اتاق اتفاق
اتاقِ اتفاق روایت یکی از بلندپایهترین مقامات سیاسی دولت دونالد ترامپ، جان بولتون، مشاور امنیت ملی آمریکا، از 453 روز خدمتش در کاخ سفید است. روایتی از پشتپردۀ محرمانهترین تصمیمات سیاسی دولت آمریـکا که هنـوز اسناد بسـیاری از ایـن تصمیمات از شـکل «طبقهبندیشده» خارج نشدهاند. بولتون در این کتاب میکوشد با آوردن شواهد و دادههای فراوان تصویری واقعی از ناکارآمدی دونالد ترامپ، به عنوان شخص اول دولت ایالات متحد، ترسیم کند. آنچه خواندن این کتاب را برای هر خوانندهای جذابتر میکند، تجربۀ شخصی افراد از هر یک از اتفاقات سرنوشتساز درجشده در این کتاب است که حالا روی پنهانش را در کتاب جان بولتون میبیند. ایران یکی از سرفصلهای مهم اتاقِ اتفاق را تشکیل میدهد و خواندن جزئیات اتفاقات رخداده در کشاکش میان ایـران و آمریـکا در طـول یـک سـال و نیـم به روایـت یـکی از مهـمتریـن تصمیـمگیـرندگان سیاسـتهای آمریــکا در قبـال ایران، بـرای هر خوانندۀ ایرانی میتواند مایۀ شگفتی باشد..
اتاقی که در آن اتفاق افتاد
«اتاقی که در آن اتفاق افتاد» روایت مشاور امنیت ملی سابق دولت ایالات متحده از چرایی کاهش قدرت این کشور و افول جایگاه هژمونیک آن است. بولتون در این کتاب که خیلی زود و بهدلیل حواشی متعددی که پیرامون آن وجود داشت، تبدیل به یکی از پرفروشترین کتابهای بازار نشر در کشور آمریکا شد، به دنبال مقصر جلوه دادن ترامپ در این مسیر و ملامتکردن اوست تا بتواند بر راهبردهای ساختاری ناکام ایالات متحده سرپوش بگذارد.
بخشی از کتاب اتاقی که در آن اتفاق افتاد:شب حدود ۹:۳۰ تماس گرفتند و اطلاع دادند ایران یک پهپاد دیگر را هم سرنگون کرده. این یکی پهپاد گلوبالهاوک بود و روی تنگهٔ هرمز ساقط شده بود. ژنرال دانفورد رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح میگفت زدن گلوبالهاوک با موارد سابق تفاوت کیفی دارد. این مورد به نابودی یکی از داراییهای امریکا انجامیده بود که ۱۴۶میلیون دلار قیمت داشت. دانفورد پیشنهاد داد به سه پایگاه در طول ساحل ایران حمله کنیم. در نهایت بر سر نابود کردن آن سه پایگاه توافق کردیم. دانفورد اعلام کرد که حمله در سیاهی شب انجام خواهد گرفت. ترامپ پرسید حمله کِی اتفاق خواهد افتاد. دانفورد گفت ۹ شب به وقت واشینگتن.
تصمیم ما سه ویژگی مهم داشت: هدفهای فعال نظامی را میزدیم نه اهداف نمادین را، داخل خاک ایران را مورد حمله قرار میدادیم که خط قرمز ایرانیها بود و در نهایت اینکه اهدافی را میزدیم که احتمالا تلفات انسانی داشت.
اخلاق در سیاست
جایگاه دروغ در عرصهٔ سیاست کجاست؟
آیا اقتصاد سیاسی باید به دنبال هموار ساختن راهِ رشد اقتصادی و توزیع ثمرات آن باشد یا اینکه استقرار ترتیباتی اقتصادی را پی بگیرد که زمینۀ تربیت مردم و تبدیل آنان به شهروند را مهیا میکند؟
آیا بدون پرداختن به مسائل بحثانگیز اخلاقی همچون سقط جنین، حریم خصوصی، آزادیهای فردی و محدودهٔ آن، حد و مرز پژوهشهای سلولهای بنیادی و مسائلی از این دست میتوان به سیاستگذاری در عرصهٔ عمومی پرداخت؟
منظور از زندگی خوب چیست و چنین مفهومی چه نسبتی با برنامههای دولت دارد؟
آیا دولت باید برای دستیابی به آرامش اجتماعی و همزیستی از پرداختن به چنین مسائل اختلافانگیزی پرهیز کند یا اینکه تربیت شهروندان اخلاقمدار براساس اصول اخلاقی غالب در جامعه را بر هر وظیفۀ دیگری مقدم بشمارد و لباس قانون بر تن اخلاق بپوشاند؟
اینها پرسشهایی است که یافتن پاسخی شایسته برای آنها دغدغهٔ اندیشمندان و جامعهٔ امروز ما نیز هست.
اربابان صحرا
نوشته جیمز بر
ترجمه هما كریمیراد
بریتانیا در سال 1945 همچنان بر خاورمیانه تسلط داشت، اما انگیزههای او در سیادت بر این منطقه حیاتی، تغییر یافته بود. دوران اولویت خط قرمز «امنیت امپراتوری» به سر رسیده بود و اکنون نفت به عاملی تعیینکننده تبدیل شده و «حیثیت» بریتانیا به آن وابسته بود. اگرچه بهرغم سیر وقایع و افول امپراتوری، انگلیسیها خود را کماکان قدرت بلامنازع میپنداشتند، لیکن مانند سابق توان مقاومت در مقابل قدرتیابی روزافزون جنبشهای ملی را نداشتند و با ورود آمریكا به منطقه، روند به زانو درآمدن بریتانیا سرعت گرفت.
جیمز بر در این کتاب با استفاده از انبوه اسنادی که به تازگی از طبقهبندی خارج شدهاند، به همراه خاطرات قدیمی جاسوسان زبده بریتانیایی، گفتار مرسوم از تاریخ این دوران را به کناری مینهد و با ارائه تصویری شفاف و صریح از تنشهای میان لندن و واشنگتن، زوایای پنهان روابط این دو را از زمان نبرد « العلمین » در سال 1942 تا خروج بریتانیا از عدن در سال 1967، روشن میسازد
ارتهه شاستره (سیاست نامه ای از هند باستان)
اَرْتْهه ـ شاسْتْره [artha-šāstra] (در سنسکریت: کتابچۀ راهنمای منافع [شاه])، کتاب راهنمای بسیار مهم هندی در فن سیاست، منسوب به کَوتیلیه (نیز معروف به ویشنو گوپته یا چانَکیه) که گفته میشود وزیر اعظم چاندرا گوپتا (ح ۳۰۰قم)، بنیانگذار سلسلۀ ماوریا بوده است. اگرچه محتمل به نظر نمیرسد که همۀ متن کتاب از چنان دوران کهنی باشد، در برخی بخشهای آن نشانههایی از عصر ماوریا وجود دارد. مقصود اصلی نویسنده طرز حکومت شاه بر قلمرو نسبتاً کوچک است؛ وی از راههای سازماندهی اقتصاد کشور، گزینش وزیران، ادارۀ جنگ و چگونگی وضع و اخذ مالیات و توزیع آن سخن میگوید. او تأکید بسیار بر شبکۀ قاصدان، خبرچینان و جاسوسان دارد که در صورت نبودِ وزارت اطلاعات و نیروی انتظامی، نقش نیروی مراقب را در خدمت شاه برعهده بگیرد و بهویژه با تهدیدهای خارجی و ناآرامیهای داخلی مقابله کند. ارتهـه ـ شـاستره که دارای هدفی کاملاً عملـی است، فلسفـۀ مشخصی عرضه نمیکند، ولی به سرشت انسانی، فسادپذیری او و شیوههاییکه شاه ــ و خادم معتمدش ــ میتوانند از اینضعف بشری بهرهبرداری کنند، تلویحاً نگـاهی شکـاکـانـه ــ اگر نه بدبینانه ــ دارد. باتوجه به این دید بدبینانه، در این سخن که شاه باید به وزیری که کشورش را اداره میکند، کاملاً اعتماد کند، تناقضی به نظر میرسد. این تناقض در نمایشنامۀ سنسکریت مودْرا راکْشَسه (راکشسۀ وزیر و خاتم او) به وسیلۀ ویشاکْهَدَتّه (ح سدۀ ۵ م) که احتمالاً در دربار گوپتاها به سر میبرده، نشان داده شده است.
از این جا تا ناکجا؛ دیباچهای بر آسیبشناسی سیاسی
آسیبشناسی دانشی است دربارهی پیشنهادِ رهنمود یا تجویز بر پایهی شناخت یا معاینهی پدیدهها برای یافتن راه بهبود و درمان. از اینرو آسیبشناسی میباید بخش بزرگی از دانش سیاست را دربر گیرد. اما در دانشِ سیاسیِ امروز، رویهمرفته، پیوند دانش و پژوهش با نیازها و خواستهها و ارزشهای ما بهدست فراموشی سپرده شده و در نتیجه پیوند میان دانشِ سیاست و زندگی سیاسی از هم گسیخته شده است. در فلسفه یا دانش سیاسی دیرین، معنای حکمتِ سیاست، به عنوان دانش، در پیوند آن با زندگیِ سیاسیِ بهتر و آرمانهای انسانی نهفته بود، اما با علمی و اثباتیشدن سیاست به عنوان دانشی تجربی، فلسفه و هدف آن گم شد و دانشِ سیاست به پژوهش تجربی صرف و بیعلاقه به زندگی عملی و آرمانهای انسانی بدل شد… از دیدگاه سیاست، به عنوان دانشِ آسیبشناسی، هرگونه معاینه و یا گفتوگویی از «آنچه هست» باید ابزار و مقدمهای باشد برای گفتوگو از «آنچه باید باشد». دانش سیاسی آسیبشناس و چارهاندیش است و معاینات تجربی یا علمی را در راه ازمیانبرداشتن آسیبهای جامعه بهکار میبرد. معاینهی تجربی نیز فاقد جهت و هدف بلکه در جهت آسیبزدایی است و کارکرد اصلی آن شناخت و ازمیانبردن موانع رسیدن به هدف است. به سخن دیگر، بررسیهای تجربی و علمی باید تنها در پرتو بررسیهای آسیبشناسانه انجام شوند.
از تهران تا کاراکاس (نفت و سیاست در ایران)(۲جلدی)
از خشت تا خشت
از خشت تا خشت کتابی با موضوع فرهنگ عامه است که الگوهای سنتی رفتار مردم تهران را از هنگام تولد یعنی وقتی که بر خشت متولد میشوند تا زمان مرگ که سر بر خشت میگذارند، روایت میکند. کتاب نوشته محمود کتیرایی است و به استناد نمایه کتابشناسی کتابخانه ملی ایران، چاپ اول آن در سال ۱۳۴۸ توسط مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران در ۴۵۷ صفحه و چاپ دوم آن در سال ۱۳۷۸ توسط نشر ثالث در ۴۵۳ صفحه انجام شدهاست.
از سرد و گرم روزگار
احمد زيدآبادی
احمد زیدآبادی (زاده ۱۳۴۴ زیدآباد، سیرجان) روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب ایرانی است که در پی حوادث انتخابات ریاستجمهوری (۱۳۸۸) به شش سال زندان، پنج سال تبعید به گناباد و محرومیت مادامالعمر از هر گونه فعالیت سیاسی و شرکت در احزاب و هواداری و مصاحبه و سخنرانی و تحلیل حوادث، به صورت کتبی یا شفاهی محکوم شد و پس از طی دوران حبس و در اوایل تبعید در مرداد ماه ۱۳۹۴ مورد عفو عید فطر قرار گرفته و آزاد شد. وی دبیرکل سازمان دانشآموختگان ایران اسلامی(ادوار تحکیم) و عضو هیئت مدیره انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران نیز بوده است.
سرنوشت به دنبالم بود؛ «چون دیوانهای تیغ در دست» به خلاف همسالانم، تسلیم آن نشدم. هر غروب پاییز از بلندای تکدرخت تناور روستایمان چشم به افقهای دوردست و بیانتهای کویر دوختم و به آواز درونم گوش فرا دادم؛ آوازی که مرا به «انتخاب» فرامیخواند. پس انتخاب کردم؛ فقر و بیپناهی را با شکیبایی تاب آوردم، از رنج و زحمت کار شانه خالی نکردم، سر در کتاب فرو بردم و بر همهی تباهیهای محیط اطرافم شوریدم... این قصهی سرگذشت من است تا ۱۸ سالگی.