پنج رساله
نام نویسنده : افلاطون
نام مترجم : محمود صناعی
آریستوکلس ملقب به افلاطون یا پلاتون (به یونانی باستان: Πλάτων، با تلفظ: Plátōn) (۴۲۸/۴۲۷ پ.م. تا ۳۴۸/۳۴۷ پ. م) دوّمین فیلسوف از فیلسوفان بزرگ سهگانه یونانی (سقراط، افلاطون و ارسطو) است. افلاطون نخستین فیلسوفی است که آثار مکتوب از او به جا مانده است. همچنین بسیاری او را بزرگترین فیلسوف تاریخ میدانند.
پنج رسالۀ شجاعت، دوستي، ايوان، پروناغوراس و مهماني. در اين كتاب ترجمه رسالات لاخس، لوسيس، ايون، و پروتاغوراس از رسالات دوره اول و مهماني از رسالات دوره دوم از نظر خوانندگان مي گذرد. از افلاطون كه آثار جاويدش هميشه صاحبنظران را به خود مشغول داشته است رسالات متعدد به يادگار مانده كه غالباً به صورت گفت و شنود اين فيلسوف شاعرمنش است، افلاطون استاد خود سقراط را مركز گفتگو و قهرمان مباحثه قرار مي دهد. سقراط در جستجوي حقيقت مي كوشد و ديگران را نيز با شيوه اي كه خاص اوست به اين راه مي كشد.
جمهور
نام نویسنده : افلاطون
نام مترجم : فواد روحانی
کتاب جمهور افلاطون از بزرگ ترین آثار فلسفی و ادبی جهان است در این اثر که جلوه گاه نظر نقاد و افکار عمیق افلاطون فیلسوف یونانی است میان سقراط و چند تن از جویندگان حقیقت گفت و شنودی در میگیرد.در آغاز،سخن از مفهوم وافعی عدالت است.سقراط با برهان های روشن خود پرده های ابهام را از روی حقیقت عدالت به یک سو میزند و سپس در خیال،به جامعه ای عادل و کامل میپردازد.از سازمان و شکل حکومت و فضایل رهبران تربیت افراد مدینه فاضله خود سخن میگوید و سرانجام دامنه گفت و گو را به بحث درباره موجبات تباهی و زوال حکومت می کشاند.
جمهور
نویسنده: افلاطون مترجم: فواد روحانی
کتاب جمهور اثر سترگ فلسفی افلاطون است که از مشهورترین و تأثیرگذارترین متون کلاسیک فلسفه سیاسی در غرب به شمار میآید. کتاب شامل ۱۰ نمایشنامه به صورت گفتگو میان سقراط و افراد دیگر است و در آن به مسایلی از قبیل عدالت، نوع حکومت و حقیقت پرداخته شدهاست.
مباحثه در خانهای واقع در نزدیکی دروازه پیرائوس شهر آتن صورت میگیرد. صاحبخانه پیرمردی ثروتمند و آریستوکرات به نام کفالوس است. در میان جمع علاوه بر سقراط، پولمارخوس پسر کفالوس، گلاوکن و آدیمانتوس برادران افلاطون، و تراسیماخوس سوفسطایی نیز حضور دارند. جمهوری با توصیف کفالوس از سن پیری آغاز میشود. او میگوید در سن پیری انسان از هیجانهای جوانی رهایی مییابد و هم چون بردهای است که از بند شهوات آزاد شدهاست. حال روحی هرکس در سن پیری به این بستگی دارد که ایام عمر را چگونه گذراندهاست.
دوره آثار افلاطون (۴جلدی)
افلاطون
ترجمه: محمدحسن لطفی
شامل: آپولوژی، کریتون، پروتاگوراس، لینریس، لامس، فارمیدس؛ اوتیفرن، گرلیاس، منون، مهمانی، فایدون؛ هیپیاس بزرگ، ایون، آلکیبیادس، هیپیاس کوچک، منکسوس، کراتیلوس، اوتیدم؛ جمهوری؛ فایدروس، ته مه تئوس، سوفیست، مرد سیاسی؛ پارمیندس، فیلس، نیماژوس، کریتیاس، سامه ها
آریستوکلس مشهور به افلاطون، یا پلاتون، یکی از از فیلسوفان بزرگ سه گانه ی یونانی (سقراط، افلاطون و ارسطو) است. افلاطون نخستین فیلسوفی است، که آثار مکتوب، از او، بر جای مانده است. بسیاری ایشان را بزرگترین فیلسوف تاریخ میدانند. در آتن در سال 427 پیش از میلاد، در یک خانواده ی قدرتمند سیاسی، و اشرافی، به این دنیا آمد. فیثاغورث تأثیر زیادی بر ایشان گذاشت. ایشان در بیست سالگی، دانشجو و شاگرد سقراط شد. این مصاحبت و شاگردی، به مدت هشت سال ادامه یافت. افلاطون در سال 399 پیش از میلاد، شاهد اعدام خودخواسته ی آموزگار، و استاد خویش سقراط، به حكم دادگاه آتن بود؛ و در اینباره نوشته است که سقراط، پیشنهاد فرار از آتن را رد کرد. مهمترين دلايل اين انتخاب برای اثبات حقانیت سقراط، برای انكار خدايان المپ، و نفی نظام دموكرات یونان بود. پس از سقراط، افلاطون آتن را ترک کرد. ایشان برای چندین سال در شهرهای یونان، و کشورهای بیگانه به گردش پرداخت. پس از سفری به سیسیل در سال 387 پیش از میلاد، در چهل سالگی خویش دوباره به آتن بازگشت؛ و مکتبی فلسفی ایجاد کرد، که به نام آکادمی مشهور است. تعلیمات ایشان در آنجا بر اثر دو بار سفری که در سال 366 پیش از میلاد، و سال 361 پیش از میلاد، به سیسیل داشت به تعویق افتاد. افلاطون در سال 347 پیش از میلاد درگذشت، و رهبری آکادمی را به خواهرزاده ی خود، که شاگردش نیز بود، واگذاشت. مهمترین کتابی که از افلاطون بر جای مانده، رساله ی جمهور است. برخی از افلاطون شناسان باور دارند، افلاطون جملاتی را به این رساله افزوده، و در حقیقت ایشان صحبتها و اندیشه های خودش را از زبان سقراط بیان کرده است. در همه ی آثار افلاطون، میتوان گفتگوهای سقراط را، با اشخاص گوناگون، به طور دقیق و با ذکر نام دید. رساله ی جمهور، هنر و زیبایی را از دیدگاه افلاطون، و سقراط، به بهترین وجه نشان میدهد. این رساله، گفتگوی سقراط با: گلاوکن (برادر افلاطون)، سیمیاس، هیپوکراتس و چند فرد دیگر است. اثر دیگر افلاطون: ضیافت یا سمپوزیوم است، که رساله ای درباره ی عشق است. این رساله یک حالت روایی و داستانی دارد، که در یکی از مهمانیهای آتن، که سقراط نیز حضور دارد، روی میدهد. افلاطون در دو اثر مهم خود جمهور و ضیافت به دو اصل مهم منطق و احساس میپردازد. در سوم اکتبر سال 1469 میلادی «مارچیلیو فی چینو» در شهر فلورانس ایتالیا، ترجمه ی نوشتارهای افلاطون را به پایان رسانید، که با انتشار آنها، اروپا وارد عصر روشنگری شد. این آثار و آثار سایر متفکران عهد باستان یونان، که نخست به زبان لاتین و سپس فرانسه، انگلیسی و آلمانی ترجمه شد، افق تازه ای را به روی اروپاییان باز کرد. این آثار که در قسطنطنیه (استانبول) نگهداری میشد، پس از تصرف شهر به دست عثمانیها در سال 1453 میلادی، توسط دانشمندان فراری به ایتالیا برده شد.
ضیافت
نام نویسنده : افلاطون
نام مترجم : محمد ابراهیم امینی فرد
ضیافت، مهمانی یا بزمِ میگساری (به یونانی: Συμπόσιο) یکی از مهمترین رسالههای افلاطون است. موضوع این رساله عشق است و این اثر مهمترین اثر افلاطون در زمینهٔ عشق میباشد.اثر دیگر افلاطون دربارهٔ عشق که با ضیافت هم در پیوند است فدروس میباشد. همچنین این رساله پیوندهایی هم با رسالهٔ فیدون دارد.این رساله از رسالههای سقراطی افلاطون میباشد که در آنها سقراط چهرهٔ اول رویداد میباشد. این رساله به گونهٔ روایتیاست که در بخشی از آن خواننده شاهد گفتگوی بازیگران آن با یکدیگر است.نام این داستان نیز اشاره به مهمانیهایی دارد که در یونان باستان برگزار میشد و مهمانان پس از خوردن خوراک به نوشیدن باده و گفتگو و بحث پیرامون موضوعی مشخص میپرداختند.تاریخ نگارش این رساله به درستی آشکار نیست ولی از قراین برمیآید که پس از سال ۳۸۵ (پیش از میلاد) نوشته شده باشد.
ضیافت افلاطون
محمدعلی فروغی
برگزاری سومپوسیون یکی از رسوم رایج در آتن بودهاست که مخصوصاً بین آزادمردان آتن بسیار مرسوم بودهاست. معمولاً مهمانان همگی مذکر بودند که روی تختهایی به حالت نیمه خوابیده میلمیدند. بعد از شام نیایشی به درگاه خدایان به جا میآوردند و پس از آن نوشیدن شراب آغاز میشد. در طی مهمانی میزبان مهمانان را با وسایل گوناگون سرگرم میکرد از قبیل رقصیدن و حرکات آکروباتیک کنیزان و غلامان و حتی در مواردی کنیزان خود را برای هم آغوشی در اختیار مهمانان قرار میدادند. معمولاً مهمانان پیرامون موضوعات گوناگون به بحث و تبادل نظر میپرداختند که تا پاسی از شب به درازا میانجامید. در سومپوسیون افلاطون میزبان آگاتون است.
قبل از مطالعه این اثر خواننده باید از شرایط و هنجارهای اجتماعی یونان باستان آگاه باشد.پایدراستیا که امری متفاوت از همجنسگرایی (هموسکچوالیتی) میباشد در یونان باستان امری بسیار رایج و طبیعی بود. در جامعه آتن علیرغم پیشرفتهای بزرگ فکری، زن از مقام اجتماعی بسیار پایینی برخوردار بود. مردان آتن به زن تنها به عنوان عامل تولید مثل و نگهداری خانه و فرزندان مینگریستند و در بسیاری موارد ازدواج زنان با مردان از روی عشق و علاقه نبود. در جامعه آتن زنان به ندرت از خانه بیرون میآمدند.
مفهوم عشق برای بسیاری از آتنیها در ارتباط عاطفی بین دو مرد تعریف میشد؛ که معمولاً معشوق پسری جوان بود که محاسنش به تازگی روییده بود؛ بنابراین مردان با زنان ازدواج میکردند صاحب اولاد میشدند ولی رابطه عشقی و عاطفی خود را با پسران جوان برقرار میکردند. دلیل اصلی چنین رابطهٔ پایدیا [تربیت] پسران جوان برای کسب فضیلتهای اخلاقی و سیاسی بود. امّا گهگاه نیز این رابطه عاشقانه به رابطهٔ جنسی میانجامید و از این جهت نیز به شدت تقبیح میشد.
ضیافت، مهمانی یا بزمِ میگساری (به یونانی: Συμπόσιο) یکی از مهمترین رسالههای افلاطون است. موضوع این رساله عشق است و این اثر مهمترین اثر افلاطون در زمینهٔ عشق میباشد.اثر دیگر افلاطون دربارهٔ عشق که با ضیافت هم در پیوند است فدروس میباشد. همچنین این رساله پیوندهایی هم با رسالهٔ فیدون دارد.این رساله از رسالههای سقراطی افلاطون میباشد که در آنها سقراط چهرهٔ اول رویداد میباشد. این رساله به گونهٔ روایتیاست که در بخشی از آن خواننده شاهد گفتگوی بازیگران آن با یکدیگر است.نام این داستان نیز اشاره به مهمانیهایی دارد که در یونان باستان برگزار میشد و مهمانان پس از خوردن خوراک به نوشیدن باده و گفتگو و بحث پیرامون موضوعی مشخص میپرداختند.تاریخ نگارش این رساله به درستی آشکار نیست ولی از قراین برمیآید که پس از سال ۳۸۵ (پیش از میلاد) نوشته شده باشد.
از مقدمه مترجم:
از کتابهای افلاطون که مخصوصاً برای معرفی سقراط نوشته، دو رسالهی مهم است که هر دو شاهکار است. یکی موسوم به فیدون، که از زیباترین کتابهاست و حکایت گفتوگوهایی است که سقراط دو روز آخر عمر خود را در زندان، در باب بقای نفس، با دوستان و مریدان خویش میکند ویاران را از مفارقت خود تسلی میدهد و از تعجب بیرون میآورد که خود چرا از مردن باک ندارد! این کتاب ترجمه شده و به تفصیل آن نمیپردازم؛ خاصه این که کیفیت قلم افلاطون را نمیتوان باز نمود و مطالب فلسفی آن را در موقع دیگر گوشزد خواهم کرد.
شاهکار دیگر افلاطون کتابی است موسوم به «مهمانی = ضیافت» که از عجایب کتب است و داستان مهمانی یکی از دوستان سقراط است که چون در شاعری جایزه گرفته است، ولیمه میدهد. در این مهمانی، اصحاب همه از شرب و نشاط و هیاهو خسته میشوند و بنا میگذارند که هر یک خطبهای در وصف عشق و مدح خداوند عشق بسرایند و چنانکه همه گویند و سخن گفتن سعدی دگر است، اهل مجلس همه در باب عشق تحقیق میکنند، امّا آن که سقراط میگوید حکایت دیگری است.