ساعت ۲۵
کنستانتین ویرژیل کئورگیو
ترجمه: هوشمند مهرآسا
این رمان گیورگیو، مضمون و محتوایی همبسته دارد و به رنجها و درگیریهای منبعث از جنگ جهانی دوم، ظهور فاشیسم و سپس رفتار متفقین در پایان جنگ پرداخته است. به نحو غریبی یادآور دو رمان شگفتانگیز کورتزیو مالاپارته، نویسنده نامدار و صاحب سبک ایتالیایی است.
اتفاقاً مالاپارته هم ریپورتر جنگی بود و اساس دیدهها و دانستهها و نوشتههایش را گزارشهای خبریاش برای مجلات و روزنامهها تشکیل میداد. او هم به جبهه روسیه اعزام شد و سرانجام به خدمت متفقین درآمد. منتها رنج و تجربه اسارتی طولانی و تبعیدی درازمدت در کارنامه او نبود. هم از این رو با نگاهی تندتر و نقادانهتری مینوشت سبکی تپندهتر داشت. افزون بر اینها، دو رمان مالاپارته هم، یکی در نقد فاشیسم و دومی در نقد و کنایت به متفقین و فاتحان جنگ نوشته شده بود
«ساعت 25» ابتدا به زبان رومانیایی نوشته شد و سپس به فرانسه و زبانهای دیگر ترجمه شد. این اثر، همواره به عنوان مهمترین کتاب نویسنده باقی ماند. قصهای است درباره تیره روزیها و بدبختیهای اهالی دهکدهای به نام فانتانا و روستایی جوان و سادهلوحی به نام یوهان مورتیس که به اقلیت آلمانی نژاد یهودی ساکن رومانی تعلق دارد. این جوان، عاشق دختری به نام سوزاناست و سوزانا نیز به او عشق میورزد. اما جنگ آنها را از هم جدا میکند و بیرحمانهترین صحنهها را در طول چهارصد صفحه از این کتاب درباره این دو، که نماد مردمان له شده در زیر زنجیر تانکهای تاریخاند، مرور میکنیم.
عاشقان از هم جدا میشوند و جوان عاشق، یوهان مورتیس، قربانی اروپا میشود و در سراسر این قاره، همچون آوارهای شکنجه دیده است که مدام زجر میکشد. داستان «ساعت 25»، قصهای رمانتیک و عاشقانه است، اما مجالی برای لذتها و صحنههای عاشقانه باقی نمیماند.