بیماری به سوی مرگ (شرح روانشناسانهی مسیحی برای پارسایی و دینداری)
اين اثر مطالعهاي است در زمينه انسانشناسي ديني. مقصود كي يركه گور در اين اثر توصيف آزمايش گناه بر اساس تحليلهاي اگزيستانسيل است. آزمايش گناه نوعي نسبت و ارتباط فرد است با خدا. در مقابل «خداوندا ما هميشه خطاكاريم» اين است معني مسيحي گناه . يك مسيحي از طريق ابلاغ و وحي به گناه، خودآگاهي پيدا ميكند. اما بر اوست كه رفتار خود را با توجه به اينكه گناهكاري بنياد تقرر ظهوري است، تنظيم كند. اين آگاهي به خطا وقتي به عنوان لازم ذاتي تقرر ظهوري آدمي تلقي شود، امري نااميدكننده است. اما نااميدي ميتواند صور مختلف داشته باشد. گناهكار فراروي خداوند با آگاهي از خطاي خود ميتواند از خود رها شود و رستگاري خويش را ضمن فعل فرار از گناه كه مشابه با فرار شخص از سايه خويش است، جستجو كند و نيز ميتواند گناهكار بودن خود را انتخاب كند و چنان كه هست بپذيرد و نوعي وضع ستيزهآميز فراروي خداوند اختيار كند.