در حال نمایش 2 نتیجه

نمایش 9 24 36

اعترافات قدیس آگوستین

650,000 تومان
آگوستین قدیس ترجمه: سایه میثمی

کتاب «اعترافات آگوستین قدیس» یکی از مشهورترین آثار مارکوس اورلیوس اوگوستینوس معروف به سنت اوگوستین فیلسوف و اندیشمند مسیحی در سال‌های ابتدایی قرون وسطی است. کتاب اعترافات این متفکر از آثار بزرگ قرن چهارم میلادی است که هم یک حدیث نفس بوده و در عین حال بیان اعتقادات و خاطرات وی را هم در بر می‌گیرد.

سنت آگوستین چهره پویایی در دینداری مسیحیت بوده که از ابتدا تا انتهای شکل‌گیری اعتقادات مسیحی‌اش، فراز و فرودهای زیادی داشته است. این اندیشمند مسیحی حتی مدتی آیین مانوی داشته است. او در مسیر تغییر و تحول افکارش، در مقاطع مختلف رساله اعترافاتش، دیدگاه‌ها، ادیان و مذاهب مختلف را نقد می‌کند. به عنوان مثال دیدگاه مانویان یکی از مباحثی است که سنت آگوستین در کتابش آن را با دیدگاه پایانی‌اش مقایسه می‌کند. از مناظری می‌توان آگوستین مقدس را به امام محمد غزالی که برای رسیدن به اعتقاد نهایی‌اش از فراز و فرود‌های بسیاری گذر کرد، شبیه دانست.

شبها و روزها

300,000 تومان

کنستانتین سیمونوف

ترجمه: ناصر منصوری

 پس از شولوخف برجسته‌ترین نام در ادبیات جنگی شوروی از آن کنستانتین سیمونوف است. این خبرنگار جنگی، برنده شش جایزه‌ی استالین و لنین بیش از هر نویسنده دیگری به جنگ پرداخت. او نه‌تنها شعرهای جنگی سرود، بلکه رمان‌های فراوانی نیز در این باره نوشت. «همرزم» مربوط به درگیری شوروی با ژاپنی‌ها، «شب‌ها و روزها» درباره‌ی نبرد استالینگراد، «زنده‌ها و مرده‌ها» درباره‌ی سال‌های آغازین جنگ جهانی دوم، «مردم سرباز به دنیا نمی‌آیند» باز هم درباره‌ی استالینگراد و «دفتر یادداشت‌ها» درباره جنگ جهانی دوم از این جمله‌‌اند. در ابتدای کتاب چنین می خوانیم: زنی فرتوت به دیوار کاهگلی انبار تکیه داد و با صدایی آرام و خسته گفت که استالینگراد چگونه به آتش کشیده شد. هوا خشک و غبارآلود بود. نرمه بادی می وزید و غبار زردرنگ را در هوا می پراکند. پای زن، برهنه و سوخته بود و او در حین حرف زدن گرد و خاک را از پای سوخته اش پاک می کرد. گویی این مرهم دردش بود. سروان سابوروف به پوتین سنگین و گل آلود خود نگاهی انداخت و از زن دور شد. او مردی بود قوی جثه، دارای شانه های ستبر و بلند قد. قامت خمیده و چهره هموار و محکمش تا حدی به دوران جوانی گورکی شباهت داشت. آرام ایستاده بود و به حرف های زن گوش میداد...