دوره آثار فلوطین (۲جلدی)
پس از حملهٔ اسکندر به اقصی نقاط جهان قدیم، مرکز دانش و فلسفه از آتن به اسکندریه منتقل شد. اسکندریه در آن دوران قریب به یک میلیون نفر جمعیت داشت و مرکز برخورد پرشور تفکرات گوناگون بود؛ اما شناخت ما از این تفکرات و اندیشههای بسیار مختلف، بسیار اندک است. چرا که کتابخانهٔ مشهور این شهر چندین بار به آتش کشیده شد.
علاوه بر این، اندیشمندان مکتب اسکندریه، بر خلاف یونانیان، اصرار چندانی بر مکتوب نمودن عقاید خود نداشتند. چرا که اکثراً هدف از علم را، نه آموزش، که یک رهایی فردی میدانستند و در نتیجه دیگر نیازی به نوشتارینمودن ماحصل اندیشهٔ خود نمیدیدند. اما در میان همهٔ آنان، فلوطین یک استثنا است. او به اصرار شاگردان خود دست به نوشتن زد و نوشتههای او را، شاگردش، فرفوریوس در ۵۴ رساله گرد آورد. فرفوریوس نوشتهها را در شش دستهٔ ۹تایی مرتب ساخت و هر دسته را یک «انئاد» نامید. (در زبان یونانی به معنای ۹ گانهاست و در عربی تاسوعات نامیده میشود)
فلوطین به یمن این نوشتهها یکی از مؤثرترین و الهامبخشترین فیلسوفان جهان گردید. بدون اغراق میتوان گفت که از لحاظ میزان تاثیر، فلسفهٔ فلوطین —که مهمترین فیلسوف نو افلاطونی و به نوعی نمایندهٔ تمام و کمال آن است— تنه به فلسفه افلاطون و یا ارسطو میزند.