کلفت ها
ژان ژنه
ترجمهٔ: بهمن محصص
آنچه در نمایش «کلفتها» میبینیم ظاهرا از ماجرایی واقعی گرتهبردرای شده است. جنایت دو خواهر خدمتکار به نام پاپن که بانوی خود را کشته و قطعهقطعه کردهاند. شعر آنار خدمتکار ژان کوکتو در پس این داستان جنایی، «ژان ژنه» موضوع مورد علاقهی خود را مییابد و میپرورد. تقابل جامعهی مطرود و محترم در آمیزهای از عشق و نفرت؛ اما چنان که لوسین گلدمن نشانه داده است«اگر چه قشر اجتماعی ژنه از جامعهی محترم طرد شده است اما ژنمه این طردشدگی را به درون انسان سوق میهد.» انسان طرد شده، جامعهی محترم را در وجود خود باز میپرورد و در آن واحد به آن عشق و هم نفرت میورزد. آنچه برای ژنه در ماجرای خواهران پاپن جالب توجه است، همین وجه وجودی و هستیشناسانه طردشدگی است. در واقع ژنه قصه را تطهیر کرده، فقط جوهر آن را نگاه داشته و آن را به صورت یک رمز ارائه کرده است. او تم طردشدگی را در کلفتهای میپروراند. پس ظاهر جنایی نمایش واپس مینشیند و صحنهی نمایش به صحنهای جادویی و قساوتبار برای عریان ساختن دوگانگی انسان فرودست بدل میشود.
مرحوم ماتیا پاسکال
لوئیجی پیرآندللو
ترجمه: بهمن محصص
«لوئیجی پیراندلو» نویسندۀ ایتالیایی این کتاب که در سال ۱۹۳۴ موفق به کسب جایزۀ ادبی نوبل شده، زندگی شخصی دشواری را پشت سر گذاشته است. اختلال روانی همسرش یکی از تراژدی های زندگی او بوده اما نکتۀ درخور توجه این که او بهترین آثارش را در دورۀ سراسر رنج باری که از همسرش مراقبت می کرده و فقر مادی آزارش می داده پدید آورده است. پیراندلو در رمان «مرحوم ماتیا پاسکال» داستان مردی را روایت می کند که از زندگی بی هیجانش دل خوشی ندارد. او طی سفری در روزنامه خبر مرگ خودش را می خواند، ابتدا جا می خورد اما او که از رنج زندگی به جان آمده با خواندن خبر مرگ خود به زودی تصمیم می گیرد تا با ترک شهر خود و با هویتی جدید، زندگی جدیدی را آغاز کند. با این همه سرانجام در زندگی جدید نیز به جایی نمیرسد و حالا بازمیگردد تا با گذشته خود روبهرو شود و...