بعد از ابر
رمانی بر اساس واقعیت که زندگی سخت و مشقت بار مردم را در نقطهای دور افتاده نشان میدهد. جریان سیال ذهن، تعدد شخصیتهای داستان، داشتن دیالوگهای ملموس و شوکهکننده، متنهای تاثیرگذار،ج نثر روان، زبان منحصر به فرد نویسنده در روایت و غیرقابل پیشبینی بودنِ این رمان، باعث برانگیختن تحسین مخاطبان و منقدان شده است و این موضوع، نوید احیای دوباره رئالیسم اجتماعی در نسل جدید نویسندگان ایرانی را میدهد.
در پشت جلد این کتاب آمده است: «-گفتم: بالاخره که فراموشش میکنی. روزگار همینطور نمیماند. -نفس عمیقی کشید و گفت: یاد بعضی از آدمها هیچوقت تمامی ندارد؛ با این که نیستند، با این که رفتهاند، ولی هیچوقت خاطرههاشان تمام نمیشود. -گفتم: ولی همین که نیستند، کمکم همه چیز تمام میشود. -لبخندی زد و گفت: بودن بعضی از آدمها، تازه از نبودنشان شروع میشود...»
خون الفها (کتاب اول مجموعه ویچر)
دختر آقای خوشبین
يودورا ولتي
شيوا قدمي
یودورا ولتی از نویسندگان حلقه مشهور به میسیسیپی است که شهرت او در امریکا همپایه نویسندگانی همچون ویلیام فاکنر است. ولتي به همراه نويسندگاني همچون ويليام فاكنر، كارسون مككالرز و فلانري اُكانر از چهرههاي شاخص رنسانس جنوبِ امريكا به شمار ميرود و جوايز ادبي بسياري را نيز برده كه از آنها ميتوان به جايزه پوليتزر 1973 براي رمان «دخترِ آقای خوشبين» و سهبار دريافت جايزهي اُ. هنري اشاره كرد.
«دختر آقای خوشبین» رمانی است طنزآمیز که در روابط انسانی معاصر غور میکند و از جمله حاوی انتقاداتی تند نسبت به نظام پزشکی امریکا و البته خوشبینیِ امریکایی است که در نهایت به کوری و حتا مرگ انسانها میانجامد.
يودورا ولتي سيزدهم آوريل 1909 در جكسونِ ايالت ميسيسيپي امريكا به دنيا آمد. در شانزدهسالگي به كالج ايالتي ميسيسيپي و بعد هم براي ادامه تحصيلات در ادبيات انگليسي به دانشگاه ويسكانسين رفت. اغلب منتقدان رمان «دخترِ آقای خوشبين» را بهترين رمان ولتي ميدانند. ايالت ميسيسيپي امريكا در سال 1973 روز دوم ماه مِي را به نام يودورا ولتي نامگذاري كرد.