خانه ای در خیابان گاریبالدی (به زبان انگلیسی)
خانواده ایرانی در دوران پیش از اسلام
با مقدمه: پل فوکونه و حامد فولادوند
ایرانیان در آغاز به تیرههایی تقسیم میشدند که بعدها منشاء خانوادهها و قبیلهها گشتند. البته در اینجا منظور از خانواده «خانوادة بزرگ» است. این خانوادة ابتدایی، یکسره روح پدرسالاری داشت و اقتدار پدر در میان آن بیحد و حصر بود. این خانوادة بزرگ در خلال یک دورة هزار و سیصد ساله، به تدریج روح پدرسالاری و قدرت و انسجام خود را از دست داده و شکلی کاملاً متفاوت به خود گرفت که در سطور بعد به آن خواهیم پرداخت. «خانوادة بزرگ» متشکل از پدر، مادر، فرزندان، نوادگان، برادران، خواهران، عروسها، دامادها، عموزادگان، عمهزادگان، داییزادگان، خالهزادگان و بستگان دیگر بود که زیر نظر رئیسی واحد در پیرامون اجاقی واحد و برای برگزاری آئین و پرسشی واحد، زیر سقفی واحد گرد آمده بودند. این گروه همان گروهی است که از تیره پدید آمده است تغییراتی که بعدها منجر به انحلال تیره میگردد، در واقع با تغییراتی که در اندیشة دینی جامعه رخ میدهد، رابطة مستقیم دارد.خاورمیانه
نام مترجم : حسن کامشاد
خاورمیانه نهتنها زادگاه سه دین و تمدنهای متعدد، بلکه قرنهای زیاد کانون دانش و اندیشهها، فنون و محصولات و نیز گهگاه مرکز قدرت نظامی و سیاسی بوده است.
در این کتابِ بیاندازه خواندنی و پردامنه، پروفسور برنارد لوئیس دگرگونیهای متوالی خاورمیانه را بررسی کرده است: ابتدا به دو امپراتوری بزرگ ایران و روم میپردازد؛ سپس به پیدایش یکتاپرستی و رشد مسیحیت؛ ظهور و گسترش شگرف اسلام؛ امواج مهاجمان مشرقزمین و لشگرهای مغول چنگیزخان؛ برآمدن ترکان عثمانی و تغییر موازنهٔ قوا بین جهان اسلام و جهان مسیحیت.
برنارد لوئیس، ضمن تشریح نیروهای شکلدهندهٔ خاورمیانه، به نفوذ فراگیر اندیشهها و تکنولوژی غرب در عصر جدید نیز مینگرد و کتاب خود را با انقلاب اسلامی ایران به پایان میرساند.
خاورمیانه باستان “گهواره تمدن”
نام نویسنده : استیون برک
نام مترجم : شهربانو صارمی
خاورميانه محل اتصال قارة آسيا و آفريقاست. اين منطقه مهم و حياتي، نقش تأثيرگذاري در تاريخ بشر ايفا كرده است. استفاده از اصطلاح «خاورميانه» را اولين بار در سال 1902 «آلفرد تير ماهن» استراتژيست دريايي آمريكايي در مقالهاي به كار برد و از خاورميانه به عنوان منطقهاي ميان حوزه نفوذ روسيه و بريتانيا ياد كرد. حوزهاي مياني كه دو قدرت آن زمان براي سلطه بر آن با يكديگر رقابت ميكردند. روزنامهنگاران پس از مدت كوتاهي شروع به استفاده از اين اصطلاح كردند و تا زمان وقوع جنگ جهاني دوم اين اصطلاح در بين مردم رايج شده بود. با توجه به اينكه امروزه هيچ حد و مرز رسمي براي تعيين مرزهاي خاورميانه وجود ندارد، تعريف اين منطقه منحصراً بر اساس جوامع كنوني آن غير ممكن است. شايد خيليها موافق باشند، كشورهايي كه نامشان در زير ميآيد جزو خاورميانه محسوب شوند: بحرين، مصر، ايران، عراق، فلسطين، اردن، كويت، لبنان، عمان، قطر، عربستان سعودي، سوريه، تركيه، امارات متحده عربي و يمن. تمامي اين جوامع سياسي قلمروهايي در آسيا دارند. خاورميانه در طول تاريخ جايگاه اقوام و فرهنگهاي گوناگون بوده است. پي بردن به اين كه اين مردم چه كساني بودند و چگونه با هم ارتباط داشتند كاري دشوار و در عين حال جذاب است. كتاب «خاورميانه باستان» در نگاه اول ضمن تعريف جغرافياي سياسي و اقتصادي خاورميانه، اقوام و فرهنگها، اقتصاد و كشاورزي و اهميت آب در اين منطقه مهم و يافتههاي باستان شناختي را در آنجا مورد بررسي و ارزيابي قرار داده است.
خداوند الموت
نام نویسنده : پل آمیر
نام مترجم : ذبیح الله منصوری
حسن صباح (۴۶۴ قمری - ۲۶ ربیعالثانی ۵۱۸ قمری) (برابر با ۵۰۲ _ ۴۵۰ ه. ش و ۱۱۲۳ _ ۱۰۷۱ م) از ایرانیانی بود که در دوره سلجوقی قیام کردند. مذهب وی و پیروانش شیعه اسماعیلیه نزاریه بود که شاخهای از پیروان امامان است اما به هفت امام اعتقاد داشتند و امامت را بعد از جعفر صادق حق فرزند وی اسماعیل دانسته و مهدی موعود امام (آخر الزمان) را از نسل او میدانند. مرکز قدرت اینان در مصر بود که خلفای فاطمی مصر این مذهب را در این کشور رسمی اعلام کرده بودند. حسن صبّاح، بنیانگذار دولت اسماعیلیه در ایران و نیز بانی دعوت مستقل اسماعیلیه نزاری است.
نقدهای متعددی به این کتاب (به طور خاص، به ترجمهٔ فارسی کتاب) وارد شده است. برخی نقدها در مورد درستی محتوای آن هستند. برای نمونه در مورد قتل خواجه نظامالملک در کتاب خداوند الموت میخوانیم:
«وقتی محمد طبسی به نهاوند رسید به او گفتند خواجه در شکارگاه است و او به قرق رفت و تقاضای ملاقات کرد. در محضر خواجه وی ناگهان دید که یکی از دو غلامبچه با خنجر به وی حمله کرد و او را به قتل رساند.»
اما در واقع خواجه نظامالملک در شب جمعه دوازدهم ماه رمضان سال ۴۸۵ هجری قمری در راه بغداد در محلی به نام صحنه توسط یک از فدائیان حسن صباح به نام بوطاهر ارانی به قتل رسیده است.
خدمتگزار تخت طاووس
ترجمه دكتر حسين ابوترابيان
خردکشی (روشنفکران و انقلاب اکتبر)
خسرو ناقد
خسرو ناقد (متولد ۱۰ آبان ۱۳۲۹، شیراز، ایران) فرهنگنگار، نویسنده و مترجم ایرانی ساکن آلمان است.
نهتنها کمونیستها و احزاب کمونیستی، انقلاب اکتبر را رخدادی دورانساز و روسیهی شوروی را سرآغاز عصری جدید میدانستند که تحقق جامعهای آرمانی را امکانپذیر ساخته است، بلکه بسیاری از روشنفکران غیرکمونیست در غرب و دیگر نقاط جهان نیز با خوشبینی و امیدواری و گاه با شور و شوق وصفناپذیری فرایند تحولات این سرزمین را دنبال میکردند. تشویق و ترغیب این دسته از روشنفکران و جذب آنان بهمنظور حمایت از روسیهی شوروی، یکی از اهداف احزاب کمونیستی و پیش از همه حزب کمونیست روسیهی شوروی بود. از این رو، کارزارهای تبلیغاتی گستردهای به راه انداختند تا با انتشار روزنامهها و نشریهها و برپایی کنگرههای گوناگون و دعوت از نویسندگان، هنرمندان و روشنفکران و شخصیتهای نامدار برای دیدار از روسیهی شوروی و مشاهدهی تحولات آن، به اهداف خود دست یابند. تلاش و تبلیغات آنان تا حدی به ثمر رسید و در سالهای میان دو جنگ جهانی، بسیاری از روشنفکران از گوشه و کنار جهان به اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی سفر کردند تا شاهد فرایند انقلاب اکتبر و تحولات و رویدادهای پس از آن باشند. هدف آنان بیش و پیش از همه آن بود که ببینند اکنون که حاکمان جدید، آنگونه که در مانیفست کمونیست آمده است، «با سرنگونی قهرآمیز تمام نظام اجتماعی پیشین» همهی قدرت را به دست گرفتهاند، چه دگرگونیهایی روی داده و چه تحولاتی در شرف وقوع است و آیا نشانههایی از جامعهی آرمانی آنان در «کعبهی آمال پرولتاریا» یافت میشود؟
خزران
کوستلر این نظریه را مطرح میکند که یهودیان اشکنازی از نسل اسرائیلیهای تاریخی دوران باستان نیستند، بلکه از خزرها، قومی ترک هستند که در شمال و بین دریای سیاه و دریای خزر منشأ گرفته و ساکن آن هستند. فرضیه کوستلر این است که خزرها - که در قرن هشتم به یهودیت گرویدند - در قرن های 12 و 13 زمانی که امپراتوری خزر در حال فروپاشی بود، به سمت غرب به اروپای شرقی فعلی (عمدتاً اوکراین، لهستان، بلاروس، لیتوانی، مجارستان و آلمان) مهاجرت کردند.
این کتاب تاریخ امپراتوری خزر باستان را دنبال می کند، یک قدرت بزرگ اما تقریباً فراموش شده در شرق اروپا، که در قرون تاریک به یهودیت گروید. خزریه سرانجام توسط نیروهای چنگیزخان از بین رفت، اما شواهد نشان می دهد که خزرها خود به لهستان مهاجرت کردند و مهد یهودیان غربی را تشکیل دادند. برای خواننده عام، خزرها که از قرن هفتم تا یازدهم شکوفا شدند، ممکن است امروزه دور از دسترس به نظر برسد. با این حال، آنها ارتباط نزدیک و غیرمنتظره ای با جهان ما دارند، که وقتی کوستلر تاریخ شگفت انگیز امپراتوری خزر باستان را بازگو می کند، ظاهر می شود. تقریباً در زمانی که شارلمانی در غرب امپراتور بود. تسلط خزرها از دریای سیاه تا خزر و از قفقاز تا ولگا گسترش داشت. آنها در توقف یورش مسلمانان به بیزانس، فک شرقی جنبش غول پیکر انبر که در غرب سراسر آفریقای شمالی و اسپانیا را درنوردید، نقش بسزایی داشتند. پس از آن خزرها خود را در موقعیتی متزلزل بین دو قدرت بزرگ جهانی یافتند: امپراتوری روم شرقی در بیزانس و پیروان پیروز محمد. همانطور که کوستلر اشاره می کند، خزرها سومین جهان در زمان خود بودند. آنها روشی شگفت انگیز را برای مقاومت در برابر فشار غرب برای مسیحی شدن و شرقی ها برای پذیرش اسلام انتخاب کردند. با رد هر دو، به یهودیت گرویدند. کوستلر در مورد ایمان نهایی خزرها و تأثیر آنها بر ترکیب نژادی و میراث اجتماعی یهودیان مدرن حدس می زند. او حجم وسیعی از تحقیقات دقیق و دقیق را تولید می کند.
خسرو پرویز شاهنشاه ساسانی
خسرو دوم نامی است که رومیها به وی دادهاند. مورخین ایرانی وی را خسرو پرویز (ابرویز) گفتهاند. از ۵۹۰ تا سال ۶۲۸ میلادی، پادشاه ساسانی بود. وی به جای پدر هرمز چهارم برتخت نشست. و در ابتدای به تخت نشستن با مخالفت بهرام چوبین مواجه شد و پس از شکست از سپاه وی به روم گریخت. مدّتی بعد با حمایت قیصر روم و با سپاهی که وی در اختیارش گذاشته بود به ایران بازگشت و بر تخت نشست.
پادشاهی خسرو پرویز، آخرین سلطنت باشکوه ایران باستان بود. دربارهٔ جلال و حشمت دربار و زرق و برق زندگانی او، قصرها و عمارات، تجملات و اسباب زندگانی و ادوات تفریح و سرگرمی و عیش و عشرت رؤیایی وی سخن بسیار رفتهاست. خسرو بیش از هر چیز به ظروف تزئینی گرانبها، عطریات و روایح، اطعمهٔ لذیذ و زنان زیبارو علاقه داشت. وی به موسیقی نیز توجه نشان میداد و دربارش محفل هنرنمایی خُنیاگران و رامشگران پرشماری بود که برخی از آنان مانند باربد و نکیسا در سایهٔ هنردوستی و هنرپروری خسرو، شهرتی افسانهای در تاریخ یافتهاند. پیروزیهای برقآسای خسرو در برابر بیزانسیها نیز برای این میراثداران پرغرور یونان باستان، غافلگیرکننده و بهتآور بود. خسرو دوم را پادشاهی بوالهوس، تندخو، تجملگرا، شهوتران، جاهطلب، خودسر، بیمبالات و بسیار پرنخوت میدانند؛ که با اینکه نخست به دستاوردهای نظامی چشمگیری (به خصوص در غرب) دست یافت و تقریباً بیزانس را به زانو درآورد و به گفتهای حدود قلمرو ساسانی را تا حدود قلمرو هخامنشیان برد، اما نهایتاً در اثر بیخردی و کوتهفکری خود و عدم حزم و احتیاط، نیز تندخویی با زیردستان خدوم و صادق و صدور فرمانهای سنگدلانه و نامنصفانه در حق آنان، میراث گرانسنگ مُلک پدرانش را در مدتی کوتاه به ورطهٔ انحطاط و سقوطی هولناک و زیانبار راند. ضعف ساسانیان موجب طمعورزی اعراب و در نتیجه تعرضات و دستاندازیهای گاهوبیگاه آنها به ایرانشهر در اواخر حکومت ساسانی شد، و اندکی بعد در دورهٔ جانشینان نالایق و ضعیفالنفس خسرو، ایران به دست اعراب مسلمان افتاد و عمر شاهنشاهی چهارصد سالهٔ ساسانی به پایان رسید.
خطی بر شن
نوشته جیمز بر
ترجمه هما کریمیراد
نقش منازعات بریتانیا و فرانسه در شکلگیری خاورمیانه
با افول قدرت امپراتوری عثمانی در میانه جنگ جهانی اول، بریتانیا و فرانسه با کشیدن خطی مورب بر روی کاغذ، رأی به دوپاره کردن بخش شرقی عثمانی، از بینالنهرین تا شرق دریای مدیترانه میان خود دادند؛ خطی مجازی از مرزهای پرشیا در کرکوک تا دریای مدیترانه که بخشهای شمال آن را به فرانسه و جنوب را
ـ به جز فلسطین ـ به بریتانیا واگذار میکرد.
تحکیم کنترل بر کانال سوئز و مصر با ایجاد منطقهای امن به نام «ایجاد مأوای ملی برای قوم یهود در فلسطین» در شرق مدیترانه، استیلا بر دریای سرخ و خلیجفارس و سیادت بر مسیرهای منتهی به هند و تسلط بر کلیه منابع نفتی ایران و عراق، جایگاه ویژهای در رویکرد راهبردی بریتانیا داشت. از سوی دیگر فرانسه سهمخواهی از قدرت در سوریه و لبنان را «حق» بدیهی و «تاریخی» خود در منطقه میدانست و حاضر نبود به سادگی قدرت را به رقیب دیرینه واگذار کند.
جیمز بر در این کتاب از آزمندی بیپایان استعمارگران در تاریخ خاورمیانه میگوید. از قولهای حمایت از «استقلال» اعراب در زمان کسب قیمومت، که از نظر آنان تنها به معنی «رهایی» از حکومت عثمانی و نه آزادی و کسب حق حاکمیت بود. وی با بازخوانی دهها هزار سند، از نقش جمع کثیری از سیاستمداران، دیپلماتها، جاسوسها و نظامیان در این دوران پرتلاطم پرده برمیدارد.
کتاب «خطی بر شن» داستان دورانی بس بحرانی را از حاکمیت بریتانیا و فرانسه بر خاورمیانه بیان میدارد و نشان میدهد تضاد عمیق منافع این دو قدرت، زیربنای درگیریهایی خونین را رقم زد که آتش آن تاکنون گریبان خاورمیانه را رها نکرده است.
خلافت بر حق علی بن ابیطالب (ع)
نویسنده: جرجی زیدان
مترجم: احسان
نویسنده قضاياي دوره خليفه سوم و بعد از آن خلافت امام علي (ع) و مسائل مربوط به آن را از منظر تاريخي بصورت داستان بیان نموده است. آن چه از تورق و جست وجوي اين داستان به دست مي آيد اين است که امام علي (ع) شخصيت منحصر به فردي است که علاوه بر جاي گاه ويژه اش در بين مذاهب مختلف اسلامي، در بين پيروان اديان ديگر نيز جاي گاه والايي دارد. نويسنده داستان مذکور با سه رويکرد عمومي نقش مروان بن حکم در حوادث دوره خليفه سوم، ماجراي قتل عثمان و خلافت امام علي (ع)، و حوادث بعد از آن اين رمان را نوشته است....
خلافت علی بن ابیطالب به دوران حکومت علی بن ابیطالب به عنوان چهارمین خلیفهٔ مسلمانان در صدر اسلام مربوط میشود که از ۳۵ تا ۴۰ هجری قمری (۶۵۶–۶۶۱ میلادی) به طول انجامید. او پس از کشتهشدن عثمان، به عنوان خلیفه برگزیده شد. هنگامی که علی به خلافت رسید، مرزهای حکومت اسلامی از غرب تا مصر و از شرق تا ارتفاعات شرقی ایران پیش رفته بود. اما اوضاع حجاز در این ایام، ناآرام بود.
از اقدامات مهم علی پس از رسیدن به خلافت، عزل والیان منصوب عثمان بود. او افراد مورد اعتماد خود را به جای برکنارشدگان گماشت. وی مخالف تمرکز کنترل خلیفه بر روی درآمدهای استانی بود. او غنائم و بیتالمال را از انحصار اشراف درآورد و بهطور مساوی بین تمامی مسلمانان تقسیم کرد. در حکومت وی، تمامی مسلمانان، چه آنهایی که سابقهای طولانی در اسلام داشتند و چه آنهایی که بهتازگی مسلمان شده بودند، بدون لحاظ تعصبات قومی و قبیلهای، بهرهای یکسان از بیتالمال میبردند.