافکا در سال ۱۳۲۷ و پیش از آن، دوستی نزدیک چندین ساله با صادق هدایت بدست آورد. وی را یکی از رهروان جنجالآفرین صادق هدایت در عرصهٔ روشنفکری دهههای ۳۰ و ۴۰ ایران خواندهاند که نسبت به مخالفان هدایت بسیار پرخاشگر بود؛ ولی در دههٔ ۵۰ آرام گرفته بود.