نامهای در باب تساهل
جان لاک
شیرزاد گلشاهی کریم
جان لاک (به انگلیسی: John Locke) (مرگ ۱۷۰۴- زاده ۱۶۳۲) از فیلسوفان سده ۱۷ میلادی انگلستان بود که به طور گسترده به عنوان پدر لیبرالیسم کلاسیک شناخته میشود. لاک از مهمترین شارحان نظریه قرارداد اجتماعی و پیروان مکتب تجربهگرایی است. نظرات او بر پیشرفتشناختشناسی و فلسفه سیاسی مؤثر بود. او از تأثیرگذارترین اندیشمندان عصر روشنگری شمرده میشود. نوشتههای او بر ولتر و ژان ژاک روسو، بسیاری از اندیشوران اسکاتلندی و انقلابیون آمریکائی اثرگذار بود. این تأثیر را میتوان در اعلامیه استقلال ایالات متحده آمریکا مشاهده کرد.
فرضیه لاک در مورد ذهن معمولاً خاستگاه تصورات امروزی در مورد آگاهی و خود شمرده میشود. فرضیهای که در آثار فیلسوفانی چون دیوید هیوم، ژان ژاک روسو و ایمانوئل کانت برجستگی مییابد. لاک نخستین فیلسوفی بود که «خود» را از طریق استمرار «هوشیاری» تعریف کرد. او معتقد بود که انسانها چون لوح پاک و دستنخورده و تهی از دانش زاده میشوند و هیچ دانسته درونی و ذاتی ندارند بلکه هر آنچه میدانند از راه مشاهده (تجربه) به دست میآید.
به نظر جان لاک برای آنکه اعمال مؤمنان مقبول درگاه خداوند افتد میبایست همهی آن اعمال از سر عشق، خلوص و ارادت قلبی انجام پذیرد و تنها در این صورت است که انجام فرایض مذهبی موجبات فلاح و رستگاری آدمیان را فراهم میسازد. بنابراین، هرگونه اقدامی از سوی آدمیان که منجر به تحمیل صورت خاصی از عقیده یا اعمال مذهبی گردد، در واقع اخلالی است در عنصر خلوص و صمیمیت باورهای مذهبی انسانها، خلوص و صمیمیتی که رکن رکین قبولی اعمال آدمیان است. هیچکس نمیتواند و حق ندارد ادعا کند که مسئولیت عقیدتی دیگران برعهدهی اوست. جان لاک، در این کتاب، برای برخورداری از تساهل دو شرط اساسی را لازم میداد: شرط اول اینکه وابستگیهای مذهبی با تعلقات سیاسی که منجر به ساقطنمودن دولت یا حکومت میگردد توأم نشود. بنابراین، آن فرقههای مذهبی که تعلقات دینی آنان منافع ملی یک حکومت را بهگونهای به مخاطره میاندازد که امکان غلبهی بیگانگان را فراهم میسازد، مشمول عمل متساهلانه قرار نمیگیرند. شرط دوم اینکه برخورداری از تساهل فقط از آنِ موحدان است. استفاده از امکان تساهل به ملحدان تسری نمییابد.