با کفش های دیگران راه برو
شارون کریچ
ترجمه: کیوان عبیدی آشتیانی
سلامانكاتري هيدل 13 ساله كه همه او را سال صدا ميكنند براي يافتن مادرش، به همراه پدربزرگ، عازم سفري طولاني ميشود. در طول سفر، او داستان فيبي وينترباتوم را تعريف ميكند، دختري كه مادرش به طور ناگهاني ناپديد شده و پيغامهاي اسرارآميز دريافت ميكند. در پشت داستان فيبي، داستان سال و جريان سفر بدون بازگشت مادرش وجود دارد. او كمتر از يك هفته فرصت دارد تا خودش را به مادرش برساند. سال مطمئن است كه عليرغم مخالفت پدرش، اين سفر تنها شانس او براي برگشت به موقعيت گذشته است.