اناهیتا (پنجاه گفتار پورداود)
نویسنده: ابراهیم پورداود - مرتضی گرجی
علی بن حسین مسعودی که در سال ۳۴۶ هجری خورشیدی درگذشت، در مروج الذهب، در سخن از شاپور یکم از پدید آمدن مانی یادکرده، مینویسد، اسم زندقه با مانی پدید آمد و از کلمه زند که تفسیر اوستاست درآمدهاست، پیروان مانی را زندی گفتند برای اینکه بدلخواه خود اوستا را تأویل کنند.
کلمه زند به معنی تفسیر اوستاست. زنتی در خود اوستا به معنی شرح و تفسیر یا گزارش، بسیار بکار رفته و مشتق است از مصدر «زن» که به معنی دانستن و شناخت است. «زنتی» یا «آزنتی» در گزارش پهلوی اوستا، به زند گردانیده شدهاست. بسیاری از نویسندگان زنادقه را از پیروان مانی دانسته و خود مانی را زندیق خواندهاند. در تاریخ طبری و ترجمه فارسی آن تاریخ بلعمی چنین آمدهاست «مانی زندیق در زمان شاپور یکم بود و بیرون آمد و زندقه آشکار کرد.»
قرنها پیش از این نویسندگان، مورخ ارمنی، ازنیک که از معاصرین ساسانیان است، از زندیکها سخن میدارد. ازنیک کتاب خود را در میان سالهای ۴۴۵ تا ۴۴۸ میلادی تألیف کرده و از عقاید دینی فرق زرتشتی زمان خود بحث میکند و از زندیکها یعنی پیروان آیین مانی نام بردهاست، بنابراین کلمه پهلوی زندیک در روزگار خود در ساسانیان به مانویان اطلاق میشد.
در قرون اولیه اسلام زندیق به مانوی و به همه کسانی که ملحد و دهری و یا مخالف اسلام بودند، اطلاق میگردید. روزبه دادویه معروف به ابن مقفع در سال ۱۴۰ هجری خورشیدی به گناه زندقه یعنی پیروی از آیین مانی، در بصره به فرمان ابوجعفر منصور دومین خلیفه عباسی در تنور سوزانیدهشد.
اوستا (۴جلدی با قاب)
زرتشت
تألیف و ترجمه: ابراهیم پورداود
ویراست نو: فرید مرادی
گاتها (چاپ هندوستان)
یشتها (دو جلدی)
یشتها جزء متون اوستای متأخر است. اوستای متأخر پنج ششم از کتاب دینی امروزهٔ زردشتیان را تشکیل میدهد. در این بخشها با اعتقادات متأخری رو به رو هستیم. پس از زردشت و شاید همزمان با او، بسیاری از عقاید کهن هند و ایرانی و اساطیر مربوط به خدایان پیش زردشتی با عقاید زردشت درآمیخت و متون اوستایی متأخر به وجود آمد. یشت از نظر لغوی هم ریشه با کلمهٔ یسن است و معنی تحت اللفظی آن «پرستش و نیایش» است. یشتها سرودهایی هستند که در آنها خدایان ستایش شدهاند و یشتهای مهم به خدایان کهنتر مانند مهر، ناهید، تیشتر و ... اختصاص دارند. همهٔ یشتها از نظر قدمت یکسان نیستند، برخی در زمانهای جدیدتری نگارش یافتهاند. از نظر مطالب نیز بعضی از یشتها، یشتهای بزرگی هستند و برخی کوچک و ناقص. تقسیمبندی هر یشت به بندها، آنچنان که در چاپهای کنونی اوستا معمول است، در نسخههای خطی دیده نمیشود و اوستاشناسان برای سهولت در استفاده و ارجاع، آنها را ابداع کردهاند.