۲۱ داستان از نویسندگان معاصر فرانسه
تنوع و غنای ادبیات معاصر فرانسه را از همین مقدار اندک میتوان دریافت. دیدگاهها گوناگون و سبکها بسیار متفاوت است و مترجم کوشیدهاست تا تفاوت سبک ها را در ترجمه منعکس کند. ماجراها همه ظاهراً در سطح زندگی روزمره میگذرد: دیداری زودگذر میان یک زن و مرد که گویی برای ایجاد زندگی مشترک به هم رسیدهاند؛ عشق طولانی و خاموشِ زنی به مردی و گرفتن انتقام از پسرِ بیگناهِ آن مرد؛ مردی که یار را نزدیک خود دارد و به دنبال او گِرد شهر میگردد؛ پیوند دوستی میان یک سرباز روس و یک سرباز فرانسوی بیآنکه زبان همدیگر را بفهمند؛ اختلاف نظر و جدایی دردناک میان یک زن و شوهر ایرلندی بر سر آزادی و استقلال کشورشان؛ جان کندنِ تدریجی سه تن در زندان در شب پیش از تیرباران شدن؛ چگونه مردی که پس از دیدن پیروزی شرّ بر خیر به غلط میپندارد که حق با شر است و فراموش میکند که جبر زندگی انسان مبارزه با بدی است ولو این مبارزه به شکست بیانجامد؛
بچه های کوچک این قرن
تشویق دولت به بچهدار شدن بیشتر خانوادهها با وعدهٔ اعطای آپارتمان، تلویزیون، ماشین لباسشویی و …، و متعاقب آن مشکلات اقتصادی و اجتماعی خانوادههای پرجمعیت کارگری اسکان داده شده در شهرکهای حومهٔ شهر پاریس (HLM) در دههٔ ۶۰ میلادی از مضامین اصلی این رمان است که از زبان راوی اول شخص داستان که دخترکی نوجوان به نام ژوزیان است نقل میشود. او که فرزند اول خانوادهای شلوغ است، به دلیل کمبود مهر و محبت از طرف پدر و مادر همیشه گرفتار، جذب برخوردهای سطحی ولی به ظاهر عاطفی بیرون از خانه میشود و پس از احساس لذت شدید از برقراری اولین رابطهٔ جنسی با یک پسر هم سن و سال خود، به دور از چشم والدین در پی تکرار این احساس لذت با چند مرد مسنتر برمیآید که در شهرک کارگری به نوعی بر سر راهش قرار میگیرند و او مجذوب نوع برخورد خاص آنها میشود و سرانجام پس از گذشت مدتی با یکی از آنها ازدواج میکند.
ابوالحسن نجفی کتاب بچههای کوچک قرن را با شهامت بسیار به فارسی ترجمه کرد و در سال ۱۳۴۴ توسط انتشارات نیل در تهران به چاپ رساند. ترجمهٔ فارسی این کتاب پس از گذشت چند سال، به رغم اقبال عمومی و شهرت مترجم، به دلیل محتوا دیگر مجوز تجدید چاپ در ایران نگرفت.
خانواده تیبو (۴جلدی)
نام نویسنده : روژه مارتن دوگار
نام مترجم : ابوالحسن نجفی
رمان بلندی است که توسط روژه مارتن دوگار، (۱۹۵۸-۱۸۸۱) نویسنده فرانسوی و برندهجایزه نوبل ادبیات نوشته شدهاست. این رمان از سویی به بررسی وقایع اروپا در سالهای ابتدایی قرن بیستم و سالهای جنگ اول جهانی میپردازد و از سویی دیگر همگام با آن شرح وقایع خانواده ثروتمند و فرهیخته فرانسوی یعنی خانواده تیبو را توصیف میکند. فرزند کوچک این خانواده، ژاک تیبو با روح سرکش و رام نشدنی اش سرنوشت خود را در دنیای پیرامونش میجوید و خانواده را ترک میگوید. او در تعامل با اندیشههای سوسیالیستی اش به تضاد با خوشبختی و زندگی ایدهآل در کنار کسی که دوستش دارد میرسد.
عدهای از هواخواهان رمان نویسی کلاسیک این رمان را بزرگترین رمان قرن بیستم میدانند.
خانواده تیبو (۴جلدی)
روژه مارتن دوگار
ترجمه: ابوالحسن نجفی
خانوادهٔ تیبو رمان بلندی است نوشتهٔ روژه مارتن دوگار (۱۹۵۸–۱۸۸۱)، نویسنده فرانسوی و برندهٔ جایزه نوبل ادبیات.
این رمان از سویی به بررسی وقایع اروپا در سالهای ابتدایی قرن بیستم و سالهای جنگ اول جهانی میپردازد و از سویی دیگر همگام با آن شرح وقایع خانواده توانگر و فرهیخته فرانسوی یعنی خانوادهٔ تیبو را توصیف میکند. فرزند کوچک این خانواده، ژاک تیبو با روح سرکش و رام نشدنیاش سرنوشت خود را در دنیای پیرامونش میجوید و خانواده را ترک میگوید. روژه مارتن دوگار خانواده تیبو را مابین سالهای ۱۹۲۲ الی ۱۹۴۰ نوشت.
ماجرای این رمان که در هشت کتاب روایت شده است. با جستجوی دو نوجوان گمشده آغاز میشود. «ژاک» پسر کوچک آقای تیبو و «دانیل» هم کلاسی او که از خانوادهای پرتستان است. بر خلاف دیگر رمانهای کلاسیک شمار کاراکترهای اصلی این رمان محدود است و بیشتر حول زندگی دو فرزند آقای تیبو میگذرد. «آنتوان» و «ژاک». آنتوان و ژاک طبعی متفاوت از هم دارند. ژاک طبعی عصایانگر و رمانتیک دارد و برخلاف آن برادر بزرگترش آنتوان سرشتی عاقل و محافظه کار، این تفاوت سرشت، سرنوشتی متفاوت را برای این دو برادر رقم میزند.
عدهای از هواخواهان رماننویسی کلاسیک این رمان را بزرگترین رمان قرن بیستم میدانند.
شنبه و یکشنبه در کنار دریا
روبر مرل
ترجمه: ابوالحسن نجفی
این کتاب با عنوان اصلی «آخر هفته در زودیکوت» یک سال پس از انتشار در فرانسه برنده جایزه معتبر گنکور شد. ابوالحسن نجفی اثر روبر مرل را در 1346 به فارسی برگرداند.
وقایع این رمان در زمان نبرد دانکرک در جنگ جهانی دوم می گذرد.
نبرد دانکرک در دانکرک در فرانسه، در جریان جنگ جهانی دوم بین قوای متفقین و آلمان نازی رخ داد. این نبرد قسمتی از جنگ جهانی دوم در جبهه غربی بود که شامل دفاع و تخلیه نیروهای انگلیسی از دانکرک از ۲۶ میتا ۴ ژوئن ۱۹۴۰ بود.
قسمتی از کتاب:
خیلی دلم میخواست که من هم به چیزی اعتقاد داشتم. اصلا اگر از من بپرسی میگویم که اساس این است که آدم اعتقاد داشته باشد. به هر چی که میخواهد باشد! به هر حماقتی که میخواهد باشد! به شرطی که آدم بهاش معتقد بشود! همین است که به زندگی آدم معنی میدهد. ... ولی من، من به هیچ چیز اعتقاد ندارم. و آخرش که چی؟ آخرش! آخرش این که من وقتی جوانتر بودم عقلم نرسیده که بفهمم چقدر مفید است که آدم ابله باشد.
ضد خاطرات (جلد شومیز)
نام نویسنده : آندره مالرو
نام مترجم : ابوالحسن نجفی و رضا سيد حسينی
"ضد خاطرات" یک سال قبل از می 1968 نوشته شد. او در این کتاب به بازگو کردن خاطراتی از زندگی پرفراز و نشیب خود میپردازد. البته زمانبندی این اثر به صورت خطی نیست، بلکه حوادث را بر اساس اهمیت آنها بازگو میکند و برداشت خود را از حوادث گذشته در اختیار قرار میدهد و شاید به همین دلیل کتاب، ضد خاطرات نامگذاری میشود. در داخل فصلهای کتاب همیشه ترتیب زمانی مشخص نشده است. نویسنده از ماجرایی به ماجرای دیگر بازگشت میکند و گاهی قبل از آنکه به زمان اول برگردد باز هم وقایعی را در زمانهای مختلف دیگر شرح میدهد. مالرو خود در مقدمه کتاب میگوید:" من این کتاب را ضد خاطرات مینامم زیرا پاسخ گویی پرسشی است که خاطرات مطرح نمیکند و به پرسشهایی که خاطرات مطرح میکند پاسخ نمیدهد!"
ضد خاطرات (جلد گالینگور)
نام نویسنده : آندره مالرو
نام مترجم : ابوالحسن نجفی و رضا سيد حسينی
"ضد خاطرات" یک سال قبل از می 1968 نوشته شد. او در این کتاب به بازگو کردن خاطراتی از زندگی پرفراز و نشیب خود میپردازد. البته زمانبندی این اثر به صورت خطی نیست، بلکه حوادث را بر اساس اهمیت آنها بازگو میکند و برداشت خود را از حوادث گذشته در اختیار قرار میدهد و شاید به همین دلیل کتاب، ضد خاطرات نامگذاری میشود. در داخل فصلهای کتاب همیشه ترتیب زمانی مشخص نشده است. نویسنده از ماجرایی به ماجرای دیگر بازگشت میکند و گاهی قبل از آنکه به زمان اول برگردد باز هم وقایعی را در زمانهای مختلف دیگر شرح میدهد. مالرو خود در مقدمه کتاب میگوید:" من این کتاب را ضد خاطرات مینامم زیرا پاسخ گویی پرسشی است که خاطرات مطرح نمیکند و به پرسشهایی که خاطرات مطرح میکند پاسخ نمیدهد!"
غلط ننویسیم
نویسنده : ابوالحسن نجفی
غلط ننویسیم با عنوان فرعی «فرهنگ دشواریهای زبان فارسی»، کتابی است در قالب فرهنگ لغت، از ابوالحسن نجفی زبانشناس، نویسنده، مترجم و پژوهشگر برجستهٔ معاصر که دربارهٔ غلطهای رایج در زبان فارسی نوشته شدهاست.
در مقدمهٔ کتاب، ابوالحسن نجفی در بارهٔ غلطهای املایی میگوید:
سخنگفتن به فارسی برای کسانی که این زبان را از کودکی آموختهاند ظاهراً کار آسانی است. ما به همان سادگی که نفس میکشیم با دیگران نیز سخن میگوییم. اما نوشتن به فارسی به این آسانی نیست. هنگامی که قلم به دست میگیریم تا چیزی بنویسیم، حتی اگر یک نامهٔ کوتاه باشد، غالباً درنگ میکنیم و با خود میگوییم: آیا «آذوقه» درست است یا «آزوقه»؟ «چمدان» یا «جامهدان»؟ «حوله» یا «هوله»؟ «بوالهوس» یا «بلهوس» ؟ «خواروبار» یا «خواربار»؟ «طوفان» یا «توفان»؟ «خشنود» یا «خوشنود»؟ «لشکر» یا «لشگر»؟ «انزجار» یا «انضجار»؟ «بنیانگذار» یا «بنیانگزار»؟ نواری که روی زخم میبندند آیا «تنظیف» است یا «تنزیب»؟ هوا «صاف» است یا «صافی»؟ «نواقص» باید گفت یا «نقایص»؟ رئیسم دچار «غیظ» شدهاست یا «غیض»؟ به من «مظنون» شدهاست یا «ظنین»؟ و من دچار «محذور» شدهام یا «محظور»؟ آیا حسابم را با طلبکارم «تصفیه» کردهام یا «تسویه»؟ آیا او میخواهد برای دخترش «جهاز» بگیرد یا «جهیز» یا «جهیزیه» یا «جهازیه»؟ آیا درآمد من دچار «نکس» شدهاست یا «نکث»؟ و آیا اصلاً این دو کلمه به معنای «کاهش» است؟
و سپس اشاره میکند که در این کتاب، غیر از غلطهای املایی، به غلطهای انشایی، و استعمال نادرست واژهها، از جمله واژههای مأخوذ از زبانهای خارجی، و نیز اشتباهات صرفی و نحوی و بهخصوص آنچه به نام گرتهبرداری معروف است، یعنی ترجمهٔ لفظبهلفظِ اصطلاحات و ترکیبات خارجی نیز پرداختهاست:
تردید ما همیشه از بابت املا یا معنای کلمات نیست. وانگهی، برای رفع این مشکل کافی است که به یک لغتنامهٔ معتبر مراجعه کنیم و جواب خود را در آن بیابیم. هنگام نوشتن، سؤالهای بسیار دیگری نیز برای ما مطرح میشود که جواب به آنها را در لغتنامههای موجود بهدشواری میتوان یافت یا اصلاً نمیتوان یافت. مثلاً آیا من «استعفا دادهام» یا «استعفا کردهام»؟ آیا «بعض شبها» یا «بعضی از شبها» دچار بیخوابی میشوم؟ آیا «پیشنهادی را که رسیده بود پذیرفتم» یا «پیشنهادی که رسیده بود را پذیرفتم»؟ آیا خانهٔ ما «در جنب مسجد» است یا «جنب مسجد»؟ برگها از درخت «فروافتاد» یا «فروافتادهاند»؟ آیا «آنچه گفتی» شنیدم یا «آنچه که گفتی» یا «آنچه را گفتی» یا «آنچه را که گفتی»؟ آیا باید بگویم: «با او نه دوستی و نه آشنایی دارم» یا «با او نه دوستی و نه آشنایی ندارم» یا «با او نه دوستی دارم و نه آشنایی»؟ و سؤالهای بسیار دیگر.
فرهنگ فارسی عامیانه
ابوالحسن نجفی
ابوالحسن نجفی (۷ تیر ۱۳۰۸ در نجف – ۲ بهمن ۱۳۹۴ در تهران)، زبانشناس و مترجم ایرانی بود. او عضو پیوستهٔ فرهنگستان زبان و ادب فارسی بود و دبیری مجلهٔ ادبیات تطبیقی را بر عهده داشت. عمده فعالیتهای ادبی و علمی او در حوزهٔ ترجمهٔ متون ادبی، ویرایش، زبانشناسی و وزن شعر فارسیاست. نجفی یکی از دقیقترین دایرهها را برای طبقهبندی وزن شعر فارسی تدوین کرده که به «دایرهٔ نجفی» معروف است.
کالیگولا
آلبر کامو
ابوالحسن نجفی
آلبر کامو (فرانسوی: Albert Camus; زادهٔ ۷ نوامبر ۱۹۱۳ - درگذشتهٔ ۴ ژانویه ۱۹۶۰). نویسنده، فیلسوف و روزنامهنگار فرانسوی بود. او یکی از نویسندگان بزرگ قرن بیستم و خالق کتاب مشهور بیگانه است.
کامو در سال ۱۹۵۷ به خاطر «آثار مهم ادبی که به روشنی به مشکلات وجدان بشری در عصر حاضر میپردازد» برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات شد. آلبر کامو پس از رودیارد کیپلینگ جوانترین برندهٔ جایزهٔ نوبل و همچنین نخستین نویسندهٔ زادهٔ قارهٔ آفریقا است که این عنوان را کسب کردهاست. همچنین کامو در بین برندگان نوبل ادبیات، کمترین طول عمر را دارد و دو سال پس از بردن جایزهٔ نوبل در یک سانحهٔ تصادف درگذشت.
ویل دورانت مینویسد: کامو در وسیعترین معنای کلمه انسانگرا بود. کامو اندیشه خود را از آسمان به امور انسانی هدایت کرد. تلاش میکرد که میراث فرهنگی انسان را حفظ کند، و انسانتر از آن بود که ایدئولوژیهایی را بپذیرد که به انسان فرمان میدهد تا انسان را بکشد. شاید به همین دلیل بود که از تمام احزاب سیاسی کناره گرفت. در کتاب طاعون از زبان تارو میگوید: «من در دنیای امروز جایی ندارم. هنگامی که قاطعانه از کشتن سر باز زدم، خود را به انزوایی محکوم کردم که هرگز پایانی ندارد.»
این نمایش بر پایه زندگی کالیگولا، سومین امپراتور روم نوشته شده است که در ۲۱ سالگی بر تخت امپراتوری نشست و در سال ۴۱ میلادی کشته شد. البته آلبر کامو نیز برداشتی خاص از زندگی این امپراتور جوان داشته است. نمایش نشان میدهد که کالیگولا، امپراتور جوان رومی، با مرگ خواهرش، دروسیلا، که معشوقهاش نیز بود دچار پریشاناحوالی میشود. در بیان حوادث از دیدگاه کامو، کالیگولا نهایتاً بطور عمد زمینه قتل خود را فراهم میکند...