ساعت ساز نابینا
ریچارد داکینز
دكتر محمود بهزاد – شهلا باقری
ساعت ساز نابینا (به انگلیسی: The Blind Watchmaker) با زیرفرنام چرا شواهد فرگشت، نشاندهندهٔ جهان بدون طراح است در سال ۱۹۸۶ به دست ریچارد داوکینز نوشته شد. در این کتاب او توضیحات و استدلالهایی برای فرگشت به وسیلهٔ انتخاب طبیعی عنوان نمودهاست. هچنین بر نقدهایی که بر کتاب قبلیاش «ژن خودخواه» نوشته شده بود پاسخ دادهاست. هر دو کتاب با هدف عمومیترکردن فرگشت ژن-محور نگاشته شدهاند.
نام کتاب به شکلی متاثر از تشبیهی است که کشیش قرن هجدهمی ویلیام پالی به کار برد. تشبیه پالی به طور کلی چنین بود که: حتی اگر شما ندانید که ساعت چیست، طراحی چرخ دندهها و فنرها و طرز چینش آنها در کنار همدیگر برای یک مقصود خاص، شما را وامیدارد که نتیجه بگیرید که «این ساعت باید سازندهای داشته باشد، کسی که آن را به منظوری خاص طراحی کردهاست؛ سازندهای که از سازوکار آن آگاهاست، و کاربردی برای این طراحی داشتهاست». «اگر این نتیجهگیری در مورد یک ساعت ساده درست باشد، پس آیا کاملاً درست نیست که در مورد چشم، گوش، کلیه، مفصل آرنج، و مغز هم گفته شود که طراح هوشمند و هدفمندی دارند؟ این ساختارهای زیبا، پیچیده، ظریف، و آشکارا طراحیشده به مقصود خاص هم باید طراحی، ساعتسازی، داشته باشند - که هماناخداست.
پالی به این طریق برهان نظم را بیان کرد که مورد علاقهٔ خداباوران قرار گرفت. داوکینز در تشبیهی تازه، طراحی انسان و توانایی او در برنامهریزی را با انتخاب طبیعی مقایسه میکند؛ و به این دلیل فرآیند فرگشت را متناظر با ساعتساز نابینا میگیرد.
انتخاب طبیعی یعنی فرآیند ناآگاه، کور و در پایه غیرشانسی که داروین آن را کشف کرد، هیچ هوشی ندارد. اگر بخواهیم بگوییم فرگشت نقش یک ساعتساز را در طبیعت بازی میکند، میتوان گفت آن یک ساعتساز نابینا است.
داوکینز در تکمیل استدلالهای خود، که در واقع انتخاب طبیعی میتواند سازگاریهای پیچیدهٔ ارگانیسمها را توضیح دهد؛ این مسئله را عنوان میکند که میان توانایی به وجود آمدن پیچیدگی از «یک فرآیند سراسر تصادفی»، در مقابل «تصادفی که با انتخاب فزاینده همراه باشد» تفاوت بسیار هست. او این مسئله را با استفاده از برنامه راسو نشان میدهد. سپس انتخاب مصنوعی را در مدل کامپیوتری که با استفاده از برنامهٔ آموزشی پیشرفتهتر ساختهٔ خودش تهیه کرده بود، بهتر نشان داد.
در اواخر کتاب، پس از بحث دربارهٔ توانایی فرگشت برای توضیح دلیل پیچیدگی حیات، داوکینز آن را به عنوان دلیلی بر ضد وجود خدا به کار میبرد. «یک آفریدگار که توانایی نظم بخشیدن به پیچیدگیهای جهان را دارد، و به طور لحظه به لحظه یا با هدایت فرگشت را اداره میکند،... باید خودش در وهلهٔ نخست به شدت پیچیده باشد...» او این اعتقاد را بدیهی پنداشتن پیچیدگی منظم بدون ارائهٔ توضیح و دلیل دانستهاست.
در مقدمهٔ کتاب، داوکینز عنوان کرده که کتاب را «نه تنها به جهت متقاعدکردن خواننده از اینکه جهانبینی داروینی درست است، بلکه از این جهت که تنها نظریهٔ شناخته شدهای است که در اصل قادر به حل مشکل وجود داشتن ماست» نوشتهاست.
ویرایشی جدید از این کتاب در سال ۲۰۰۶ منتشر گشت.
شور هستی: داستان زندگی چارلز داروین
ایروینگ استون برای اهل کتاب نامی آشنا و خاطرهانگیز است کتاب شور زندگی او هنوز مانند اثری تازه، خواندنی و دلپذیر است.
ایروینگ استون به عنوان استاد مسلم رمان بیوگرافی شهرت جهانی دارد و اکنون او شما را در کتاب شور هستی، با عشق و زندگی چارلز داروین محقق بزرگ این قرن آشنا میسازد.
استون در این کتاب نیز لحظههای شرین زندگی و ماجراهای دلپذیر این محقق بزرگ را به تحریر میکشد رمانی بس جذاب و دلانگیز.
قرن داروین: تکامل و مردانی که آن را کشف کردند
لورن آیزلی
ترجمه: دکتر محمود بهزاد
لورن آیزلی (زاده 3 سپتامبر 1907 - درگذشته 9 ژوئیه 1977) یک انسان شناس، مربی، فیلسوف و نویسنده علوم طبیعی آمریکایی بود که از دهه 1950 تا 1970 کتاب هایی را تدریس و منتشر کرد. او درجات افتخاری بسیاری دریافت کرد و عضو چندین انجمن حرفه ای بود. در زمان مرگش، بنجامین فرانکلین استاد مردم شناسی و تاریخ علم در دانشگاه پنسیلوانیا بود.
قرن نوزدهم را می توان در یکی از مهمترین جنبه های آن، یعنی توسعه مفهوم تکامل، «قرن داروین» نامید.
نیوتن گفت: اگر تا به حال دیده ام به این دلیل است که بر شانه های غول ها ایستاده ام. همانطور که آیزلی در «قرن داروین» نشان میدهد، همین را میتوان در مورد چارلز داروین نیز گفت.
این کتاب در سال 1958 برنده جایزه فی بتا کاپا برای بهترین کتاب در علم شد.