دهلیزهای رستگاری
والتر بنیامین
ترجمهی صابر دشتآرا
یکی از مهمترین ویژگیهای تفکر مدرن به جنبهی معرفتشناسانهی آن مربوط میشود. متفکران مدرن خود را ناگزیر از آن میدیدند که پیش از توصیف و تبیین جهان بیرونی، تجربهی خود از جهان را موردمطالعه قرار دهند و به این ترتیب، راههای به دست آوردنِ معرفت را بر خودِ معرفت تقدم دهند. والتر بنیامین نیز در آثار خود از اهمیت معرفتشناسی غافل نبوده است. شاهد این نکته را میتوان در «دربارهی برنامهی فلسفهی آینده» بازجست؛ در این مقاله، بنیامین به بررسی پروژهی معرفتشناسانهی کانت پرداخته و میکوشد تا راهی برای فراتر رفتن از تجربهی کانتی پیدا کند. گذشته از این، دغدغههای معرفتشناسانهی بنیامین در پس بسیاری از مطالعات ادبی او نیز به چشم میآید؛ نمونهی بارز این امر در مقدمهی کتاب خاستگاه تراوئراشپیل آلمانی دیده میشود، مقدمهای که «پیشدرآمد معرفتی ـ انتقادی» نام گرفته است.
در کتاب حاضر کوشیدهایم تا با گردآوری مقالاتی از این دست، نسبت تفکر بنیامین با معرفتشناسی را روشنتر کنیم تا شاید از این رهگذر، فهم آرای عمومیتر او نیز تسهیل شود.