بگو متأسفی(کتاب اول)
در مجموعه جديد مليندا لي نويسنده پرفروش مجله وال استريت، بازپرس سابق مورگان دين با شخصيترين و مهلکترين پرونده زندگياش روبهرو ميشود.
بعد از مرگ ويرانگر شوهرش در عراق، مورگان دين در جستجوي آرامش به زادگاهش اسکارلتفالز باز ميگرد. حالا که خانوادهاش دورش را گرفتهاند آرامش گمشدهاش را باز مييابد و يک فرصت شغلي به دست ميآورد- تا زماني که پرستار بچههايش کشته ميشود و همسايهاش از او درخواست ميکند تا از پسرش نيک که به قتل نفس متهم شده است دفاع کند.
تيسا يک دختر همسايه دوست داشتني بود و جامعه از مرگ ناجوانمردانهاش به خشم آمده بود. ولي مورگان سالهاست که نيک را ميشناسد و با وجود تمام مدارک محکمي که بر عليه او وجود دارد نميتواند گناهکار بودنش را باور کند. از دوستش لنس کروگر که سابقاً پليس بود و حالا در بخش خصوصي کار ميکرد کمک ميخواهد، مورگان و لنس برخلاف کل شهر، پليس و دايره جنايي، با قدرت تمام شروع به تحقيق ميکنند و عزمشان را جزم ميکنند تا قاتل واقعي را پيدا کنند. ولي همانطور که آنها يکييکي پرده از رازهايي برميدارند که لرزه به جان مردم مياندازد، هدف مرد ديوانهاي که در پشت پرده پنهان شده قرار ميگيرند.