مارینا
… دهه هشتاد است و بارسلون محبوب ومطلوب نویسنده برای آن که ماجراهایش را در آن قرار دهد. شهری با رستنی های رام نشدنی، مجسمه هایی که زنده به نظر می رسند و گورستان هایی متروک و یادآور آب دریا، که احساسی سرد و شوم می آفرینند. در چنین فضایی است که نوجوان پانزده ساله ای، شاگرد مدرسه ای شبانه روزی، به محض یافتن امکان فرار، شهررا زیرپا می گذارد تا رازهای آن را کشف کند. به این ترتیب است که روزی باغی که ظاهرش نوید می دهد یک سلسله راز در اختیارش قرار دهد او را به سوی خود می کشد. و یک دیداربرای او و دختری مرموز که اودر باغ می یابد سلسله ماجراهای پر راز و رمزی پیش می آورد که خواننده مسحور را تا پایان اثر رها نمی کنند. زافون در این اثر یک بار دیگر سحر تخیل و قلم خود را عرضه می کند…
کارلوس روئیث ثافون (۱۹۶۴) نویسنده ی اسپانیایی، نوشتن را از چهارده سالگی آغاز کرد و هنوز سی سالش نشده بود که با سهگانهی “مه” به رماننویسی موفق و معروف بدل شد. مجموعه آثار او نه تنها نظر منتقدان را جلب میکنند و برندهی جوایز ادبی میشوند، بلکه فروش بالای بیست میلیون نسخه در جهان داشتهاند. مارینا یکی از همین آثار است که وقتی به آلمانی ترجمه شد، سیصدهزار نسخه از آن فقط در شش هفتهی نخست به فروش رسید.
ثافون از سال ۱۹۹۳ در کالیفرنیا زندگی می کند و علاوه بر رمان،فیلمنامه هم می نویسد.