انسان و ادیان
نام نویسنده : میشل مالرب
نام مترجم : مهران توکلی
در میان عناصری که یک تمدن را میسازند، دین را نباید نادیده انگاشت. در حقیقت، هر تمدنی یک زیرساخت دینی دارد که به یقین، روشنگر فرهنگ در معنای هرچه گستردهتر این کلمه است. دربارهٔ هریک از ادیان کوهی از کتاب نوشته شده است، که ادعای گردآوری چکیدهٔ همهٔ آنها در یک کتاب گزافه خواهد بود. هدف این کتاب این است که خواننده دریابد که بنیان جریانهای بزرگ معنوی بر چه ارزشهایی است و در عمل، چگونه به کار بسته شده یا میشود.
این کتاب میکوشد هر دینی را آنچنان بنمایاند که یکی از پیروان همان دین در مییابد، و در عین حال، خواننده را برانگیزد که دربارهٔ انسان و گونهگون بودن انسانها اندیشه کند تا بتواند همنوعان خود را بهتر بشناسد و آگاهانهتر به گزینش بنشیند.
انسان و سمبولهایش
نام نویسنده : کارل گوستاو یونگ
نام مترجم : محمود سلطانیه
کارل گوستاو یونگ (به آلمانی: Carl Gustav Jung) (۱۸۷۵ - ۱۹۶۱) روانپزشک و متفکر سوئیسی که بهخاطر فعالیتهایش در روانشناسی و ارائهٔ نظریاتش تحت عنوان روانشناسی تحلیلی معروف است. یونگ را در کنار زیگموند فروید از پایهگذاران دانشِ نوین روانکاوی قلمداد میکنند به تعبیر «فریدا فوردهام» پژوهشگر آثار یونگ: «هرچه فروید ناگفته گذاشته، یونگ تکمیل کردهاست.» اما فروید در مقاله توضیحات، کاربردها و راهکارها، ۱۹۳۳، میگوید: «این تقریباً ویژگی جهانشمول این «جنبشهای جدایی طلبانه» است که هر یک جزیی از گنجینه موضوعات روانکاوی را بر میدارد و خود را بر اساس این قاپیدن مستقل میکند».
«انسان و سمبولهایش» یک از معروفترین کتابهای یونگ است . یونگ در این کتاب بر مطالعه و بررسی شخصیت انسانها در غالب فرهنگ آنها پرداختهاست. او با موشکافی ذهن انسان و ناخودآگاه جمعی و فردی بشر و همچنین کهنالگوها و خاطرات و تجربیات گذشته بشر، نتایج مفیدی برای بشر و علم روانشناسی بدست آوردهاست.
او همچنین در آثار خود به آنیما و آنیموس اشاره میکند که در بخش ناهشیار ذهن افراد نقشی کلیدی ایفا میکنند. بر اساس گفتههای یونگ آنیما در ضمیر ناهشیار مرد به صورت یکی شخصیت درونی زنانه جلوهگر میشود و آنیموس در ضمیر ناهشیار زن به صورت یکی شخصیت درونی مردانه پدیدار میشود.
انسان براي انتقال آنچه در ذهن دارد به همگونهي خود، از گفتار يا نوشتار بهره ميگيرد. اگر چه زبان انسان سرشار از نمادهاست اما در بسياري موارد از نشانهها و نمايههايي كه خيلي هم گويا نيستند نيز استفاده ميكند. آنچه ما نمادش ميناميم يك اصطلاح است، يك نام يا نمايهاي كه افزون بر معاني قراردادي و آشكار روزمره خود داراي معاني متناقصي نيز باشد. نماد شامل چيزي گنگ، ناشناخته يا پنهان از ماست. براي مثال بر روي بسياري از بناهاي مهم كرت(از جزاير يوناني واقع در مديترانه) نقش يك تيشهي دوسر وجود دارد. در واقع معناي واقعي آن نماد از نظر ما ناشناخته ميباشد.
انگارهی بتپرستی و پیدایش اسلام از جدل تا تاریخ
هاوتینگ، این دیدگاه سنتی، که اسلام در تقابل با بت پرستی در عربستان پیش از اسلام ایجاد شد را به چالش می کشد و استدلال می کند که اسلام در تقابل با سایر اشکال توحید پدید آمده است. نویسنده در کشف پیچیدگی های مطالب خود ماهر است و خوانندگان این استدلال را جذاب و قانع کننده خواهند یافت.
انگیزسیون یا دادگاه تفتیش عقائد
این کتاب نه افسانه است و نه داستان . بلکه تاریخی است از دادگاه اشک و خون یا محکمه تفتیش عقاید . در این کتاب راز این بیدادگاه موحش و ضد بشری روشن میگردد. و خوانندگان اسرار تکان دهنده این تشکیلات عظیمی را که قرن ها به نام مذهب و خدا دست به جنایت های بیشرمانه ای میزدند و مردم بیگناه و دگر اندیش را زنده در آتش کباب میکردند خواهند شناخت . این دادگاه در راه بیدادگری به اندازه ای پیش رفته بود که حتی به اعمال و رفتاردرونی و قلبی و وجدان مردم هم تهمت میزد.
انیس العارفین
کتاب «انیس العارفین» اثری است اخلاقی و دینی که نویسنده در آن، به سبک واعظان واهل منبر، و بر مذاق صوفیانه، به تبیین مقاصد دینی و معارف اهل سلوک پرداخته است. نثر کتاب، روان و شیوا است و می توان آن را نمونه ای از نثر مرسل قرن نهم هجری به شمار آورد. مؤلف کتاب، «فخرالدین علی بن کمال الدین حسین واعظ کاشفی»، متخلص به «صفی»، فرزند «ملا حسین کاشفی سبزواری»، از علماء و واعظان برجسته قرن نهم در شهر هرات است. «انیس العارفین» که برای نخستین بار چاپ می شود، بر اساس سه نسخه خطی (متعلق به کتابخانه مجلس) تصحیح شده است.
اوپانیشاد (۲جلدی)
ترجمه محمد دارشکوه فرزند شاه جهان از متن سانسکریت با مقدمه و حواشی و تعلیقات و لغتنامه و اعلام بسعی و اهتمام دکتر تاراچند و دکتر نایینی
اوپانیشادها، کتاب های مقدس هندوان، عصاره ی قرن ها رازوری و رازآمیزی در جست و جوی حکمت و فرزانگی است.
ده اوپانیشاد اصلی که در این مجموعه گرد آمده، اصلی ترین آموزه های حکیمانه هندی را که، در طول تاریخ تفکر، تاثیر تعیین کننده ای بر اندیشه های آئینی گذاشته، با بیانی ژرف و زبانی شگرف به نمایش می گذارند.با این حال، اوپانیشادها تنها میراثی مقدس نیست، متنی ادبی است که شکوه و شاعرانگی اش را از پس قرن ها همچنان حفظ کرده، هنوز از عالی ترین و انگیزاننده ترین کتاب های کهن به شمار می رود. اوپانیشادها یا ودانتا از کهن ترین متون مینوی آئین هندو هستند که به دوره برهمایی بازمی گردند. اوپانیشادها تأثیر شگرفی بر فلسفه و دین هندو داشته اند و مفاهیم باطنی این آئین را بیان نموده اند. داراشکوه، پسر امپراتور مغولی هند، شاه جهان، برای نخستین بار پنجاه اوپانیشاد را به زبان فارسی برگرداند؛ این ترجمه با نام «سر اکبر» شهرت یافت. در پیشگفتار کتاب، شاهزاده هندی، بیان نموده است که واژه کتاب المکنون در قرآن، اشاره به اوپانیشادها دارد. آشنایی غربیان با کتاب اوپانیشادها، نخستین بار، از راه همین ترجمه فارسی بود.
داراشکوه، پسر امپراتور مغولی هند، شاه جهان، برای نخستین بار پنجاه اوپانیشاد را به زبان فارسی برگرداند؛ این ترجمه با نام «سر اکبر» شهرت یافت. در پیشگفتار کتاب، شاهزاده هندی، بیان نموده است که واژه کتاب المکنون در قرآن، اشاره به اوپانیشادها دارد. آشنایی غربیان با کتاب اوپانیشادها، نخستین بار، از راه همین ترجمه فارسی بود.
اوپانیشاد (سر اکبر)
ترجمه از متن سانسکریت محمد داراشکوه
مقدمه و تعلیقات دکتر تاراچند و دکتر جلالی نائینی
فیلسوف آلمانی آرتور شوپنهاور ترجمهٔ لاتین اوپانیشادها را خوانده بود و آنها را در آثار جهان همچون اراده و تصور (۱۸۱۹) و متعلقات و ملحقات (۱۸۵۱) تحسین کردهاست. شوپنهاور فلسفهٔ خودش را (که در آن فرد مظهر وحدت اصولی یا «اراده» است) هماهنگ با اوپانیشادها مییافت. شوپنهاور نسخهای از ترجمهٔ لاتین اوپانیشاد (به لاتین: Oupnekhet) را همواره با خود داشت و گفته بود که اوپانیشاد «آرامش زندگی من بودهاست و آرامش مرگم هم خواهد بود.»
فیلسوف آلمانی آرتور شوپنهاور اوپانیشادها را «محصول بالاترین قلهٔ خرد بشری» نامید.
فیلسوفان دیگری از جمله هموطن شوپنهاور فریدریش ویلهلم یوزف شلینگ نیز مفاهیم اوپانیشادی را ستودهاند. در آمریکا، گروهی از ادبا و فلاسفه موسوم به تعالیگرایان، که مؤثر از آرمانگرایان آلمانی و تفسیر شلینگ از آرمانگرایی متعالی امانوئل کانت بودند، باعث شدند که اوپانیشادها در جوامع غربی شهرتی بیابند. شعر سرزمین هرز (۱۹۲۲) اثر شاعر انگلیسیزبان تی. اس. الیوت نیز با جمله سانسکریت «شانتی شانتی شانتی» (که به کرات در اوپانیشادها آمدهاست) به پایان میرسد.
پل دوسن در یادداشتش بر اوپانیشادها مینویسد که برهمن-اتمن در اوپانیشادها چیزی است که میتوان آن را تجربه کرد ولی توصیفش ممکن نیست. به باور دوسن این برداشت از روح و خود مشابه برداشت افلاطون است. اوپانیشادها بر وحدت روح تأکید دارند و هر شکلی از تکثرگرایی و در نتیجه دوری و نزدیکی مکانی، توالی زمانی، رابطهٔ علی، و تضاد سوژه و ابژه را رد میکنند. ماکس مولر نیز در نقدش بر اوپانیشاد دربارهٔ عدم وجود ساختار فلسفی واحد و موضوع محوری در اوپانیشادها مینویسد:
ماکس مولر: چیزی که بتوان آن را ساختار فلسفی دانست در اوپانیشادها وجود ندارد. این متون به معنای واقعی کلمه حدسهایی در باب حقیقت هستند که بهکرات یکدیگر را نقض میکند و با اینحال همه به یک جهت اشارت دارند. پیام اصلی اوپانیشادهای اصیل خودت رو بشناس است که معنای عمیقتری از γνῶθι σεαυτόν پیشگویان معبد دلفی دارد. «خودت را بشناس» ِ اوپانیشادها به معنای یافتن و دانستن «خود» حقیقی است که ماورای «من» (ایگو) است و در والاترین شکلش «خویش جاویدان» و وجود واحدی است که دومی ندارد و بر همهٔ هستی مسلط است.
اوپانیشاد (سر اکبر)(چاپ اول)
ترجمه از متن سانسکریت محمد داراشکوه
مقدمه و تعلیقات دکتر تاراچند و دکتر جلالی نائینی
فیلسوف آلمانی آرتور شوپنهاور ترجمهٔ لاتین اوپانیشادها را خوانده بود و آنها را در آثار جهان همچون اراده و تصور (۱۸۱۹) و متعلقات و ملحقات (۱۸۵۱) تحسین کردهاست. شوپنهاور فلسفهٔ خودش را (که در آن فرد مظهر وحدت اصولی یا «اراده» است) هماهنگ با اوپانیشادها مییافت. شوپنهاور نسخهای از ترجمهٔ لاتین اوپانیشاد (به لاتین: Oupnekhet) را همواره با خود داشت و گفته بود که اوپانیشاد «آرامش زندگی من بودهاست و آرامش مرگم هم خواهد بود.»
فیلسوف آلمانی آرتور شوپنهاور اوپانیشادها را «محصول بالاترین قلهٔ خرد بشری» نامید.
فیلسوفان دیگری از جمله هموطن شوپنهاور فریدریش ویلهلم یوزف شلینگ نیز مفاهیم اوپانیشادی را ستودهاند. در آمریکا، گروهی از ادبا و فلاسفه موسوم به تعالیگرایان، که مؤثر از آرمانگرایان آلمانی و تفسیر شلینگ از آرمانگرایی متعالی امانوئل کانت بودند، باعث شدند که اوپانیشادها در جوامع غربی شهرتی بیابند. شعر سرزمین هرز (۱۹۲۲) اثر شاعر انگلیسیزبان تی. اس. الیوت نیز با جمله سانسکریت «شانتی شانتی شانتی» (که به کرات در اوپانیشادها آمدهاست) به پایان میرسد.
پل دوسن در یادداشتش بر اوپانیشادها مینویسد که برهمن-اتمن در اوپانیشادها چیزی است که میتوان آن را تجربه کرد ولی توصیفش ممکن نیست. به باور دوسن این برداشت از روح و خود مشابه برداشت افلاطون است. اوپانیشادها بر وحدت روح تأکید دارند و هر شکلی از تکثرگرایی و در نتیجه دوری و نزدیکی مکانی، توالی زمانی، رابطهٔ علی، و تضاد سوژه و ابژه را رد میکنند. ماکس مولر نیز در نقدش بر اوپانیشاد دربارهٔ عدم وجود ساختار فلسفی واحد و موضوع محوری در اوپانیشادها مینویسد:
ماکس مولر: چیزی که بتوان آن را ساختار فلسفی دانست در اوپانیشادها وجود ندارد. این متون به معنای واقعی کلمه حدسهایی در باب حقیقت هستند که بهکرات یکدیگر را نقض میکند و با اینحال همه به یک جهت اشارت دارند. پیام اصلی اوپانیشادهای اصیل خودت رو بشناس است که معنای عمیقتری از γνῶθι σεαυτόν پیشگویان معبد دلفی دارد. «خودت را بشناس» ِ اوپانیشادها به معنای یافتن و دانستن «خود» حقیقی است که ماورای «من» (ایگو) است و در والاترین شکلش «خویش جاویدان» و وجود واحدی است که دومی ندارد و بر همهٔ هستی مسلط است.
اوستا
هاشم رضی
اَوِستا نام فراگیر مجموعهٔ کهنترین نوشتار و سرودههای ایرانیان است، که همانا دانشنامهٔ ایرانیان بوده و در روزگار باستان بیست و یک نسک (کتاب) داشته و هماکنون دارای پنج بخش است. بخشهای اوستا بر این پایهاند: یَسنه که سخنان زرتشت، شناخته شده با نام گاهان در آن گنجانده شده،یشتها (سرودهای نیایشی)، وندیداد، ویسپرد و خردهاوستا.
هاشم رضی (۱۳۰۳در تهران) ایرانشناس، نویسنده و مترجم ایرانی. رضی بیش از ۲۰ کتاب تالیفی دارد. هاشم رضی از پژوهشگران در حیطهٔ تاریخ زردشتیان است و کتابها و تحقیقات بسیاری در این زمینه دارد.
اوستا (۲جلدی)
اوستا، میراث مشترک فرهنگی جهانیان، کهن ترین سرود و نوشتار ایرانیان و نامۀ دینی مزداپرستان است. بخشهای گوناگون این مجموعۀ کهن، از زمانی درحدود نیمۀ هزارۀ دوّم پیش ازمیلاد به بعد پدیدآمد و درطول سده های متوالی از نسلی به نسلی دیگر رسید. گزارش ویراسته ای از «اوستا»، در شکل پذیرفتنی خود، باید گاهان پنجگانۀ زرتشت و همۀ دیگر نوشتارهای موجود اوستایی (پنج دفتر اوستای نو) را دربرگیرد؛ نگارشی متناسب با درون مایه و سبک و انشاء هریک از بخشهای متن اصلی و مبتنی بر دقّت کافی در حفظ مفاهیم اندیشگی و آموزه های اخلاقی و دینی و بن مایه های اساطیری و کلیدواژه های گاهانی و تعبیرها و اصطلاحهای اوستایی داشته باشد و درحدّ نخستین گام، با بیانی ساده و روان و دریافتنی، پرسشهای خوانندۀ پژوهندۀ امروزی را پاسخ گوید. گزارنده تکامل دانش «اوستاشناسی» را بر بنیاد پژوهشهایی که در خود «اوستا» و یا در «ادبیّات پارسی میانه» (وابسته به اوستا و مزدیسنا) در چند دهۀ اخیر در جهان و ایران صورت پذیرفته، درنظر داشته و تا آنجا که امکان یافته و توانسته، برداشتهای نو را –که برخی از آنها به طور نسبی و بعضی دیگر به تحقیق بر دریافتها و برداشتهای پیشین ترجیح دارد– درکار آورده است.
اوستا (۴جلدی با قاب)
زرتشت
تألیف و ترجمه: ابراهیم پورداود
ویراست نو: فرید مرادی
اوستا؛ کتاب مقدس پارسیان
مقدمه، تصحیح و تحشیهٔ: کارل فریدریش گلدنر
با پیشگفتار: دکتر ژالهٔ آموزگار
اثر حاضر مهمترین و اصلیترین منبع و مأخذ مطالعاتی دربارهٔ دین زرتشت و زبانهای هند و ایرانی است. متن کامل اوستا به همت کارل فریدریش گلدنر در سدهٔ نوزدهم میلادی در سه جلد (جلد اول یسنا، ۱۸۸۶. جلد دوم ویسپرد و خرده اوستا، ۱۸۸۹ و جلد سوم وندیداد، ۱۸۹۶) منتشر شد. زبانی که کتاب دینی زردشتیان بدان نوشته شده است اوستایی نامیده میشود. به جز کتاب اوستا و آثار وابسته به آن هیچ اثر دیگری از این زبان در دست نیست. زبان اوستایی زبانی است متعلق به دورهٔ باستان زبانهای ایرانی و آبشخور آن نواحی شمال شرق ایران بزرگ. اکنون بیشتر دانشمندان همداستانند که این زبان به نواحی آسیای میانه و احتمالاً به نواحی خوارزم تعلق داشته. گلدنر با عرضهٔ مجموعهٔ اوستا، گنجینهای را برای مطالعات بعدی در دسترس دانشمندان قرار داد.
ایران و ادیان باستانی
ایران و ایرانیان در متون مقدس : اوستا،تورات،انجیل،قرآن و حدیث
حمید یزدان پرست
در هر كتاب آسمانی، كم و بیش رنگی از محیط را میتوان یافت. اوستا و تورات و انجیل كه به نوعی روایت تاریخی یک قوم هم هستند، گواه این سخن است. قرآن نیز كه فراتر از تاریخ و قومیت، كتاب هدایت بشر است در حدی كمتر نمونههایی از این موضوع را در خود دارد. در متون حدیثی نیز اشارات فراوانی به اقوام و سرزمینهای گوناگون شده كه در كتاب حاضر تنها بخش ایرانیان آن گرد آمده است.
در این میان نكته شگفت انگیز و شایان تأمل، یاد كرد نیكوی همه این منابع از ایران و ایرانی است كه با اطمینان میتوان گفت نظیر دیگری ندارد و برای ما ایرانیان شعفانگیز و شكرخیز است؛ چه ، نزدیک به یک سوم مردم جهان، متدین به یكی از ادیان زرتشتی، یهودی، مسیحی و اسلام هستند و همین نكته میتواند زمینهساز نگرش مثبت آنها به این دیار، فرهنگ و ساكنانش باشد.
مطلب این كتاب در نه بخش تنظیم و تدوین شده و طی آن مقولاتی چون: سرزمینها، ایام (خویشكاری و اعمال روزها، نوروز، مهرگان) و بزرگان ایرانی (از جمله یاران ایرانی پیامبر و دوازده امام) بررسی شده است.
فهرست مفصل منابع و مراجع در پایان كتاب، نشان میدهد از كمتر متن مهمی غفلت شده است. یک دلیل مراجعه به این همه مأخذ، تازگی این كار است و از این روی برای استحكام مباحث مطرح شده میبایست شواهد متعددی آورد تا حدی از اطمینان را برای خواننده پرسشگر فراهم ساخت.
ایمان یا بی ایمانی؟
نام نویسنده : امبرتو اکو
نام مترجم : علی اصغر بهرامی
مجموعه اي كه در پيش رو داريد، شامل مباحثي ما بين اومبرتو اكو( نويسنده شهير ايتاليايي) و پدر كارلومارتيني( اسقف شهر ميلان) در روزنامه لاكوررادلاسراست.
اومبرتواكو كه با كتاب« نام گل سرخ» به شهرت جهاني دست يافت؛ ازشناخته شده ترين نويسندگان سكولار( يا به روايت كتاب لاادري گري) ايتاليا و اروپاست كه در رشته نشانه شناسي تحصيل گرده است و بر الهيات و فلسفه تسلطي در خور ستايش دارد. در نقطه مقابل پدر كارلو مارتيني نيز همانند هماوردش در دانشگاه تورين به تحصيل الهيات و فلسفه پرداخته ولي در نهايت به كسوت كشيشان ( ژرزوئيت ها) در آمده است! اين نامه نگاري يك بار ديگر اثبات مي كند كه گفتگو ميان مذهبي و غير مذهبي ها نه تنها ممكن بلكه سودمند است و نشان مي دهد كه چگونه در اينگونه مباحث دو طرف مباحثه مي توانند موشكافي كنند، در عرصه اي از مطالب مورد علاقع يكديگر جولان بدهند و يكديگررا به چالش بطلبند و در عين حال حرمت يكديگر را حفظ كنند يا حتي همدل باشند نامه هايي كه بين پدر مارتيني و اكو مبادله شده اند پيچيده، دشوار، دقيق و البته جذابند و طيفي وسيع ازموضوعات كلي فراواني( چون جدال بر سر روز رستاخيز، فلسفه حيات از ديدگاه كتاب مقدس، تفاوت ها و تبعيض هاي جنسي در قوانين مذهبي و فقهي و مهمتر از همه چگونگي دست يافتن انسان غيرمذهبي به تكامل روحي و معنوي) را در بر مي گيرد.
نه اكو و نه پدر مارتيني علاقه اي به انكار طرف مقابل ندارند بلكه علاقه مند به روشن كردن تفاوت هاي اصيل( كه به اعتقاد اكو ريشه در تاريخ هاي بسيار دور دارند) و نيز يافتن زمينه هاي مشترك هستند( كه حاصل از تلاشهاي پست مدرنيستي بشر نوين است براي آشتي معنويت و مادي گرايي!) خود اكو در نخستين نامه اي كه به پدر مارتيني مي نويسد ، پيشنهاد مي كند كه دامنه ديد را وسيع بگيرند و چنين نيز مي كنند .
هيچ كدام بازيگران سطحي و حساب گراي زبان آور دنياي انديشه نيستند و در همان گام اول بر عميق ترين نقاط افتراق و ميدانهاي وسيع انديشه دست مي گذارند روز رستاخيز و ايمان يا بي ايماني نسبت به جزاي گناه دنيوي در روز پسين آيا به راستي بهشت و جهنمي در آخرت انتظار نيكوكاران و ستمكاران را مي كشد يا بهشت و جهنمي واژه اي دهني است كه در همين دنيا اطراف ما به حيات خود ادامه مي دهد و ما را پذيراست؟ آيا آيات هولناك كتاب مقدس( آنجا كه به تشريح روز رستاخيز مي پردازد)همان فجايع دنياي صنعتي نيست كه با سرعت و قدرتي روز افزون به تخريب طبيعت و به بردگي گرفتن بشريت اقدام كرده و هيچ مانعي را توان مقابله با آن نيست!؟ آيا به واقع رستاخيز فرا نرسيده است!؟ اگر چنين است پس ترس هميشگي و پارانويا گونه عوام مذهبي از جزاي روز رستاخيز چه معنايي مي تواند داشته باشد.
بازرگان حدیث شیخ المضیره ابوهریره
علامه محمود ابوریه
ترجمه: محمد وحید گلپایگانی
نقدی بر احوال، زندگانی و شخصیت «ابوهریرة» و جریان نقل احادیث جعلی از اوست. در این نوشتار به بررسی تاریخ زندگانی ابوهریره و شخصیت روایی وی پرداخته شده و منفی بودن شخصیت اخلاقی و اعتقادی وی ثابت شده و اثبات گردیده است که وی به مبانی اعتقادی اسلام پایبند نبوده و با کعب الاحبار یهودی مانوس بوده و شخصیتی یهودی داشته است. نویسنده همچنین به روشهای جعل حدیث توسط ابوهریره پرداخته و از کثرت احادیث نقل شده توسط وی از پیامبر اسلام(ص) اثبات میکند که وی این احادیث را جعل کرده است زیرا وی مدت کوتاهی پیامبر اسلام را درک کرده و این در حالی است که برخی از صحابه که تمام عمر پیامبر اسلام را درک کردهاند بیش از ده روایت از ایشان نقل نکردهاند. وی همچنین به ارتباط ابوهریره با بنیامیه اشاره کرده و همدستی وی با امویان در جعل حدیث و اوصاف ضعف حدیثی وی را بررسی نموده است.
بازمانده هایی از فرهنگ دوران جاهلی در تمدن اسلامی
ادوارد وسترمارک
ترجمه: علی بلوکباشی
ادوارد الکساندر وسترمارک (به سوئدی: Edvard Westermarck) (۲۰ نوامبر ۱۸۶۲–۳ سپتامبر ۱۹۳۹) مردمشناس سوئدیزبان فنلاندی بود که بیشتر به دلیل معرفی اثر وسترمارک شناخته شدهاست. مهمترین مطالعات وی بر رویبرونهمسری و تابوی زنای با محارم بود. وسترمارک در مورد گوناگونی سامانههای اخلاقی مینوشت، به نوعی نسبیگرایی باور داشت و یک نویسندهٔ معتبر در زمینه تاریخ اخلاق و رسوم ازدواج بهشمار میرود. نامدارترین اثر خود تاریخ ازدواج انسان را در ۱۸۹۱ منتشر کرد. او چند کتاب نیز در زمینه رسوم مراکشیها نوشت. وسترمارک استاد دانشگاه لندن از ۱۹۰۷ تا ۱۹۳۰ بود.
وسترمارک مدت 9 سال در سرزمین مراکش به پژوهشهای میدانی پرداخت و در این اثر فرهنگ، رفتارها، عقاید، باورها و مناسک دینی مردم مراکش را پس از ورود و گسترش اسلام در سرزمینهای افریقایی و گرایش مردم افریقا به اسلام با استناد به سندهای معتبر کتبی و پژوهشهای شفاهی را بررسی کرده است. در این بررسی مولف آمیختگیهای فرهنگ این مردم را در برخی عرصههای رفتاری، اعتقادی و مناسکی با پارهای از عناصر بازمانده فرهنگی شرکآمیز اقوام و قبایل روزگاران پیشین به دست آورده است.
*اثر وسترمارک (انگلیسی: Westermarck effect) فرضیهای روانشناختی است که براساس آن افرادی که در سالهای آغازین زندگی در کنار هم بهسرمیبرند کشش جنسیشان نسبت بهیکدیگر بیاثر و خنثی میشود. این پدیده را نخستین بار ادوارد وسترمارکمردمشناس فنلاندی، در کتاب مشهورش تاریخ ازدواج انسان بهعنوان یکی از دلایل تابو شدن زنا با محارم مطرح کرد.
باورها و آیین های یهودی
این کتاب درباره دین، مناسک و نگرش یهودیان است، و بر حوزههایی از زندگی یهودی متمرکز میشود که منحصرا از ویژگیهای مردم یهودی است. از این رو در آن چیز چندانی درباره هنجارهای اخلاقی مشترک در میان افراد جوامع غربی جدید نمیتوان یافت. البته تردیدی نیست که تفاوت میان رویکرد یهودیان با رویکرد غیر یهودیان نیست به اموری مانند پذیرایی، نیکوکاری، دلسوزی، راستی و پاسخگویی در برابر هم نوعان تفاوتی ظریف است. نزد یهودیان سنتی و اصیل هنجارهای اخلاقی بخشی از آیینهای دینی است و کتاب مقدس و نوشتههای یهودی بعدی نیز به اندازه وجدان در آن تعیینکنندهاند.