النگوی یاقوت سرخ
وی معاصر تولستوی و چخوف بود و ماکسیم گورکی استعداد ادبی او را میستود. کوپرین با بلشویسم مخالفت داشت و ۱۷ سال از زندگی خود را خارج از روسیه و در پاریس گذراند. وی فرزند یک شاهدخت تاتار بود که مانند دیگر اشراف روسیه بیشتر اموال خود را در سدهٔ ۱۹ از دست دادهبودند.
معروفترین رمانهای کوچک او سروان دوم ریبنیکوف (۱۹۰۶)، مولوخ (۱۸۹۶)، اُلسیا (۱۸۹۸)، دوئل (۱۹۰۵)، زمرد (۱۹۰۷) و النگوی یاقوت سرخ (۱۹۱۱) هستند.
ترجمهٔ فارسی رمانهای کوچک گامبرینوس، مولوخ (مولک)، زمرد و النگوی یاقوت سرخ او در سال ۱۹۷۶ تحت عنوان «النگوی یاقوت سرخ، چند داستان و حکایت» به ترجمه حبیب ف. (فرهاد حبیبی) در مسکو به چاپ رسید.
النگوی یاقوت سرخ، ماجرای شاهزادهخانمی را روایت میکند که در یکی از روزهای پاییزی و در جشنی که بهمناسبت نامگذاری او برگزار شده، نامهای دریافت میکند که شامل النگوی سرخ و یک نامهاست که گویا از عاشقی ناشناس ارسال شده است.
بادبانهای سرخ (بادبانهای سرخ، مار، خشم پدر، نگهبان لندر، سرگذشت یک قرقی)
پرتو اختر دوردست
الکساندر چاکوفسکی
ترجمه: گامایون
الکساندر بوریسویچ چاکوفسکی، نویسنده روستبار و یک کمونیست افراطی است که در سال ۱۹۱۳ در شهر سنپیترزبورگ به دنیا آمده و در سال ۱۹۹۴ از دنیا رفته است. از وی کارهایی به زبان فارسی ترجمه شده است. وی سالها عضو ارشد اتحادیه نویسندگان شوروی بود و در این مقام بر نشر کارهای فرهنگی حکمیت میکرد.
این داستان ولادیمیر زاویالوف، یک هوانورد جوان، و اولگا، دختر مورد علاقه او است که در جنگ گم شده است. دوازده سال پس از پایان جنگ، او با تصویری از او در یک مجله مصور روبرو می شود. او در تلاش برای یافتن او با افراد مختلفی روبرو می شود و در موقعیت های مختلفی درگیر می شود و این جستجو کل زندگی او را تغییر می دهد. یکی از دوستان زاویالوف می گوید: «... فهمیدم آن زن برای تو چه معنایی داشت. "او رویای تو بود. عشق تو. جزیره کوچکی که از دست داده بودی. تو هر کاری کردی تا محل اختفای آن جزیره را مشخص کنی، برای یافتن آن تلاش کردی، به هر قیمتی به آنجا برسید... احتمالا فکر می کنید که شما جستجوی خود را صرفاً به این دلیل شروع کردید که او را دوست داشتید ... البته دلیلش هم همین بود. اما شاید چیز دیگری هم وجود داشت. وفاداری به هدفی بود که به آن اعتقاد داشتی. صداقت. وضوح هدف..."
چند چامه و درام
داستان پداگوژیکی (۲جلدی)
از آ. ماکارنکو
مترجم: گامایون
چه کسی می توانست با این درجه به طرزی غیرقابل شناختن صدها کودک را که زندگی با چنین وضعی قساوت بار وتحقیرآمیز مچاله شان کرده بود تغییر دهد؟ آنتون سمیونویچ ماکارنکو بدون تردید آموزگاری پراستعداد است. پروفسور سمیونویچ ماکارنکو مشهورترین چهرهء روسی در حوزهء تعلیم و تربیت و یکی از دانشمندان و صاحب نظران مطرح جهان معاصر در این زمینه است.او که به عنوان نظریهپرداز تربیتی شوروی کمونیستی مطرح بود،در سال 1888 متولد شد و در طول عمر پربار خود آثار متعدد و قابل توجهی از خود بر جای گذاشت.
ماکارنکو در سال 1939 چشم از جهان فرو بست.بزرگترین ویژگی شخصیتی ماکارنکو، حضور میدانی و عملی او در حوزهء تعلیم و تربیت و دور شدن از فضای خاص آکادمیک و نظری است.او در کتابهای گوناگونی مانند«راه زندگی»،«آموزش زندگی»،و «کتابی برای پدران و مادران»با همین دیدگاه به مصادیق کاملا عینی در فرایند تربیتی و آموزشی خاصی که منجر به تحولات قابل توجهی در افراد تحت آموزش او شد، اشاره میکند.این کتاب مشهورترین اثر مارکارنکو و شاید خواندنیترین آنها است.
او خود درباره این اثر به ماکسیم گورکی گفته است:«داستان پدا گوژیکی گرامیترین کار و اثر من است.»این کتاب که به تجربههای عملی او در ادارهء یک کانون اصلاح و تربیت اختصاص دارد،نخستینبار در سال 1973 با کمی تلخیص توسط بنگاه نشریات پروگرس در دو جلد منتشر شد....بعدها معلوم شد که دفاع از این جوانههای اولیه جریانی چنان دشوار و بینهایت طولانی و مشقتبار است که اگر من از اول میدانستم شاید میترسیدیم و از مبارزه رو برمیگرداندم. حسن مطلب در این بود که من همیشه خود را در آستانه پیروزی میدیدم، برای داشتن چنین روحیهای انسان باید خوشبینی اطلاحناپذیر باشد.
قاعده بسیار مهم، قدغن بودن هرگونه امتیازی برای فرمانده بود. فرمانده هرگز چیزی اضافی دریافت نمیکرد و هیچگاه از کار معاف نمیشد.نمیدانم چرا در ادبیات ما و در میان روشنفکران ما سیمای اطفال بیسرپرست به صورت یک قهرمان درآمده است. بیسرپرست قبل از هر چیز گویا فیلسوفست و ضمنا بسیار تیزهوش و آنارشیست و مخرب و دشمن تمام اسلوبهای اخلاقیست… و یک استراتژی کامل برای فعالیت دزدی و نظم مقررات داخلی دارند… سیمای بیسرپرست که بدون اینها هم زیب و زینت داشت بعدها بیشتر از اینها به وسیله آثار زاهدمنشانهی تنگنظران (روسی و خارجی) به زیب و زیور آراسته شد. تمام بیسرپرستها دزدند، میخوارند، فاسقند، کوکائینیدند، سفیلیتیک هستند… اما در واقع در زندگی چنین چیزهایی وجود نداشت....
وظیفه مقدس تو
مروری بر کتاب
این پیش درآمد در کلاس نهم مدرسه برای او رخ داد . والودیا ناگهان نسبت به همه چیز دلسرد شد حتی نسبت به گروه شطرنج که در غیاب او از هم پاشید.حتی نسبت به معلمش که تا آن موقع... یوری گرمان 1910 - 1967 نویسنده مشهور شوروی 9 رمان بزرگ و تعداد زیادی داستان،درام و سناریو نگاشته است. کتابهای گرمان درباره زندگی و کار جوانمردانه و بشردوستانه پزشکان که شعارشان خودم می سوزم تا به دیگران روشنایی ببخشم میباشد که بسیار مورد علاقه و توجه خوانندگان است.