معمای کوانتومی (فیزیک با آگاهی مواجه می شود)
بروس روزنبلوم و فرد کاتنر
فرهاد توحیدی
نيلز بور برنده جايزه نوبل فيزيك : اگر با تئوري فيزيك كوانتوم شوكه و مات و مبهوت نشده ايد ، پس واقعا" آنرا نفهميده ايد.
در جهان کوانتومی، شما هیچ چیز را دقیق نمیتوانید محاسبه کنید. این به علت خطای دستگاههای شما نیست بلکه جهان کوانتومی چنین است. اصل عدم قطعیت هایزنبرگ در واقع پایانی بود بر ادعای قابلیت پیشبینی جهان به صورت کاملا دقیق.
بر اساس اصل عدم قطعیت، علم توانایی محاسبه کاملا دقیق هیچ چیز را ندارد و همواره مقداری عدم قطعیت وجود دارد، مهم نیست که شما چقدر دستگاه های محاسباتی پیشرفته داشته باشید. آنچه ما پیشبینی میکنیم احتمال یک اتفاق است و لا غیر.
مهم نیست شما چقدر شرایط یک آزمایش را مشابه در نظر بگیرید با تکرار آزمایش در شرایط کاملا مشابه، نتایج متفاوت خواهد بود!!!!! این مساله چیزی است که آلبرت اینشتین را ناراحت میکرد او همواره میگفت "خدا تاس نمی اندازد" چرا که معتقد به دقت مطلق علم بود.
یکی از نتایج شگفت آور اصل عدم قطعیت ایجاد ماده از هیچ است. بر اساس اصل عدم قطعیت شما در آن واحد نمیتوانید انرژی یک نقطه از فضا را دقیقا صفر محاسبه کنید پس عملا در فضای کاملا خالی از هیچ (دقیقا هیچ یعنی حتی انرژی هم وجود ندارد) ذرات ماده و ضد ماده ایجاد میشوند و سپس به انرژی تبدیل میشوند. ایجاد ماده و انرژی از هیچ، هم برای خداشناسان و هم افراد لامذهب بسیار جالب بوده است و هر دو گروه آنرا دلیل صحت نظرات خود میدانند.
فيزيكدانان در تلاش براي فهم اتم، مكانيك كوانتومي را ابداع كردند، كه موفقترين نظريه علم و زيربناي يك سوم اقتصاد ما است. آنها با دستپاچگي دريافتند كه با اين تئوريشان، فيزيك با آگاهي مواجه ميشود.مولفين بروس روزنبلوم و فرد كانتر كل اين مسايل را با بياني غيرفني به كمك چند داستان تخيلي و رواياتي در مورد توسعهدهندگان تئوري توضيح ميدهند. آنها معماي كوانتومي را صادقانه مطرح ميكنند، با اين تاكيد كه چه چيزي تفكر است و چه چيزي نيست. توصيف معماي كوانتومي از حقايق كوانتومي تجربي، و تئوري كوانتومياي كه آنها را توضيح ميدهد، قطعي است. ولي تفسير اين كه اينها همه به چه معنا هستند به شدت مورد بحث است. ولي هر تفسير فيزيك كوانتومي شامل آگاهي ميشود. و بنابراين مولفين به كاوش در خودآگاهي ميپردازند و با معماي كوانتومي مواجه ميشوند. اراده آزاد و اصل انسانگرا به موضوعاتي حياتي تبديل ميشوند، و پيوند آگاهي و كيهان كه توسط بعضي از كيهانشناسان كوانتومي پيشتاز پيشنهاد ميشود حيرتانگيز است. خواننده به مرزي ميرسد كه در آن تخصص خاص فيزيك ديگر تنها راهنماي مطمئن نيست. در عوض حقايق و اشاراتي را ملاحظه ميكند كه توسط مكانيك كوانتومي ارائه ميشوند و توانايي تفكر براي خود را پيدا ميكند.