سرباز خوب
سرباز خوب، داستانی از عشق است؛ رمان مربوط به سال ۱۹۱۵ میباشد که توسط نویسنده انگلیسی فورد مادوکس فورد، نوشته شده است. این کتاب قبل از جنگ جهانی اول نگارش شده است. داستان رمان، روایت کننده سرگذشت ادوارد شبرهام، سربازی است که داستان ازدواج او و دو دوست امریکاییاش را بیان میکند. رمان توسط شخصیتی به نام جان داول روایت میشود؛ یکی از شخصیتهای اصلی که خراب شدن روابط میان او و همسرش، موضوع اصلی داستان میباشد.
همچنین، رمان با استفاده از تعدادی فلاش بک به گذشته و بدون ترتیب زمانی روایت میشود؛ تکنیکی ادبی که بخشی از نگاه پیشگامانه فورد به مکتب ادبیات امپرسیونیسم را نشان میدهد. درواقع فورد برای روایت داستان از ابزار راوی نامعتبر، به منظور تاثیر بیشتر استفاده کرده است. راوی نامعتبر در واقع در انتهای داستان حوادثی را بیان میکند که با حوادثی که شخصیتهای اصلی داستان تعریف کردهاند، متفاوت میباشد؛ و واقعیت وجودی احساسات و شخصیت افراد رمان را بازگو میکند. رمان به طور کلی، مبتنی بر حوادثی از فساد و زندگی شخصی خود فورد میباشد. نام اصلی رمان “غم انگیزترین داستان” بوده است، اما بعد از شروع جنگ اول جهانی، ناشر تقاضای عنوان جدیدی برای کتاب مینماید.
تضاد میان ظاهر و واقعیت، از مضامین مهم رمان میباشد. هیچ کس در سرباز خوب، واقعاً کسی که ادعا میکند، و یا فردی که خواننده تصور میکند، نیست. برای مثال، ادوارد، یک سرباز خوب، قابل اعتماد و راستگو نیست؛ فلورانس، همسر متین و وفاداری نیست؛ لئونورا یک زن عادی، درستکار و عاری از هر عشق یا احساس نیست. رمان واقعیت بخشیدندوال به تصوراتش را به تصویر میکشد، در این جهت که ظاهر افراد، واقعیت وجودشان نیست. در سال ۱۹۹۸، کتابخانه مدرن، در لیست ۱۰۰ رمان برتر انگلیسی زبان قرن بیستم، رمان سرباز خوب را در رتبه ۳۰ قرار داد. در سال ۲۰۱۵ نیز این کتاب مجددا در لیست حضور داشت و در رتبه ۱۵ قرار گرفت.