لاشهی لطیف
نویسنده: آگوستینا باستریکا
مترجم: سحر قدیمی
همه چیز خیلی سریع اتفاق افتاد ابتدا حیوانات به ویروس آلوده شدند و گوشت آنها سمی شد. سپس دولت ها انتقال را آغاز کردند. اکنون، "گوشت ویژه" - گوشت انسان - قانونی است.
مارکوس در کسب و کار سلاخی انسان است - فقط کسی آنها را اینگونه نمی نامد. او با اعداد، محموله ها، پردازش کار می کند. یک روز به او هدیه ای داده می شود تا یک معامله را امضا کند: نمونه ای با بهترین کیفیت. او را در انبار خود رها میکند، در حالی که در بسته است، مشکلی که بعداً برطرف میشود.
اما او مارکوس را تعقیب می کند. به نظر می رسد بدن لرزان و نگاه مراقب او را درک می کند. و به زودی، او توسط چیزهایی که از دست داده است - و چیزهایی که هنوز هم ممکن است نجات یابد، شکنجه می شود.