دورهمی
آن انرایت
ترجمه: مینا صفار
ميخواهم آن چه در تابستاني كه هشت يا نه ساله بودم و در منزل مادربزرگم اتفاق افتاد بنويسم، اما مطمئن نيستم اين اتفاقها واقع رخ داده باشند. انگار شاهد يك رويداد ناخوشايند بودم و بايد آن را تاب ميآوردم. حسي دروني ميخروشد - شايد اين اتفاق اصلا رخ نداده است - حتي نميدانم چه نامي بر آن بگذارم. شايد شما نام آن را جنايت گوشتي بگذاريد، اما گوشتي كه مدتهاست از استخوان جدا افتاده و نميدانم چه آسيبي در استخوان باقي مانده باشد.