آتش بدون دود (۳جلدی)(شومیز)
آتش بدون دود، داستان بلند هفت جلدی است که هر جلد آن شامل داستان جداگانهای با تضادها و ماجراهای خاص خودش است. این ماجراها در ترکمنصحرا رخ میدهد و حال و هوای انقلابی دارد. جلد اول کتاب با نام گالان و سولمازداستان عشقی است که به خاطر قوانین دو قبیله، ممنوع و ناپسند است. این داستان سرگذشت عشقی است، که بدون توجه به اختلافات دو قبیله بزرگ ترکمن، بین دو جوان، رخ داده است. گالان، جنگجویی است که در عین حال بهترین شاعر صحرا نیز هست؛ او انتقام جو، بیرحم و درعین حال درستکار است. سولماز زیباترین و باهوش ترین دختر صحراست، او بسیار مغرور نیز هست. عشق آنها، عشقی جنون آمیز و منحصر به فرد است. جلد دوم کتاب با عنوان درخت مقدس سالها پس از داستان گالان و سولماز را روایت میکند و شخصیتهای اصلی این مجموعه؛ دکتر آقاویلر و همسرش را معرفی میکند. جلدهای بعدی کتاب به ترتیب با عناوین: اتحاد بزرگ، واقعیتهای پرخون، حرکت از نو، تو هرگز از حرکت بازنخواهی ایستاد و هر سرانجام سرآغازیست؛ نوشته شدهاند.
آتش بدون دود، یکی از درخشانترین آثار نادر ابراهیمی است، که عنوان رماننویس منتخب بعد از انقلاب را نیز برای او به ارمغان آورد. ابراهیمی براساس این رمان، سریالی تلویزیونی نیز با همین نام، ساخت که مخاطبان و علاقمندان بسیاری را به خود جذب کرد. نثر این رمان پر از جملات کوتاه و پرمغز است که می تواند به راحتی به خاطر سپرده شده و توسط خواننده برای دیگران تکرار شده و از نسلی به نسل دیگر، منتقل شود. بعلاوه آتش بدون دود، با ویژگی های قبیلهای شرقیاش، قطعهای بیهمتا از ادبیات مدرن ایرانی است.
آتش بدون دود (۷جلدی)
آتش بدون دود، داستان بلند هفت جلدی است که هر جلد آن شامل داستان جداگانهای با تضادها و ماجراهای خاص خودش است. این ماجراها در ترکمنصحرا رخ میدهد و حال و هوای انقلابی دارد. جلد اول کتاب با نام گالان و سولمازداستان عشقی است که به خاطر قوانین دو قبیله، ممنوع و ناپسند است. این داستان سرگذشت عشقی است، که بدون توجه به اختلافات دو قبیله بزرگ ترکمن، بین دو جوان، رخ داده است. گالان، جنگجویی است که در عین حال بهترین شاعر صحرا نیز هست؛ او انتقام جو، بیرحم و درعین حال درستکار است. سولماز زیباترین و باهوش ترین دختر صحراست، او بسیار مغرور نیز هست. عشق آنها، عشقی جنون آمیز و منحصر به فرد است. جلد دوم کتاب با عنوان درخت مقدس سالها پس از داستان گالان و سولماز را روایت میکند و شخصیتهای اصلی این مجموعه؛ دکتر آقاویلر و همسرش را معرفی میکند. جلدهای بعدی کتاب به ترتیب با عناوین: اتحاد بزرگ، واقعیتهای پرخون، حرکت از نو، تو هرگز از حرکت بازنخواهی ایستاد و هر سرانجام سرآغازیست؛ نوشته شدهاند.
آتش بدون دود، یکی از درخشانترین آثار نادر ابراهیمی است، که عنوان رماننویس منتخب بعد از انقلاب را نیز برای او به ارمغان آورد. ابراهیمی براساس این رمان، سریالی تلویزیونی نیز با همین نام، ساخت که مخاطبان و علاقمندان بسیاری را به خود جذب کرد. نثر این رمان پر از جملات کوتاه و پرمغز است که می تواند به راحتی به خاطر سپرده شده و توسط خواننده برای دیگران تکرار شده و از نسلی به نسل دیگر، منتقل شود. بعلاوه آتش بدون دود، با ویژگی های قبیلهای شرقیاش، قطعهای بیهمتا از ادبیات مدرن ایرانی است.
او
بار دیگر شهری که دوست میداشتم
نام نویسنده : نادر ابراهیمی
در آن لحظه که تو یک آری را با تمام زندگی تعویض می کنی، در آن لحظه های خطیر که سپر می افکنی و می گذاری دیگران به جای تو بیندیشند، در آن لحظه هایی که تو ناتوانی خویش را در برابر فریادهای دیگران احساس می کنی، در آن لحظه هایی که تو از فراز ، پا در راهی می گذاری که آن سوی آن ، اختتام همه ی اندیشه ها و رویاهاست، در تمام لحظه هایی که تو می دانی، می شناسی و خواهی شناخت به یاد داشته باش که سوزها و لحظه ها هیچگاه باز نمی گردند.
بالزاک و خیاط کوچولوی چینی
دای سیجی
الهه هاشمی
دای سیجی نویسنده و فیلمساز چینی اما فرانسوی زبان است که رمان حاضر را در سال 2001 منتشر کرده است.این کتاب که انتشارات گالیمار نسخه اصلی آن را منتشر کرده با استقبال بسیار خوبی مواجه شد و کمی بعد از چاپ،به چند زبان ترجمه شد.فیلمی سینمایی نیز با اقتباس از رمان و به کارگردانی خود نویسنده در سال 2002 روی پرده رفته است.
بالزاک و خیاط کوچولوی چینی به واقع قصهی عشق است،عاشقانهای در بستری تاریخی.و نیز کتابی است در ستایش کتابها یا به گفتهی نویسندهاش “ادای احترامی به ادبیات”.
دای سیجی در جایی گفته است: “من هیچ گاه قصد نظریه پردازی دربارهی انقلاب فرهنگی را نداشتم،بلکه میخواستم داستانی دربارهی عشق و دوستی بین سه نوجوان روایت کنم که به صورت مخفیانه و خدعه آمیز ادبیاتی سانسور شده را کشف میکنند”!
بر جاده های آبی سرخ
نادر ابراهیمی
داستان بلند "بر جاده های آبی سرخ "حکایت جوانمردی و رشادت دلاور مرد جنوبی گمنامی است به نام "میر مهنای دوغابی " هم او که خواب و آرامش را قریب یک دهه از استمارگران هلندی ، انگلیسی و پرتغالی و عثمانی ربود تا برای همیشه خلیج فارس از دستبرد اشغالگران در امان بماند نویسنده زنده یاد نادر ابراهیمی با پانزده سال مطالعه پیرامون زندگی این مبارز جنوبی وطن خواه به خوبی از عهده شناسایی و معرفی نهضت مقاومت وطن پرستانه میر مهنای دوغابی برآمده است من بیشتر آثار زنده یاد ابراهیمی را خوانده ام شاخصه آثار او حب وطن و وطن خواهی است وقتی با کش و قوس داستان همراه می شوی اش مبارزه و عشق به وطن در دل شخصیتها و قهرمانان جاری است.
در زمانه ما که کشورهای عربی خلیج نشین به بهانه های واهی خلیج فارس را دریک انحراف آشکار تاریخی خلیج عربی تعبیر می کنند این کتاب داستان واقعی دلاورمردان شجاع وطن پرستی است که از تمامی منفعت ها و خواسته های خود گذشتند تا خلیج فارس برای ایران و ایرانیان بماند. در صفحات آغازین داستان میر مهنا دریک اقدام انقلابی و نا باورانه پدرش "میر ناصر دوغابی"را که نوکر عناصر هلندی و انگلیسی را به ضرب گلوله می کشد. او با اتکا بر ایمان مردمی محبوبیتی کسب کرد که بسیاری از مردمان خطه جنوب نام فرزندانشان را به نام میر مهنا نام گذاری می کردند او از قانون " حمله مورچگان به ملخ " عبرت گرفته در یورش های بی امان شبانه اش کشتی های انگلیسی و عثمانی و هلندی را مورد تهاجم قرار داده که در بیشتر اوقات موفق می شد.
بازه زمانی داستانها مصادف است با حاکمیت شاهرخ میرزای کور چشم در بلاد خراسان و استیلای کریم خان زند بر اصفهان و شیراز و آزاد خان افغان برگستره شمال کشور (نیمه دوم قرن هجدهم میلادی) ، آنها هیچ حمایتی از میر مهنا ونهضت مردمی اش نمی کنند . او یکه و تنها دربرابر غارتگران می ایستد و مقاومت می کند.
چهل نامه کوتاه به همسرم
نام نویسنده : نادر ابراهیمی
نادر ابراهیمی کتاب چهل نامه ی کوتاه به همسرم را زمانی نوشته است که به تمرین خطاطی می پرداخته است. چنانچه خودش در آغاز کتاب چنین می نویسد: آن روزها که تازه تمرین خطاطی را شروع کرده بودم، حدود سال های ۶۳-۶۵، به هنگام نوشتن، در تنهایی – در فضایی که بوی تلخ مرکب ایرانی در آن می پیچید و صدای سنتی قلم نی، تسکین دهنده ی خاطرم می شد که گرد ملالی چون غبار بسیار نرم بر کل آن نشسته بود – غالبا به یاد همسرم می افتادم – که او نیز همچون من و شاید نه همچون من اما به شکلی، گهگاه و بیش از گهگاه، دلگرفتگی، قلبش را خاکستری رنگ می کرد – و می کوشیدم که به جستجو در به امید رسیدن به ریشه های گیاه بالنده و سرسخت اندوه، و دانستن اینکه این روینده ی بی پروا از چه چیزها تغذیه می کند، و شناختن شرایط رشد و دوامش آن را نابود کنم بل زیر سلطه و در اختیار بگیرم. پس، یکی از خوب ترین راه های رسیدن به این مقصود را در این دیدم که متن تمرین های خطاطی ام را تا آنجا که مقدور باشد اختصاص دهم به نامه ی کوتاهی به همسرم............
قهر، زبان استیصال است.قهر،پرتاب کدورت هاست به ورطه ی سکوت موقت؛ و این کاری ست که به کدورت، ضخامتی آزارنده ميدهد. قهر،دو قفله کردن دری ست که به اجبار،زمانی بعد،باید گشوده شود، و هرچه تعداد قفل ها بیشتر باشد و چفت و بست ها محکم تر، در ، ناگزیر، با خشونت بیشتری گشوده خواهد شد. و راستی که چه خاصیت ؟ من و تو ، شاید از همان آغاز دانستیم که سخن گفتن مداوم -و حتی دردمندانه- در بابه یک مشکل، کاری ست به مراتب انسانی تر از سکوت کردن درباره آن...
خروج ممنوع
از مقالهٔ «سارتر و خروج ممنوع» نوشتهٔ «روبی کوهن»(ضمیمهٔ کتاب «خروج ممنوع»): «دومین نمایشنامهٔ سارتر، «خروج ممنوع»، بر الگوی تکپردهایهای استریندبرگی بر تنشِ فزاینده استوار است. کار سارتر _ که مثل کار دانته در جهنم میگذرد _ متافیزیک را با فضای فیزیکیاش منعکس میکند. مثل دوزخ دانته، گناهکارانی مشابه، در همان حلقهای دوزخی سهیماند که در سراسر ابدیت کشیده شدهاست و مجازات آنها با گناهانشان در تناسب است.»
مردی در تبعید ابدی: براساس داستان زندگی ملاصدرای شیرازی، صدرالمتالهین
نادر ابراهیمی
ملاصدرا جزء معدود اندیشمندانی است که تفکراتش همچنان رونقمند و پر طنین، هر روز صیقل می خورد و درخشان می شود و می پرورد و می پروراند، چنانکه حضرت امام (ره) را نیز صدرایی خوانده اند و انقلاب اسلامی را هم متاثر از این تفکر. ملاصدرا اگر چه بزرگ زاده است و فرزند فرماندار اقلیم فارس، لیکن با شاهان و شاه زادگان ناسرخوش است و با قدرتمداران تیز زبان و سر گران؛ تا آنجا که حتی به اساتید خود من جمله میرداماد و میرفندرسکی و شیخ بهایی می تازد که چرا با حضور خود در دربار شاه عباس به وی وجاهت و مشروعیت می دهید، هرچند که آنان نیز برای خود دلایلی دارند.
ملاصدرا در عین پایبندی به اصول تشیع دوازده امامی، درصدد اصلاح کجی ها و بد فهمی ها است و این اصلاح گرایی وقتی با زبان تند و خطاب ویرانگر او همراه می شود، سر سبزش را به تندباد حوادث می سپارد. "مردی در تبعید ابدی" کتابی شیرین و جذاب است که به بازخوانی سرگذشت و شرح حوادث زندگانی صدرالمتالهین می پردازد و آنرا در قالب داستان هایی جذاب و لذت بخش به خوانندگان خود می نوشاند.
از روزگاران قدیم میان استدلالیون (فلاسفه) و اهل دل (عرفا) دعوا بر سر راه رسیدن به خدا وجود داشت. «ملاصدرای شیرازی» یا همان «محمد» صمیمی کتاب مردی در تبعید ابدی، کسی است که راه بینابینی را برگزید. راهی که دل می رود و عقل می پذیرد. محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی تنها پسر خانواده بود و از نظر پدرش که عالمی سرشناس بود، او لوس بار آمده بود! محمد با سخت کوشی و تحمل سختی های بسیاری که دانستن آنها نیز رنج آور است، توانست در سنین جوانی، در عقل و بحث شهره ی شهر شود؛ تا جایی که عالمان و استادان به او رشک می بردند. ملاصدرا هرگز از مباحثه و جدل خسته نمی شد و مشکلی نبود که نشکافد!
«زمانیکه با زمانه ی خویش نساختی،و با مَسند نشینان و أمربَران ایشان کنار نیامدی؛ و آنچه را که جاهلان می گویند، جاهلانه باز نگفتی، لاجرم به تبعید ابدی ِ روح گرفتار خواهی شد. حتی اگر در کنجِ منزلی،در شهری ساکن باشی. و اگر بر نپذیرفتن پای فشردی، آواره ات خواهند کرد، یا به زندانت خواهند انداخت و به دارَت خواهند کشید!» (از ص 11 کتاب)