در حال نمایش 4 نتیجه

نمایش 9 24 36

دام گستر

28,000 تومان

اووه تیم

ترجمه‌ی حسین تهرانی

اووه تیم ار در ادبیات امروز آلمان خَلَف «هاینریش بل» کبیر می‌دانند. بیشتر رمان‌های او در زمره‌ی بهترین رمان‌های ادبیات آلمان در سی سال اخیر قرار گرفته است. از جمله «سرخ»، «مثلا برادرم»، «کشف سوسیس کاری»، «شب تولد یحیای نبی» و …

«دام گستر» یکی از درخشان‌ترین آثار این نویسنده است که سال ۱۹۹۱ چاپ شد. رمان، روایت فساد و تباهی مردی است که تا گردن در شر فرو رفته. او به کودکی‌اش باز میگردد و ماجراهایی نفس‌گیر را که بر او و اطرافیانش رفته روایت می‌کند و از انتظار برای اتفاقی می‌گوید که در کمین اوست… رمان، مملو از آدم‌ها و رویدادهای عجیب است و شکواییه‌ای علیه فساد و اختلاس‌های هولناک مالی در آلمان سال‌های دهه‌ی هشتاد.

اووه تیم در این رمانش نیز تاریخ و سیاست و گذشته‌های فردی را به هم پیوند می‌زند.

او که دانشجوی معترض سال ۱۹۶۸ بود تبدیل به رمان‌نویسی شد که به ریشه‌های سقوط می‌پردازد، به ریشه‌های شر…

کشف سوسیس کاری

68,000 تومان
   اووه تیم    حسین تهرانی

به گزارش رویداد فرهنگی،اووه تیم یکی از مهم‌ترین نویسندگان ادبیات آلمان است در دهه‌های اخیر. او که در هامبورگ به دنیا آمده و از سوربنِ پاریس دکترای فلسفه گرفته است، در رمان‌هایش به جست‌و‌جوی ریشه‌های خودکامگی، سال‌های دور و هراس‌های بشری‌ است. کشفِ سوسیس کاری مشهورترین رمانِ این داستان‌نویس است که برای اولین‏بار در 1993 منتشر شد. رمانی که به‏ سرعت به زبان‌های دیگر نیز چاپ و از آن اقتباس‌های سینمایی و تئاتری هم شد. رمان از ماه‌های پایانی جنگِ جهانی دوم آغاز می‌شود و تا سال‌های انتهایی دهه‌ پنجاه میلادی جلو می‌آید. تصویری از آلمانی در حالِ شکست، فروپاشی، گرسنه و مملو از ویرانی. روایتی از شر که باعثِ دگردیسی آدم‌ها شده است. رمان داستان مردی ا‌ست که در جست‌و‌جوی گذشته‌ی دورش به سال‌های کودکی‌اش بازمی‌گردد و درک زنی که کنار خیابان در هامبورگ سوسیسی ارزان‌قیمت و ابداعی می‌فروخت که مشهور شد به سوسیس با سُس کاری. یک غذای ساده که نمادِ جنگ بوده و نشانه‌ای برای او و همنسلانش. او در این سفرِ زمانی از مرگ‌ها، عشق‌ها، یهودیانِ ترس‌خورده، نازی‌ها و دستِ‏آخر زمانی ازدست‌رفته می‌گوید که درش بوی این خوراک می‌پیچد و حافظه را جان می‌بخشد تا مخاطب نتواند دست از رمان بکشد... حسین تهرانی این رمان را از آلمانی به فارسی برگردانده است.

بخشی از متن کتاب

لنا بروکر  به او می‌گوید «برو داخل توالت بکش، بوی سیگار در کل آپارتمان می‌پیچد. اگر بوی سیگار به مشام لامرس برسد، بلافاصله می‌آید اینجا.»

برمر به توالت رفت و دریچه را باز کرد. لنا بروکر بشقاب‌ها را در سینک ظرفشویی گذاشت. به پستو رفت تا جارو دستی بیاورد، که روی زمین، کنار چمدان، یعنی همان‌جا که برمر کت یونیفرمش را گذاشته بود، یک کیف جیبی دید. قسمتی از یک عکس، اوراق شناسایی، احکام نظامی و دفترچه حساب دریافت حقوق او از کیف بیرون زده بود. از قرار معلوم کتش را روی چمدان پرت کرده بود. اوراق و کیف را بلند کرد، می‌خواست آن‌ها را بگذارد سر‌جای‌شان. وقتی چشمش به عکسی افتاد که اندازه یک کارت پستال بود، طرف نور چراغ رفت؛ برمر با لباس نظامی یک کودک را در آغوش گرفته و یک کنار یک خانم تیره‌مو ایستاده بود. چشمان زن سیاه بود و چانه‌اش چیزی مثل یک چال داشت. سن کودکی که برمر در آغوش گرفته بود، هنوز به یک سال نمی‌رسید. به نظر می‌آمد او و آن خانم در آستانه خندیدن هستند. حتما عکاس برای‌شان چیز خنده‌داری تعریف کرده بود. لنا به عکس خیره شد. یک تاریخ هم پیدا کرد. روی عکس نوشته شده بود: 10/4/45. برمر حرفی از داشتن زن و فرزند نزده بود.

از خودم پرسیدم چرا آدم به چنین همسر زیبایی خیانت می‌کند؟ چرا او وجود همسرش را مخفی کرده بود؟ حتا اگر هم می‌گفت، من به او پناه می‌دادم، حتما این کار را می‌کردم، ولی تمام آن‌چه بعدا اتفاق افتاد، بدون سکوت او هرگز رخ نمی‌داد.»

برمر بعد از نیم ساعت برگشت. لنا ناگهان دست او را گرفت و طوری پیچاند که برمر به ناله افتاد. لنا او را کمی به عقب راند تا بتواند مستقیم در چشمانش نگاه کند. از او پرسید «تو همسر داری؟» برمر پس از کمی درنگ گفت«نه.» لنا سرش را به علامت تاسف تکان داد و خندید. البته تصنعی. آن‌گاه دست برمر را رها کرد. بعد به خودش گفت «تو اصلا حق نداری از او چیزی بپرسی»

ناگهان صدایی بلند شد. از طبقه پایین به سقف ضربه زده شد. لنا بروکر در حالی که از نفس افتاده بود، گفت «خانم اکلبن است. او درست این پایین می‌خوابد.»

نه فردا، نه دیروز

تومان
   اووه تیم
مترجم : حسین تهرانی
 

«نه فردا، نه دیروز» کتابی از اووِه تیم( -۱۹۴۰)، نویسنده آلمانی است و دربردارنده ۶ داستان کوتاه از اوست. «تیم» از نویسندگان موفق آلمانی به شمار می‌رود و جوایز ادبی گوناگونی را در این کشور به دست آورده و آثارش به زبان‌های گوناگونی ترجمه شده است.

دتلف گروم‌باخر که یک منتقد ادبی است درباره سبک نگارش اووه تیم می‌نویسد: «تیم با علاقه دستپخت مقوی‌اش را سرو می‌کند. آب از دهان خواننده راه می‌افتد: خواننده اجازه دارد لذت ببرد، سرگرم شود، احساس همدردی کند و سرش را ناباورانه تکان دهد.»

داستان‌های آمده در این کتاب، روایت موقعیت‌ها و زندگی به نظر روزمره شخصیت‌های آن است همراه با نگاهی طنزآلود و گاه غم‌انگیز.

در یکی از داستان‌های این کتاب می‌خوانیم:

«زیر دوش بودم و از میان بخار آب دنبال شیر آب سرد می‌گشتم. با این دوش، آدم یا خودش را بخارپز می‌کند یا از شدت سرما شوکه می‌شود. میانه‌ای وجود ندارد. گرم فقط لحظه‌ای است بین سرد و داغ. برای زدودن کف از مو، آدم باید شیرها را مثل یک اپراتور باز و بسته کند. از اتاق نشیمن ان دبلیو اِی در حال غریدن است. صبح‌ها می‌توان صدای ضبط را تا آخر بلند کرد. در این موقع هیچ‌کس در ساختمان نیست که برایش ایجاد مزاحمت شود، و آن‌هایی که ممکن است سردرد بگیرند، یا گوش‌هایشان سنگین است، یا به خود جرئت اعتراض کردن نمی‌دهند.

تلفن زنگ می‌خورد. صدای زنگش نافذ است. کورمال‌کورمال دنبال گوشی می‌گردم. گوشی کنار تشک است. دوباره خوابی ناآرام داشتم و صبح روی زمین از خواب بیدار شدم. برای دومین مرتبه در این هفته.

صدا می‌گوید: «الو.»

«الو.»

در حالی که دارم سعی می‌کنم خودم را خشک کنم، و فرش خاکستری زیر پایم را خیس می‌کنم، صدا از داخل گوشی حرف می‌زند و از نابود شدن اطلاعات به علت هنگ کردن و از بروز یک فاجعه می‌گوید.

«چه خبر است؟ باید بیایید! خواهش می‌کنم. سقوط کرد. همین حالا بیایید.» صدا، که صدایی مردانه است، از داخل گوشی نعره می‌کشد.»