درآمد به متافیزیک
کتاب درآمد به متافیزیک (که نباید آن را با متافیزیک چیست؟ اشتباه گرفت)، حاوی درس گفتارهای مارتین هایدگر در نیم سال تابستانی 1935 است. خود هایدگر به نوعی آن را بخش دوم کتاب وجود و زمان دانسته است. در این کتاب پرسش وجود، به شیوه ای بدیع و با نکته سنجی های بسیار و البته همراه با پیامدهای فلسفی، سیاسی و اخلاقی بررسی شده است. می توان مباحث اصلی این اثر را ذیل سه حوزه جمع بندی کرد: پرسش وجود، هایدگر و یونانیان، و سیاست و اخلاق. علاوه بر متن رساله هایدگر، هفت مقاله به قلم هایدگرشناسان که به طور خاص به تفسیر درآمد به متافیزیک می پردازند، در بخش دوم درج شده است.
درآمدی بر اگزیستانسیالیسم
توماس فلین
علیرضا فرجی
اگزیستانسیالیسم یا هستیگرایی یا باور به اصالت وجود(به انگلیسی: Existentialism) اصطلاحیست که به کارهای فیلسوفان مشخصی از اواخر سدهٔ نوزدهم و اوایل سدهٔ بیستم اعمال میشود که با وجود تفاوتهای مکتبی عمیق در این باور مشترک اند که اندیشیدن فلسفی با موضوع انسان آغاز میشود نه صرفاً اندیشیدن موضوعی. در هستیگرایی نقطه آغاز فرد به وسیله آنچه «نگرش به هستی» یا احساس عدم تعلق و گمگشتگی در مواجهه با دنیای به ظاهر بیمعنی و پوچ خوانده میشود مشخص میشود.
طبق باور اگزیستانسیالیستها زندگی بیمعناست مگر اینکه خود شخص به آن معنا دهد؛ این بدین معناست که ما خود را در زندگی مییابیم، آنگاه تصمیم میگیریم که به آن معنا یا ماهیت دهیم همانطور که سارتر گفت ما محکومیم به آزادی یعنی انتخابی نداریم جز اینکه انتخاب کنیم؛ و بار مسئولیت انتخابمان را به دوش کشیم بعضی مواقع اگزیستانسیالیسم با پوچگرایی اشتباه گرفته میشود در حالی که با آن متفاوت است، پوچگرایان عقیده دارند که زندگی هیچ هدف و معنایی ندارد در حالی که اگزیستانسیالیستها بر این باورند که انسان باید خود معنا و هدف زندگی اش را بسازد.
اگزیستانسیالیسم از واژهٔ اگزیستانس به معنای وجود بر گرفته میشود. سورن کییرکگور را نخستین اگزیستانسیالیست مینامند، میان «اگزیستانسیالیسم بیخدایی» و «اگزیستانسیالیسم مسیحی» تفاوت هست. از میان شناخته شدهترین اگزیستانسیالیستهای مسیحی میتوان از سورن کییرکگور، گابریل مارسل، و کارل یاسپرس نام برد.
پس از جنگ جهانی دوم جریان تازهای به راه افتاد که میتوان آن را اگزیستانسیالیسم ادبی نام نهاد. از نمایندگان این جریان تازه میتوان سیمون دوبووآر، ژان پل سارتر، آلبر کامو و بوریس ویان را نام برد.
درآمدی بر تاریخ مصور فلسفه غرب
آنتونی کنی
افسون آذین
اين كتاب نوشته سر آنتوني كني شامل تاريخچه فلسفه غرب است و خلاصه داستاني ضروري از پيشرفت فلسفه در غرب را ارائه ميكند.
شامل حوزه زماني 2500 ساله تاريخ تفكر بوده و ضروريترين و مهمترين فيلسوفان غرب را مطرح كرده است؛ در بين آنها ميتوان به سقراط، افلاطون، ارسطو، عيسي، آگوستين، آكوئيناس، ماكياولي، دكارت، هابز، اسپينوزا، بركلي، هيوم، روسو، كانت، هگل، ماركس، ميل، نيچه، داروين، فرويد، فرگه، راسل و ويتگنشتاين اشاره كرد.
بيست و دو فصل اين كتاب از فصاحت نوشتاري بسيار خوبي برخوردار است و مطالب اضافه شده توسط نويسنده حتي در خلال مباحث سنگين فلسفي، خوانندگان تحصيل كرده را به وجد ميآورد.
درآمدی بر تحلیل فلسفی
این کتاب ترجمه چهارمین و واپسین ویرایش اثری است که از حدود پنجاه سال پیش، یعنی از زمان نخستین چاپ نخستین ویرایش آن، تاکنون جایگاهی بس ممتاز را به عنوان اثری درباره مبادی فلسفه و آشنایی با تحلیل فلسفی، با سبکی بس زنده و خواندنی، حفظ کرده است و بی گمان تا ده ها سال آینده نیز چنین جایگاهی را حفظ خواهد کرد. هاسپرس با تجربه ای گرانبار در آموزش و نگارش در سنت فلسفه تحلیلی، به بحث درباره بسیاری از مسائل مهم فلسفه، از نقش زبان و شناخت شناسی- شناخت علمی تا فلسفه دین و فلسفه اخلاق با توجه به روش ها و رویکردهای فلسفی رایج در دانشگاه های انگلستان و امریکا پرداخته است. او با توجهی که به واپسین تحولات در زمینه بحث های فلسفی مورد نظر داشته است در هر ویرایش با بازنگری کامل کتابی تقریبا جدید پدید آورده است. و هر بار با دوری گزیدن از روش مرسوم در نگارش کتابهای مربوط به مسائل فلسفی و تاریخ فلسفه، با روی آوردن به روش روایی خاص و تکیه بر صدها مثال و گفتگو و تمرین، با زبانی غیر فنی و محاوره ای، کار را با چنان موفقیتی به سامان رسانده است که به گفته جان ویزدم «در کاری بس دشوار شگفتی ها آفریده است.» هاسپرس در این کتاب نه وظیفه آموزش رسمی تاریخ فلسفه یا مکتبهای فلسفی، بلکه وظیفه آموزش فلسفه ورزی را، به صورت خودآموزی با زنده ترین شیوه بیان، به عهده گرفته است و می توان با استیون پریست همراه شد و درباره نتیجه کار او گفت: «بهترین کتاب موجود در مبادی فلسفه».
درآمدی بر فلسفه ذهن
کتاب مقدمه ای بر فلسفه ذهن است. در حالی که تعدادی از این مقدمه ها در دسترس است، این کتاب از این جهت با سایرین متفاوت است که، در عین رد رویکرد دوگانه گرایی که به ویژه با دکارت مرتبط است، شک و تردید جدی را در مورد اشکال ماتریالیسم که اکنون بر فلسفه زبان انگلیسی مسلط هستند، ایجاد می کند. با تکیه بر آثار ویتگنشتاین، جایگاهی اساسی به اهمیت مفهوم انسان در اندیشه ما درباره خود و دیگران داده می شود.
درآمدی بر نقد قوه حکم کانت
غالباً میگویند ایمانوئل کانت بزرگترین فیلسوف از زمان یونان باستان است. مسلماً [فلسفهی] او طی دویست سال گذشته سلطهای تاموتمام داشته است، بدینمعنا که تأثیرش همهجا دیده میشود، هرچند امروزه اندکاند فیلسوفانی که بهمعنای اخص کانتی شمرده شوند. بهعلاوه، این تأثیر بر حوزههای مختلف فلسفه از جمله معرفتشناسی، متافیزیک، فلسفهی علم، زیباشناسی، اخلاق، سیاست، دین و تاریخ سایه افکنده است. نقد قوهی حکم، که نزدیک اواخر قرن هجدهم و در میانهی دههی ششم حیات کانت نوشته شده، بهطرقی مهم و مدون به همهی این موضوعات میپردازد. با این همه، این کتاب تا همین اواخر نادیده گرفته میشد و حتی در این روزگار نیز که تا حدودی در کانون توجه قرار گرفته غالباً بهشکل گزینشی خوانده و تدریس میشود. این کتاب مقدمهای است بر نقد قوهی حکم، اما برای خوانندگانی نوشته شده که با فلسفه و تاریخ اندیشهها کمابیش آشنایند. هدف همانا شرح کلیت نقد قوهی حکم است، البته شرحی که نه تقلیلگرایانه است و نه باب روز و این اثر را، همانگونه که هست، در بستر کلیت فلسفهی کانت جای میدهد.
درآمدی به فلسفه دین
کتاب درآمدی به فلسفهی دین تحقیق گستردهای است راجع به موضوعاتی که در صدر مباحث رایج در فلسفهی معاصر دین قرار دارند. در این کتاب مهمترین آرا و براهین فیلسوفان گذشته و حال بررسی و تحلیل میشوند. کتاب به همهی مباحث محوری مطرح در این حوزه میپردازد که از آن جمله است: انسجام درونی اوصاف خداوند، براهین الهیات توحیدی و نیز استدلالهای حامی بیخدایی، ایمان و عقل، دین و اخلاق، معجزات، اختیار بشر و مشیت الهی، علم و دین، و جاودانگی. بهعلاوه، در آن راجع به موضوعات بسیار مهم دیگری هم بحث میشود که آثار مشابه غالباً از آنها غفلت میورزند؛ ازجمله: برهان اختفا در اثبات بیخدایی، انسجام درونی آموزههای تثلیث و تجسد، و نسبت میان دین و علم و سیاست. دانشجویان دورههای کارشناسی و کارشناسی ارشد فلسفه و فلسفهی دین این اثر را مصاحب ارزشمندی برای خود خواهند یافت.