فنومنولوژی روح (پدیدارشناسی ذهن)
گئورگ ویلهلم فریدریش هگل
ترجمه: دکتر زیبا جبلی
مهمترين ويژگی اين ترجمه اين است كه از متن اصلی ، يعنی زبان آلمانی ترجمه شده است .
پدیدارشناسی روح مقدمه ای بر فلسفه است که به طور سیستماتیک رشد آگاهی را تا سطح آنچه ما به درستی آگاهی فلسفی می نامیم (عقل؛ معرفت مطلق) ردیابی می کند.
پدیدارشناسی روح هگل (1807) یکی از تأثیرگذارترین متون در تاریخ فلسفه مدرن است. در آن، هگل تصویری گیرا و بدیع از رابطه ذهن با جهان و افراد با یکدیگر ارائه کرد. هگل مانند کانت قبل از خود، گزارشی نظام مند از ماهیت دانش، تأثیر جامعه و تاریخ بر ادعای دانش، و ویژگی اجتماعی خود عاملیت انسان ارائه کرد. درک جدید و جسورانه ای از آنچه پس از هگل «سوبژکتیویته» نامیده شد، از این اثر برخاسته است و در شکل گیری فلسفه های بعدی مانند اگزیستانسیالیسم، مارکسیسم و پراگماتیسم آمریکایی که هر کدام واکنشی به ادعاهای بنیادی هگلی است، کمک کرد.
برای خواننده غیرآماده، پدیدارشناسی روح، که یکی از مهمترین آثار فلسفی پخته ی هگل است، میتواند شروعی ناامیدکننده برای سبک فلسفی بسیار خاص و دشوار او باشد. مشکل تا حدی به این دلیل پیش میآید که هگل، که در چارچوب سنت ایدهآلیسم آلمانی کار میکرد، تلاش میکرد با ابعادی از تجربه انسانی دست و پنجه نرم کند که عمدتاً خارج از محدوده این سنت است که بیش از همه توسط کانت پایهگذاری شده بود. هگل در حالی که عمیقاً مدیون کانت بود، زبان ایده آلیسم را کاملاً برای توضیح آنچه احساس می کرد نیاز به توضیح دارد کافی ندید و مجبور شد اصطلاحات فلسفی خود را ابداع کند که در ابتدا ناآشنا و عجیب به نظر می رسند. دشواری پدیدارشناسی نیز در جاه طلبی خارق العاده این اثر است. هگل بیست و هفت ساله در یک ژست سرگیجهآور تلاش میکند تمام ابعاد گوناگون تجربه انسانی را آنگونه که میبیند ترسیم و تعریف کند: دانش و ادراک، آگاهی و ذهنیت، تعامل اجتماعی، فرهنگ، تاریخ، اخلاق، و مذهب. . نتیجه هرج و مرج است و درک نکات او اغلب دشوار است، اما این کار در نهایت برای کسانی که ترکیب مناسبی از صبر و تخیل مورد نیاز برای "رمزگشایی" هگل را دارند، بسیار ارزشمند است.