ايرسا سيگورداردوتير
ترجمه: سبا هاشمی نسب
«نه منظورم نگراني از اون بابت نبود. منظورم اينه كه يه احساس عجيبي دارم، انگار دارم يه چيزي رو فراموش ميكنم يا از قلم ميندازم، انگار يه چيزي فراتر از اينه كه يه نفر تسليم نياز مبرمش به خرابكاري شده باشه. اميدوار بودم تو بتوني برام توجيهش كني.»