در حال نمایش یک نتیجه

نمایش 9 24 36

شگفتی

45,000 تومان

نام نویسنده:آر جی پالاسیو

نام مترجم:پروین علی پور

آر. جی. پالاسیو نویسنده آمریکایی کودک و نوجوان به همراه همسر و دو پسرش در نیویورک زندگی می‌کند. او روزها طراح گرافیک است و شب‌ها نویسنده. کتاب پیش‌رو از آثار موفق این نویسنده است.

معجزه، داستان پسربچه ده ساله‌ای است که صورتی ناقص و از ترکیب افتاده و سندرم تریچر کالینز دارد.

ایده نوشتن این کتاب زمانی به ذهن آرجی پالاسیو رسید که در پاییز سال ۲۰۰۷ با دو پسرش در حومه نیویورک به دختر بچه‌ای برخورد کرد که سندرم «تریچر کالینز» داشت. پالاسیو گفته است «واکنش خودم نسبت به دختر باعث وحشت‌ام شد و به این فکر افتادم که اگر پسر سه ساله‌ام، این دختر را ببیند حتماً جیغ می‌زند.»

رمان «شگفتی!» در سال 2013 در فهرست پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز قرار گرفت و در سال 2014 نامزد جایزه تگزاس بلوبونت شد. این کتاب همچنین برنده جایزه کتاب سال NAIBA در سال 2012 و همچنین برنده جایزه کتاب سال Book Browse در همان سال شد.

این رمان 8 بخش بزرگ دارد و به عنوان صد و سی و سومین رمان نوجوان انتشارات سروش چاپ شده است. داستان «شگفتی!» درباره بچه‌ای به نام آگوست است که با قیافه‌ای بد به دنیا آمده است. در واقع قیافه او به طرز وحشتناکی زشت است و مشکلش این‌جاست که پسری عادی با قیافه‌ای غیرعادی است. او تا 13 سالگی به مدرسه نرفته و حالا خانواده‌اش تصمیم گرفته‌اند او را به مدرسه بفرستند...

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:

پشت‌سر آقای کُپُل به اتاق کوچکی رفتیم که روبه‌روی میز خانم گارسیا بود. آقای کپل همان‌طور که در دفترش را می‌بست و پشت میز بزرگش می‌نشست، یک‌بند صحبت می‌کرد. اما من واقعا به صحبت‌هایش زیاد توجه نداشتم و محو چیزهای تماشایی دفترش شده بودم. مثلا چیز زیبایی، شبیه گوی که در فضا آویزان مانده بود! یا مکعبی که از آینه‌های کوچک درست شده بود.

دفترش حسابی چشمم را گرفت. به خصوص خوشم آمد که تمام طراحی‌ها و نقاشی‌های کوچک بچه‌ها را قاب کرده و انگار که خیلی مهم باشند به دیوارها زده بود.

مامان روی صندلی‌ای جلوی میز آقای کپل نشست و من با آنکه صندلی دیگری درست بغل دستش بود، کنارش ایستادم. از آقای کپل پرسیدم: «چرا شما اتاق جداگانه‌ای دارین و خانم گاف نداره؟» آقای کپل گفت: «منظورت اینه که چرا دفتر دارم؟» گفتم: «آخه شما گفتین که اون همه‌کاره‌ی مدرسه‌ست.» ـ آهان!‌ خب داشتم شوخی می‌کردم. خانم گاف معاونمه....