ما
این اثر از لحاظ ادبی با پیروی از سنت ادبی کلاسیک روسیه، از هیولای بوروکراسیگوگول، شناخت لسکوف از ورطههای درونی انسانها و استادی او در کالبدشکافی روانی ایشان و نفرت داستایفسکی از خوشبینی به پیشرفت و خوشخیالی سیاسی، تاثیر میپذیرد. همینطور پیشگوییهای فنی و سیاسی حیرتآوری دارد. او در دهه دوم قرن بیستم از موشکهای فضاپیما، جراحی مغز و موسیقی الکترونیک صحبت میکند. همینطور از پلیس مخفی، پرده آهنین، انتخابات یکپارچه، اردوگاههای کار اجباری و اتاقهای گاز صحبت میکند. درست دوازده سال پیش از نگارش دنیای قشنگ نو و بیست و هشت سال پیش از ۱۹۸۴.
زامياتين در "ما" دنيايي را به تصوير مي كشد كه مردم در آن نه به نام كه با شماره و حرف- حرف مصوت براي زنان، و حرف نامصوب براي مردان- خوانده مي شوند و در شهري شيشه اي و غرق در نور، در خانه هاي مكعب شكل به هم چسبيده، به سر مي برند.
در خيابان هاي كاملا مستقيم به آهنگ كارخانه ي موسيقي، با اونيفورم هاي آبي- خاكستري به ستون حركت مي كنند. برنامه ي زندگي روزمره شان پيشاپيش تعيين شده است و جدول ساعات جزيي ترين كارهاي اعداد را معين كرده است.در اين ناكجا آباد، ميليون ها نفر چون تني واحد از خواب برمي خيزند، چون تني واحد مي برند و هر لقمه را طبق تجويز جدول ساعات پنجاه بار مي جوند و فرو مي دهند. در لحظه اي معين چون تني واحد به سر كار مي روند و باز مي گردند، در برنامه ي راه پيمايي شركت مي جويند، براي آموزش در تالارهاي اجتماعات حاضر مي شوند و بالاخره مي خوابند.روابط جنسي بر مبناي رياضيات و آزمايش هاي پزشكي تنظيم شده و "كوپني" است. پاسداران همه جا حاضر، از ديوارهاي شيشه اي خانه ها، تمام حركات و سكنات آن ها را تحت نظر دارند تا مبادا با خودرايي از معيارهاي جدول ساعات عدول ورزند و سعادت شان به خطر افتد. اين يكتا كشور با ديواري سبز رنگ و شيشه اي از باقي دنيا، از انسان هاي وحشي دوران پيش از رواج رياضيات جدا مي گردد و بر آن نيكوكاري بي رحم حكم مي راند كه براي نابود ساختن دگرانديشان ناقوس گاز و ماشيني مهيب در اختيار دارد.