این قرن
یک قرن چیست؟ من پیشگفتار ژان ژنه بر نمایشنامهاش سیاها را در نظر دارم. او در این پیشگفتار به کنایه میپرسد: «یک سیاه چیست؟» بلافاصله میافزاید: «و پیش از هر چیز چه رنگی دارد؟» من میخواهم به همین منوال بپرسم: یک قرن چند سال دارد؟ یک صد سال؟ این بار پرسش بوسوئه است که توجهمان را جلب میکند: «یک صد سال، یک هزار سال، چیست وقتی که یک دم محوشان میکند؟». حال باید بپرسم کدام دمِ استثنایی است که قرن بیستم را محو میکند؟ سقوط دیوار برلین؟ نقشه برداری از ژنها؟ راه اندازی یورو؟
حتی با فرض این که میتوانستیم این قرن را شکل دهیم و آن را به منزلهی ابژهای برای اندیشه برسازیم، آیا این ابژۀ فلسفی خواهد بود، ابژهای دستخوش آن ارادهی تکین، یعنی اراده به تعمق و باریک بینی؟ آیا این قرن پیش از هر چیز یک واحد تاریخی نیست؟
در ستایش عشق
عشق، عشقي كه ما ميشناسيم، در معرض تهديد است. دنياي مدرن مغلوب مصرفگرايي است، دنيايي است كه قرارهاي عاشقانه آنلاين، عاشقانهاي بيخطر را وعده ميدهند و عشق اغلب اوقات نوعي ميل و لذتگرايي تلقي ميشود. «در ستايش عشق» رساله آتشين و پرشور آلن بديو در دفاع از عشق است. در اين كتاب آلن بديو فيلسوف بلند آوازه فرانسوي با توسل جستن به انديشمنداني برجسته، از كيير كگور و دو بووار گرفته تا پروست و لاكان، ما را ترغيب ميكند كه از عشق نترسيم، بلكه آن را چون ماجراجويي شكوهمندي ببينيم كه دست آخر ما را از وسواس فكري نسبت به خود ميرهاند. به قول آرتور رمبو، «عشق را بايد از نو ابداع كرد».