بهدور از مردم شوریده (دور از اجتماع خشمگین)
تس دوربرویل
تس دوربرويل يكي از تكاندهندهترين رمانهاي هاردي است. نداري خانواده، تس دوربيفيلد را به خدمت كساني ميكشد كه گمان ميرود از خويشان وي باشند... و آلك پسر جوان خانواده خويشاوند وي را ميفريبد... تس سرانجام با انجل كلر ازدواج ميكند، و پس از ازدواج نزد وي به خطاهايي كه مرتكب شده اعتراف ميكند اما انجل، با اينكه خود معصوم نيست او را نميبخشد...
خانم سيمون دوبووار، فيلسوف فرانسوي اين اثر را در مقام اثري مافوق فلسفي ستوده است.
تس دوربرویل
جود گمنام
توماس هاردی (به انگلیسی: Thomas Hardy) (زاده ۱۸۴۰ - مرگ ۱۹۲۸) رمان نویس و شاعر جنبش طبیعتگرایی اهل انگلستان بود. آثار او معمولاً در جنبش طبیعتگرایی طبقهبندی میشوند، اما در چندین شعر او رگههایی از ادبیات عصر روشنگری و رمانتیسیسم دیده میشود.
هاردی در ابتدا حرفه معماری را انتخاب کرد اما بعد، در دهه پنجم زندگیش به نوشتن و سرودن شعر روی آورد. او دهها رمان و شعر نوشت و اشعارش همتراز رمانهایش مورد توجه و تقدیر دوستداران ادبیات گرفت و تاثیر قابل توجهی بر شعر مدرن انگلیسی گذاشت. امروزه از او به عنوان یکی از شاعران و نویسندگان مطرح قرن بیستم یاد میشود.
هرچند توماس هاردی خود را بیشتر شاعری میدانست که برای منفعت مادی رمان مینویسد، اما او بیشتر برای رمانهایی که نوشته، شناخته شدهاست. از جمله آثار او که شهرت جهانی دارند تس و دور از اجتماع خشمگین هستند که بر اساس هر دوی آنها فیلم ساخته شدهاست. ویژگی اصلی نوشتههای هاردی توصیفات شاعرانه وجبرگرایی است و شخصیتهای داستانهایش در برابر احساسات تند و شرایط اطراف خود به مبارزه میپردازند. محل اجرای بیشتر آثار هاردی شهرستان نیمهافسانهای وسکس است.
كرايستمينستر شهري است دانشگاهي و بهشتي و خيالانگيز، كه از دور خيال جود فاولي را به سوي خويش ميخواند. اما چيزي كه جود را از مسير اين علاقه منحرف ميكند كشف زنان و لذت ناشي از همدمي با آنهاست: آري، همه آرزوها را فداي عشق جسماني آرابلا و نياز روحي خود به دختر عمو سو ميكند... ايندو... اين عشق خاكي و اثيري، وي را از مسير اوليهاي كه براي خود معين كرده بود دور ميكنند و به كشمكش با جامعه وا ميدارند... كشمكشي كه جود را به خاك مذلت فرو ميغلتاند.
زندگی و مرگ شهردار کاستربریج
زندگی و مرگِ شهردار کاستربریج رمانی است متفاوت با غالب آثار ادبیات داستانی قرن نوزدهم ـــ که صرفاً گرایش دارند از عشق به ازدواج برسند، از معصومیت به پختگی، یا از نادانی به دانایی. پیوندی مدرن است میان رمانهای عصر ویکتوریایی و تراژدیهای بزرگ شکسپیری بهویژه شاهلیر. درامی تراژیک است که کانون توجه اصلی در آن نه فردیت، که خودِ طبیعت بشر است.
ظهور و سقوط مایکل هنچارد ـــ قهرمان رمان ـــ با شکوفایی و سپس زوال یک روش زندگی مطابقت دارد در حالی که استیلای «بشر نوینی» که همانا دانلد فارفره باشد نشانهٔ گذار به یک شیوهٔ زندگی کاملاً متفاوت است.