خط سوم
محمدحسین ناصرالدین صاحب الزمانی
خط سوم عنوان کتابی است اثر دکتر ناصرالدین صاحبالزمانی درباره شخصیت، سخنان و اندیشه شمس تبریزی.عنوان کتاب برگرفته از سخنی معروف از شمس تبریزی است به این صورت"گفتند: ما را تفسیر قرآن بساز! گفتم: تفسیر ما چنان است که میدانید! نی از محمد و نی از خدا! این «من» نیز منکر میشود مرا! میگویمش: چون منکری، رها کن، برو! ما را چه صداع (دردسر) میدهی؟! میگوید: نی! نروم!... سخن من فهم نمیکند. چنان که آن خطاط سه گونه خط نوشتی: یکی او خواندی، لا غیر! یکی را هم او خواندی هم غیر! یکی نه او خواندی نه غیر او! آن [خط سوم] منم که سخن گویم. نه من دانم، نه غیر من!"تعبیر اصطلاحواره «خط سوم»، در اصل متن نقل شده از شمس تبریزي، نيامده است. ليکن، مؤلف با توجه بر تاکيد صريح عدد سه در جمله «آن خطاط ، سه گونه خط نوشتی»، در ضمن دو قلاب که حاكی از افزودن بر اصل متن است، نتيجه گرفته كه پيامد آشكار منطقي و دستوری «آن منم» عبارتست از: » آن [خط سوم] منم » و به استناد ھمين دريافت، عنوان كتاب خود را « خط سوم» قرار داده است.نظام و محتوااولین بخش کتاب با عنوان «دیگران، درباره شمس» شامل گزینشی کوتاه از مهمترین نوشتههای فارسی درباره شمس است. نویسنده مهمترین این نوشتهها را سه اثر میداند:۱) بهاءالدین سلطان ولد (۷۱۲ ۶۲۳ هـ/ ۱۳۱۲ ۱۲۲۶م)؛ مثنوی ولد یا ولد نامه، تصحیح جلال همایی، تهران، ۱۳۱۵. سلطان ولد فرزند مولوی است که خود، شمس را دیده است و زندگانی پدر خویش و برخورد او را با شمس به مثنوی سروده است.۲) شمس الدین احمد افلاکی؛ مناقب العارفین، تصحیح تحسین یازیجی، انتشارات انجمن تاریخ ترک، آنکارا، جلد یک، ۱۹۵۹، جلد دو، ۱۹۶۱. افلاکی اثر خود را در ۷۱۸ هجری/ ۱۳۱۸ میلادی آغاز کرده است و از معاصران مولانا و فرزند او، سلطان ولد، به شمار می رود.۳) فریدون بن احمد سپهسالار؛ رساله در احوال مولانا جلال الدین، تصحیح سعید نفیسی، کتابخانه اقبال، تهران، ۱۳۲۵. سپهسالار نیز رساله خود را در سال های میان ۷۲۹ ۷۱۹ هـ/ ۱۳۲۸ ۱۳۱۹ م تالیف کرده است و از عارفانی به شمار می رود که محضر مولانا را شخصاً درک کرده اند.بدین ترتیب، مؤلف با تکیه به این سه منبع که اطلاعات معاصران شمس را به دست میدهد برای نمودن خصوصیات اخلاقی، شخصیت و درک زندگانی شمس سود برده است تا خواننده خود، کم و بیش، در سیر زندگانی شمس از آغاز تا به انجام قرار گیرد.بخش دوم که در واقع بخش اصلی کتاب است «کاوشی در شخصیت و آرمان شمس» نام دارد دارای سرفصلهای زیر است: ۱- شمس زایشگر ۲- شخصیت شمس ۳- شاهد سقوط زمان ۴- عرفان دروناین بخش دربرگیرنده نگاهی روانشناسانه به شمس و نیز جامعهشناسانه به فضای پیرامون او و نقش اوضاع نابسامان اجتماعی در شکلگیری افکار و احوال شمس تبریزی. عصر شمس عصر انحطاط ارزشهاست. حرکتها همه یا اساس بر بیاساسی دارند و یا در نطفه خاموش شدهاند. سویی زاهدان هرسویی، گوشهای امیران عیاش شاهدباز، در شمالشرق فریاد ضدبشری مغولان، آنسوتر در کشاکش جنگ با تتاران، و در غرب خلیفه که با نام دین فساد را هر سو کشانده. تفاوتهای حیرتانگیز طبقاتی شمس را بیزار از تمکن میکند. فساد و پیروی از شهوت و خودکامگی جامعه را در میان گرفته و شمس نیاز به شوریدن را احساس میکند.آخرین بخش کتاب اختصاص به سخنان شمس تبریزی دارد که در آن سخنان او با موضوعاتی درباره انسان، درباره دیگران، درباره خود، داستان ها، آرمانگرایی ها، کلمات قصار و طنزها آمده است. و در پایان کتاب نیز فهرستها، نشانههای اختصاری، منابع و مآخذ آمده است.
شبه خاطرات (تاریخ شفاهی عصر پهلوی)(۲جلدی)
خاطرات دکتر علی بهزادی در سالهای دهه سی تا انقلاب اسلامی از چهره های برجسته سیاسی آن دوران.
کتاب شبه خاطرات اثر ارزشمند زنده یاد دکتر علی بهزادی تاریخ شفاهی عصر پهلوی را بیان می نماید. از نظر اهمیت محتوی، در مورد تاریخ معاصر ایران، خوانندگان این کتاب با نکته هایی ظریف، روشنگر و حتی شگفت انگیز از کارها، گفته ها و وصف حال ها رو به رو خواهند شد که شاید در هیچ منبع دیگری نتوانند نظیر آنها را بدین وضوح و آسانی، فرا یابند!؟ نمونه هایی زنده و دردناک از چرخش های یکصد و هشتاد درجه ای از چپ چپ به راست راست، را در شرح حال تحصیل کرده های دانشگاهی و نه روشنفکران راستین استوار در شبه خاطرات می توان بازیافت. همچنین شبه خاطرات و آن هم نه چندان به ندرت، طنزی مطبوع، توأم با صداقت، از ظرفیت پایان ناپذیر انسانیت ناپذیر انسانیت در شخصیتی، به ظاهر مفلوک و مشهور به جلاد مطبوعات، یعنی درست درجایی که هرگز انتظار آن نمی رفته است، خواننده را یکسره غافلگیر می نماید که به تجلی نورها در تیرگی ها، بشارت می دهند! در وصف حال ها، در شبه خاطرات کمتر به شرح زائد بدیهی ها و مصادره به مطلوب ها بر می خوریم. بلکه بیشتر کشف مجهول ها، به وسعت دایره ی شناخت های ما برکت می بخشند. کوتاه سخن، شبه خاطرات هرمنویتیک ماکیاولیسم در ایران معاصر است که به شیوه ای هر چه نزدیک تر به سبک تدوین کتاب های مرجع تاریخی، شامل انواع فهرست ها و نمایه ها، در خور استفاده همه به ویژه پژوهندگان رشته تاریخ معاصر ایران، به چاپ رسیده است.
فردوسی پاکزاد
فردوسی فرزانه سراینده ای بود انقلابی، انقلابی نه بمفهوم امروز و نه باین اندیشه که توده مردم را بشورش و آشوب و خون ریزی بکشاند، او انقلابی بود، اندیشه های سیاسی داشت، با چگونگی گردش دستگاه شهریاران گوناگون و پراکنده زمان خود و راه و روش ناهنجار فرمانروایان و سرداران ملوک الطوایف روزگار خویش نمی توانست همساز و دمساز باشد. او تنها بر آن نبود که نامه باستان و یا داستان هائی که بدستش رسیده و یا از این و آن شنیده است بنظم آورد. او این نظم و این داستان ها را بهانه و دست آویز ساخت تا بتواند آنچه در دل دارد بی پروا بگوید، خرده گیرد و همگان را آگاه کند که چه راهی برای زندگی آزاد در پیش گیرند و بدانند که چگونه در جستجوی خوشبختی و آزادگی تا آنجا که حق هر کس است پیش بروند.