۱۰ غلط مشهور درباره اسرائیل
۲۷۵ روز بازرگان
Babylon: Mesopotamia and the Birth of Civilization
by
Civilization was born eight thousand years ago, between the floodplains of the Tigris and Euphrates rivers, when migrants from the surrounding mountains and deserts began to create increasingly sophisticated urban societies. In the cities that they built, half of human history took place.
In Babylon, Paul Kriwaczek tells the story of Mesopotamia from the earliest settlements seven thousand years ago to the eclipse of Babylon in the sixth century BCE. Bringing the people of this land to life in vibrant detail, the author chronicles the rise and fall of power during this period and explores the political and social systems, as well as the technical and cultural innovations, which made this land extraordinary. At the heart of this book is the story of Babylon, which rose to prominence under the Amorite king Hammurabi from about 1800 BCE. Even as Babylon's fortunes waxed and waned, it never lost its allure as the ancient world's greatest city.
Engaging and compelling, Babylon reveals the splendor of the ancient world that laid the foundation for civilization itself.
Egypt, Greece, and Rome: Civilizations of the Ancient Mediterranean
by
Egypt, Greece, and Rome is regarded as one of the best general histories of the ancient world. It is written for the general reader and the student coming to the subject for the first time and provides a reliable and highly accessible point of entry to the period.
Beignning with the early Middle Eastern civilizations of Sumer, and continuing right through to the Islmic invasions and the birth of modern Europe after the collapse of the Roman empire, the book ranges beyond political history to cover art and architecture, philosophy, literature, society, and economy. A wide range of maps, illustrations, and photographs complements the text.
This third edition has been extensively revised to appeal to the general reader with several chapters completely rewritten and a great deal of new material added, including a new selection of images.
آتش پارسی (نخستین امپراتوری جهانی و نبرد برای تسخیر غرب)
تام هالند
مترجم: مانی صالحی علامه
کتاب آتش ایرانی با تیتر دوم اولین ابرقدرت جهان و جنگ برای غلبه بر غرب کتابی نوشتهٔ تام هولاند، تاریخنگار مردم پسند بریتانیایی است که به گفته نقد نویس روزنامه سوئیسی، تاریخ را برای خواندن بخش گسترده مردم مینویسد. این کتاب در سال انتشار یعنی ۲۰۰۵ م و چهار سال بعد یکی از پرفروشترین کتابهای تاریخی موضعی بود و در بسیاری از رسانههای جهان بازتاب داشت. امروزه نتیجه تحقیقات تام هولاند در این کتاب در بسیاری مراجع علمی، دانشگاهی و ویکیپدیا سند محسوب و به مستندات آن اشاره میشود (رجوع کنید به کلیه مقالات مربوط به جنگهای ایران و یونان از جمله نبرد ترموپیل،نبرد ماراتون و غیره به زبانهای اروپایی). کتاب چند ماه پس از انتشار به بسیاری از زبانهای زنده دنیا ترجمه شد.
تام هولاند، در این کتاب ایران باستان را از زمان هخامنشی تا قرنهای بعد به زبانی ساده و گیرا معرفی کرده و خواستهها، گرایشها و تواناییهای اجتماعی، فرهنگی و نظامی ایرانیان را بصورت گسترده روایت میکند. هولند ادعا میکند که حمله ارتش خشایارشاه به غرب با درنظر گرفتن تناسبها، بزرگترین حرکت نظامی در تاریخ بشر بوده. او احتمالاً در دوران نوشتن این کتاب یعنی زمان جنگ متفقین غربی در عراق و افغانستان تحت تأثیر قرارگرفته. هولاند در بخشهایی از کتاب تلویحاً بیان میکند که در طول قرنهای گذشته هیچ مهاجمی به راحتی از عهده ایران بر نیامده و شکستهای داریوش سوم هخامنشی و یزدگرد سوم(ساسانی) بیشتر بخاطر فروپاشی داخلی کشور بوده تا قدرت قوای مهاجم… او میگوید که رومیها (بیزانس) بیش از یکهزار سال بر سر مرزهای ایران ایستادند ولی نتوانستند قدمی به جلو بگذارند و هر کجا که ایرانیان لازم دانستند ایشان را شکست داده و عقب نشاندند. هولاند در بخشی از کتاب میگوید: درست است که ایرانیان اولین و بزرگترین ابرقدرت حاکم بر بخش بزرگی از آسیا، آفریقا و اروپا بودند، ولی آنها با ملتهای تحت تسلط با ملایمت رفتار میکردند و آزادیهای فراوانی، از جمله در امور دینی و فرهنگی برایشان قائل بودند. ایرانیان از اقوام مغلوب مالیات نسبتاً کمی کسب کرده و از آنها سربازان داوطلب به خدمت میگرفتند.به گفته مفسر روزنامه زوددویچه تسایتونگ بخش بزرگی از این کتاب به موضوع جنگهای ایران و یونان میپردازد و تام هولاند بسیاری از "افسانه"های مشکوک و یک جانبه هرودوت تاریخ نویس یونانی را تصحیح کرده و به روشنگری میپردازد. این مفسر میگوید که نویسنده به روش زیبایی جنگهای ایران و فرهنگ مبارزه ایرانیان بابرده داری را تبدیل به اسطوره پا گرفتن تمدن مدرن اروپاییان کرده.
آتورپاتکان (آذربایجان) و نهضت ادبی
آتوسا دختر کورش بزرگ
آتوسا در لغت به معنای خوش اندام است. همچنین به معنای قدرت و توانمندی نیز میباشد.آتوسا ( ۵۵۰ تا ۴۷۵ پیش از میلاد مسیح) شهبانوی ایران یکی از برجسته ترین زنان در تاریخ ایران قدیم است. وی دختر کورش کبیر و کاساندان، خواهر کمبوجیه، و همسر دوم پادشاه هخامنشی، کمبوجیه وداریوش یکم، و مادر خشایار شاه بود آتوسا بانویی زیبا بود وهم شاعر و هم ادیب بود و به نوجوانان پارسی درس ادبیات پارسی میداد. به خاطرخرد و اندیشه نیکویش داریوش با ایشان در مسائل مملکتی و سرنوشت ساز مشورت میکرد و نیز به ایشان اعتماد کامل داشت .اگر داریوش به منطقه ای لشگر میکشید شورای سلطنت برای اداره امور کشور تشکیل میشد ورئیس و مافوق همه در راس شورای سلطنت شهربانو آتوسا بودهرودوت در مورد زندگی سیاسی وی می گوید: آتوسا از قدرت فوق العاده ای برخوردار بود و علاقمند بودکه در میدان کارزار نیز شوهرش را همراهی کند. وی همواره یاور فکری داریوش بزرگ بوده و چندین نبردبزرگ را شخصا فرماندهی کرده و یا با نقشه های جنگی او انجام گرفته است .از زمان مرگ او هیچ اطلاعی در دست نیست.تا زمانی که خشایار از جنگ یونان بر میگرددزنده بوده است. احتمالا آرامگاه او در کنار آرامگاه داریوش کبیر در نقش رستم میباشد.
آثار ایران (۲جلدی)
آثار باستانی و ابنیه تاریخی آذربایجان
آثار باقیه از مردمان گذشته
آثار الباقیه عن القرون الخالیه (به فارسی: اثرهای مانده از سدههای گذشته) کتابی نوشتهٔ ابوریحان بیرونی، نویسنده و دانشمند ایران زمین است. این کتاب مطالعه تطبیقی تقویمهای فرهنگها و تمدنهای گوناگون، درهمبافته با ریاضیات، نجوم، اطلاعات تاریخی، به همراه کاوش در سنن و مذاهب ملتهای گوناگون است. بیرونی در این تألیف ارجمند به مقولههایی نظیر گاهشماری و تقویم ملل مختلف، تاریخ ایران و بابل و روم، جشنها و اعیاد ایرانیان و دیگر اقوام، ادیان و آثار مقدس دین یهود، زردشتی، مانوی، صائبی، مزدک و … پرداخته و نظرات ارزشمند عالمانهای در این باره ارائه نمودهاست. آثار الباقیه در سال ۳۹۰ تا ۳۹۱ هجری به پایان رسید و جزو نخستین آثار بیرونی است که تقریباً در بیست سالگی او توسط دربار قابوس در گرگان گردآوری شد. نسخهای از این کتاب به خط ابن الکتوبی و متعلق به اوایل قرن چهاردهم میلادی در زمان فرمانروایی ایلخانان، اکنون باقی ماندهاست که در کتابخانه دانشگاه ادینبورگ نگاهداری می شود. این نسخه شامل ۲۵ نگارهاست که در نسخه باقیمانده دقیق دیگری متعلق به قرن هفدهم میلادی در دوره عثمانی نیز وجود دارد.
نخستین ترجمه و تصحیح فارسی این کتاب در سال ۱۳۲۱ هجری شمسی به همت اکبر داناسرشت با نام ترجمه آثارالباقیه ابوریحان بیرونی به زیور طبع آراسته شد. تعداد چاپهای ترجمهٔ اکبر داناسرشت تا بهمن ماه سال ۱۳۹۳ هجری شمسی به عدد ۶ رسیدهاست.
این اثر ارزنده بار دیگر به کوشش عزیزالله علیزاده تصحیح شده و در سال ۱۳۹۰ هجری شمسی آن را همراه با نمایه و واژهنامه منتشر کردهاست.
پرویز سپیتمان (اذکائی) نیز ترجمه و تصحیح دقیقی از این اثر گرانقدر را با نام آثار باقیه: از مردمان گذشته و به همت نشر نی، در سال ۱۳۹۲ هجری شمسی منتشر نمودهاست. این تصحیح در سال ۱۳۸۱ برندهٔ جایزهٔ کتاب سال جمهوری اسلامی شد. محمود جعفری دهقی، مدیر گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران این تصحیح را از شاهکارهای ترجمه و تألیف در بیرونیپژوهی میداند. اذکائی این اثر گرانسنگ را پس از مقابله تازه با سه نسخه دیگر که پیش از این از سوی ادوارد زاخائو، خاورشناس برجستهٔ آلمانی و نخستین مترجم این اثر به زبانهای اروپایی مغفول مانده بود، ترجمه و همراه با یادداشتهای بسیار عالمانه خود منتشر کردهاست.
آخرین دختر
نادیا مراد
مترجم: سربس نظری
این روزها همه از نادیا مراد حرف می زنند، دختر کُرد ایزدی که پس از رهایی از دست داعش به سازمان ملل رفت و اکنون جایزه صلح نوبل را دریافت کرده است. در این چند روز که از اهدای جایزه صلح نوبل به او می گذرد در مورد او حرف های زیادی زده شده اما کمتر کسی در مورد اتفاقاتی که در مدت اسارت نادیا مراد بر سر او آمده صحبت کرده است. او از لحظاتی سخت و ترسناک در دست جهادی های داعش و سوء استفاده جنسی از او به عنوان برده جنسی صحبت می کند. نادیا می گوید که توسط یکی از غول های داعش و از میان ده ها دختر و زن ایزدی که در حال جیغ زدن و بالا آوردن از ترس و انزجار بودند به عنوان برده جنسی انتخاب شده است.نادیا مراد که اکنون ۲۵ سال دارد، جزییاتی هولناک را از تجربیات خود در دوران اسارت در دست قاچاقچیان جنسی داعش تعریف می کند؛ از این که سربازان داعشی با آن ها مانند «حیوان» رفتار کرده و آزادانه به هر جای بدن این زنان که می خواستند دست می زدند. برنده امسال جایزه صلح نوبل، در کتاب زندگینامه خود از تجربه یک شب خود در بازار برده فروشی داعش سخن می گوید. نادیا در این باره چنین می گوید:«می توانستیم هیاهوی طبقه پایین در حالی که شبه نظامیان در حال ثبت نام و سازماندهی بودند را بشنویم، و وقتی که اولین مرد وارد اتاق شد همه دختران شروع به جیغ زدن کردند».«همه دختران جوان و حتی کودک را گروه گروه کردند و من به همراه ۱۵۰ زن دیگر به موصل برده شدیم. از همان لحظه، حتی در طول مسیر هم مورد آزار و اذیت قرارمان دادند. بعد در ساختمانی اسکان داده شدیم که پیش از ما زنان دیگری هم به آنجا آورده شده بودند. در آنجا توهینها، آزارها و بیحرمتیها به اوج رسید. هر کداممان را چند بار خرید و فروش میکردند، بچهها مثل هدیه، دست به دست میشدند و ما هم از دست یک گروه متجاوز به دست گروهی دیگر میافتادیم. من در یک زمان، برده جنسی ۱۳ مرد بودم و گاهی در یک روز آنقدر به من تجاوز میشد که از هوش میرفتم و دیگر نمیفهمیدم کجا هستم. گاهی دست و پایم را میبستند و با زنجیر به جایی قفلم میکردند و مثل حیوان سرم میریختند و آزارم میدادند. گاهی تنم را با ته سیگار میسوزاندند و هر وقت میفهمیدند که قصد فرار دارم، سلمان، سرکرده آنها چند نفر از مردانش را میفرستاد سراغم».
آخرین دختر
نادیا در روستای کوچک کوچو در سنجار واقع در استان موصل عراق به دنیا آمد. داعش بعد از اشغال کوچو، بسیاری از اهالی روستا از جمله مادر و شش برادر او را به قتل رساند و خود او از سوی آنان ربوده شد و در مدت اسارتش مورد آزار و تجاوز قرار گرفت. نادیا مراد توانست بعد از مدتی از چنگ داعش بگریزد. او بعد از رهایی به آلمان رفت و تصمیم گرفت پیامش را به گوش جهان برساند.
این فعال حقوق بشر، در سال ۲۰۱۸، به دلیل مبارزاتش علیه خشونت جنسی و استفاده از آن در جنگها به عنوان سلاح، به همراه دنیس موکویگی برنده جایزه صلح نوبل شد. او همچنین جوایز حقوق بشر واسلاپ هاول و ساخاروف را دریافت کرده است.
«آخرین دختر» روایتی الهامبخش از داستانی وحشتناک است که برای نادیا مراد اتفاق افتاد. از زمانی که در شمال عراق و همراه با برادران و خواهرانش زندگی آرامی در روستا داشت. آرزوی او این بود که روزی معلم تاریخ بشود و آرایشگاهی در شهرش افتتاح کند. این آرزوها اما دیری نپایید و با تهاجم داعش زندگی آرام آنها هم به پایان رسید.
امروز داستان «نادیا» به عنوان شاهد خشونتهای وحشیانه داعش، بازمانده تجاوز و یک پناهنده جهان را وادار کرده تا توجه خود را به یک نسلکشی جلب کند. «آخرین دختر» تماس برای اقدام است؛ وصیتنامهای برای بقای انسان و زنده ماندن او، نامهای عاشقانه برای کشوری گمشده، جامعهای شکننده و خانوادهای که به واسطه جنگ تکهتکه شده است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«نزدیکتر میشدیم. از در جلویی وارد خانه شــدم و به طرف اتاق مشــترکم با خواهرانم دویدم. توی اتاقمان یک آینه داشــتیم. روســری رنگ و رو رفتهای را ســرم کردم. معمولاً وقتی روسری میپوشیدم که موقع خم شدن روی ردیف سبزیجات موهایم روی چشــمهایم نیاید.
ســعی کردم تصور کنم که یک جنگجو برای آمادگی نبرد چه کاری ممکن است انجام بدهد. سالها کار کردن روی زمین، من را از آنچه ظاهرم نشــان میداد قویتر کرده بود. هنوز نمیدانســتم اگر یکی از آدمرباها یا افرادی از روستایشــان را ببینم که در کوچو پرســه میزنند چه خواهم کــرد یا به آنها چه خواهم گفت؟ جلوی آینه ابرو درهم کشــیدم و با خودم تمرین کردم: «آهای تروریستها که چوپان ما رو گرفتین، راهتون رو بگیرید و برگردید به روستایتان. دســت از این کارها بردارید. حداقل میتونید بگید اونها رو کجا نگه داشتید.» از گوشۀ حیاط، یک چوبدستی، از همانهایی که چوپانها استفاده میکنند برداشتم و رفتم جلوی در که چندتا از برادرانم با مادرم ایستاده و غرق صحبت بودند …»
آخرین روزهای لطفعلی خان زند
لطفعلی خان را در حالیکه در نبرد با دشمنان زخمهای سختی بر بازو و پیشانی برداشته بود به کرمان نزد خان قاجار بردند. او که خون بسیاری را از دست داده بود با همان حال نزار در برابر آقامحمد خان ایستاد، بدو سلام نداد و تعظیم نکرد. آقامحمد خان نیز دستور داد که اصطبلبانانش وی را مورد تجاوز جنسی قرار دهند. فردای آن روز وی را دوباره پیش خان قاجار آوردند، در حالیکه نه هوشی در تن نداشت، آب بدو نداده بودند و وی را بر روی زمین میکشیدند. خان قاجار با نیشخند بدو گفت : «هان لطفعلی خان! هنوز هم غرور داری؟» واپسین شاه زند که دیگر توان سخن گفتن نداشت سرش را بالا برد و با پلنگ دیدگان بدو نگریست و گفت: «من از تو نمیترسم ای اخته فرومایه». این ایستادگی خان قاجار را به خشم آورد و دستور نابینا کردن او را داد.
آخرین سفر شاه
ویلیام شوکراس
کتاب آخرین سفر شاه (The Shah's Last Ride) نوشته ویلیام شوکراس از برجسته ترین و مستند ترین کتاب هائی است که در باره سالهای آخر حکومت محمدرضاشاه نوشته شده است. در این کتاب نویسنده سعی نموده است با بهرهگیری از منابع مستقیم و مستند و تا حدی بی طرف، سالهای آخر حکومت شاه، جریانهای دوره انقلاب، زندگی شاه در تبعید، سیر بیماری او، جریانهای مربوط به معالجه و چگونگی مرگ وی را با گفتگو و مصاحبه با افراد مرتبط، بررسی نماید.
ویلیام شوکراس William Shawcross روزنامه نگار و نویسنده انگلیسی سال هاست در روزنامهها و مجلاتی مانند ساندی تایمز، آبزرور، واشنگتن پست و نیوزویک مقاله مینویسد. کتابهای متعددی نیز از وی چاپ شده است.
کتاب حاضر نتیجه سه سال کوشش و پیگیری وی در باره روند زندگی محمد رضا شاه است. بررسی و مطالعات او در این مورد، متکی به دهها کتاب و صدها مقاله و مصاحبه بوده و زندگی شاه را در یک سال ونیم دوران تبعید، قدم به قدم پیموده است.
در رسانهها و فضای مجازی ایرانی نقدهایی نیز برای این کتاب نوشته شده است.
نویسنده در پیشگفتار مینویسد:
این کتاب سرگذشت یک سفر است، سفر توام با سرگردانی شاه به سوی تبعید و مرگ. ونیز عوامل گوناگون حکومت او و مناسبات او با انگلیسیها و آمریکائیها، ساواک، سیا، نفت و خرید اسلحه. داستان سقوط و تبعید شاه از جمله داستانهایی است که ماهیت روابط بین دولتها و رهبرانشان را نشان میدهد. داستان وفاداری و عافیت طلبی است. به قول ژنرال دوگل: «دولتها غولهائی هستند بی احساس.»
آخرین سلطان
در بخشی از متن این کتاب میخوانید: «در آخرین سلطان، میشل دوگرس سرگذشت عبدالحمید دوم را شرح میدهد که از سال 1876 تا 1909 بر تخت سلطنت عثمانی تکیه زده بود و بدون شک یکی از زیرکترین دولتمردان عصر خود به شمار میرفت. او با ترفندهای سیاسی خود توانست در آغاز سلطنتش مشروطیت نوپای عثمانی را به حال تعلیق درآورد، آزادیخواهان را تار و مار کند و به هلاکت رساند و با کمک انبوه جاسوسان و خبرچینان خود امپراتوری عثمانی را به مدت سیوسه سال با خودکامگی اداره نماید... .»
آخرین شاه
آخرین محبوبه احمدشاه قاجار
آداب عباسی
عبدالکریم بن محمد صادق اهری از علما و فقیهان برجسته عصر فتحعلی شاه قاجار بود که مورد توجه بزرگان حکومتی و دانشوران عهد خود قرار گرفت. او در سالهای جنگهای روس با ایران (1243-1218ق) نیز به سفارش میرزا عیسی قائم مقام فراهانی اقدام به تحریر چهار رساله جهادیه نموده ، لشکریان ایران را به جهاد ترغیب و مردم را به حمایت از سپاه ایران در این جنگ تشویق می کرد. کتاب رساله آداب عباسی به پیشگاه ولیعهد شجاع ایران و فرمانده سپاه ایران(عباس میرزا) در جنگ های روس و ایران تقدیم شده و در یک مقدمه و شش باب و یک خاتمه تالیف شده است.در مقدمه این کتاب چنین آمده است : هدف از نگارش این کتاب برقراری امنیت و آسایش و عدالت اجتماعی، همراه با مدیریت و سیاست کشورداری با تشکیل حکومتی نیرومند بر اساس عقل و داد گری می باشد. گفتنی است کتاب آداب عباسی تالیف عبدالکریم بن محمد صادق اهری با تصحیح و تحقیق حسین دوستی توسط انتشارات تمثال در زمستان 1398 به چاپ رسیده است.
آدم ما در قاهره
(پیراسته و ویراستهی یادداشتهای قاسم غنی)
(در ماههای سفارت در قاهره برای پس گرفتن شمشیر جواهرنشان رضاشاه و جواهرات سلطنتی از خانوادهی ملکهی متواری)
نویسنده : محمد قائد
سال ۱۳۲۶ قاسم غنى، پزشک و ادیب، را محمدرضا شاه به سفارت ایران در قاهره فرستاد. ملکه فوزیه بدون دخترش به مصر بازگشته بود همراه با جواهراتى که هنگام ازدواج با ولیعهد ایران به او داده بودند. شمشیر جواهرنشان رضا شاه را هم، که در ژوهانسبورگ درگذشته بود، ملک فاروق خیال نداشت همراه جسد او به ایران بفرستد. یادداشتهاى غنى شرح تلاش اوست براى فیصلهدادن به طلاق، ستایش زنان بسیار زیبا و تحقیر زنان کمتر زیبا، و مطالبى محرمانه از قبیل دیدار با پریچهرهاى که از او با نام مستعار و عنوان عجیب ”بگم سکینه والى (خانم اِمریکائى، زن ولىخان هندى)” یاد مىکند.
و مطالبى خطرناکتر: نامههاى محرمانه و خصوصى شاه به ملک فاروق دربارهٔ برخى روابط عروس فرارى را رونویسى مىکند و در بازگشت به تهران در گوشهاى مىاندازد. یادداشتها چرا روى کاغذ آمد؟ مخاطب آنها قرار بود چه کسی باشد؟ املا و انشاى ادیبى که مدعى تصحیح دیوان حافظ بود چرا تا این حد پرخطا و ناهموار است؟ یادداشتهاى مطوّل روزها و شبهاى مأموریت بىنتیجهٔ قاهره با ویرایش و پیرایش اساسى و افزودن پانوشتهها متنى شده داستانگونه، همراه با پیشگفتارى در تحلیل مشاهدات و تأملات راوی.
آدمخواران و شهریاران / خاستگاه فرهنگ
آدولف هیتلر (۲ جلدی)
جان تولند نویسنده و تاریخ دان آمریکایی که برنده جایزه پولیتزر نیز شده است در این کتاب بیوگرافی آدلف هیتلر را با جذابیت تمام شرح داده است. این کتاب در سال 1976 منتشر شد و با استقبال خوانندگان مواجه شد.
آذربایجان و اران (آلبانیای قفقاز)
آزادی در نیمه شب (داستان استقلال هند)
آزتک ها: فرمانروایان خون و افتخار
آسمان لندن زیاده میبارد: لندن به روایت مسافران دورۀ قاجار
روح شهر کلاف پیچیدهای از عناصر دیدنی و نادیدنیست و در شکلگیری این روح، روایت مسافران سهم انکارناپذیری دارد. تصویری خیالی که از پاریس در ذهن همهی ما نقش بسته از توصیفات و غافلگیریهایی پدید آمده که ایرانیهای پیشین سوغات آوردهاند. گزارش اولین مواجهه با شهر، موضوع کتاب «آسمان لندن زیاده میبارد» است؛ لندن مسافران قاجاری.