افسانه آفرینش (خیمه شب بازی در سه پرده)
صادق هدایت
افسانهٔ آفرینش نمایشنامه ای است کوتاه در سه پرده از صادق هدایت نویسنده نامدار ایرانی و جزو کتابهای ممنوعه در ایران که با نظر نویسنده توسط دکتر حسن شهید نورایی در پاریس و در نسخههای محدودی به چاپ رسید.
بی تردید قصد نویسنده این بوده که آفرینش و نحوه تشکیل ان را از دیدگاه ادیان سامی با استفاده از زبان طنز به باد انتقاد بگیرد؛ که تقریباً هیچ عضوی از آفرینش، از خدا و فرشتگان گرفته تا شیطان را از قلم نیشدار خود در امان نمیگذارد. نمایشنامه با عشق زمینی آدم و حوا پایان میپذیرد.
بازیگران این خیمهشببازی عبارت اند از: خالق اف، جبرائیل پاشا، میکائیل افندی، ملا عزرائیل، اسرافیل بیک، مسیو شیطان، بابا آدم، ننه حوا، حوریها، غلمانها، فیل، شتر مرغ و ... . بر روی جلد اول کتاب این بیت از حافظ به چشم میخورد:
پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت / آفرین بر نظر پاک خطا پوشش باد
سه قطره خون
مجموعه ۱۸ جلدی آثار صادق هدایت
مجموعهٔ ۱۸ جلد شامل همهٔ کتابهای صادق هدایت، چاپ انتشارات امیرکبیر، همه کتابها چاپ اصلی است و کپی و افست نیستند. نسخهٔ منحصر بفرد کلکسیونی. اغلب آنها کاملاً نو هستند . البته طبیعی است که مجموعه کتابی که چاپ ۵۶ سال پیش است آثار برخی نقصانها و پوسیدگیها در روی جلدهای آن ها هست، ولی همانگونه که در تصاویر مشاهده میشود کتابها بسیار تمیز و نو هستند. سال چاپ هر کتاب فرق میکند.
مجموعهای از آثار صادق هدایت
صادق هدایت
در تاریخ معاصر ایران هیچ نویسنده ای از لحاظ تاثیر بر اندیشه های روشنفکرانه و شکل دادن به اندیشه جدید و نثر نو فارسی به پای صادق هدایت نمی رسد. هدایت اشراف زاده ای فقرزده و فرزن دروزگاری بود که برای آن ساخته نشده بود و شاید به همین دلیل هر چند توانست به بهترین شکلی آن را درک کرده و به تصویر بکشد، ولو گاه در قالب هایی کاملا نمادین و رمزآلود، اما نتوانست آن را، مردمانش و رفتارهای ریاکارانه؛ حرافات و اسطوره اندیشی و گریز آنها را از دیدن واقعیت ها و چاره اندیشی به حال خود تحمل کند. در تاریخ هنر و ادبیات ایران هدایت به مرحله ای رسیده است که نیاز به تعریف و تقدیر ندارد و مدتها است که باید صرفا تلاش کرد که آثار او و زندگی اش را موضوع مطالعات عمیق از ابعاد گوناگون علوم انسانی، ادبیات و تاریخ فرهنگی ایران قرار داد.
صادق هدایت برای اولین بار در ایران اقدام به جمعآوری متلها و داستانهای عامیانه کرد و نوشتار «اوسانه» و کتاب «نیرنگستان» را در این موضوع به چاپ رساند. «اوسانه» مجموعهای از ترانههای عامیانه و قصههای کودکان نظیر: «لچک کوچولوی قرمز»، «آقا موشه»، «شنگول و منگول» و «سنگ صبور» میباشد که در تهران به چاپ رسید. به علاوه طی دو مقاله در مجله سخن راجع به فولکلور و ادبیات توده مطالبی نوشت که مقاله اول با عنوان «طرح کلی برای کاوش فولکوریک یک منطقه» در شماره ۴ این مجله به چاپ رسید.
از همکاریهای دیگر هدایت با مجلات وزین آن زمان، میتوان به انتشار «حکایت بی نتیجه»، «درد دل میرزا یداله» و ترجمههای «تمشک تیغ دار» از آنتون چخوف، «مرداب حبشه» از گاشتن تراو، «کلاغ پیر» از اکساندر لانژکیلاند و «کور و برادرش» از آرتور شیتسلر، همگی در مجله افسانه دوره سوم، جزوه ۲۸ و انتشار «حکایت با نتیجه» در دوره سوم، جزوه ۳۳ همین مجله اشاره کرد. مجله موسیقی را هم در این دوران بنا نهاد. همچنین هدایت در کتاب «رباعیات خیام» خود تجدید نظر کرد و آن را مفصلتر با عنوان «ترانههای خیام» و با ۶ تصویر اثر آندره درویش بوسیله نشر روشنایی انتشار داد. سفرنامهای هم راجع به سفرش به گیلان و مازندران با عنوان «روی جاده نمناک» نوشت.
...من همان قدر از شرح حال خودم شرَم میکنم که در مقابل تبلیغات امریکایی مآبانه. آیا دانستن تاریخ تولدم به درد چه کسی میخورد؟ اگر برای استخراج زایچهام است، این مطلب فقط باید طرف توجه خودم باشد. گرچه از شما چه پنهان، بارها از منجمین مشورت کردهام اما پیش بینی آنها هیچ وقت حقیقت نداشته. اگر برای علاقه خوانندگانست؛ باید اول مراجعه به آراء عمومی آنها کرد چون اگر خودم پیشدستی بکنم مثل این است که برای جزئیات احمقانه زندگیم قدر و قیمتی قائل شده باشم بعلاوه خیلی از جزئیات است که همیشه انسان سعی میکند از دریچه چشم دیگران خودش را قضاوت بکند و ازین جهت مراجعه به عقیده خود آنها مناسب تر خواهد بود مثلاً اندازه اندامم را خیاطی که برایم لباس دوخته بهتر میداند و پینهدوز سر گذر هم بهتر میداند که کفش من از کدام طرف ساییده میشود. این توضیحات همیشه مرا به یاد بازار چارپایان میاندازد که یابوی پیری را در معرض فروش میگذارند و برای جلب مشتری به صدای بلند جزئیاتی از سن و خصایل و عیوبش نقل میکنند. از این گذشته، شرح حال من هیچ نکته برجستهای در بر ندارد نه پیش آمد قابل توجهی در آن رخ داده نه عنوانی داشتهام نه دیپلم مهمی در دست دارم و نه در مدرسه شاگرد درخشانی بودهام بلکه بر عکس همیشه با عدم موفقیت روبهرو شدهام. در اداراتی که کار کردهام همیشه عضو مبهم و گمنامی بودهام و رؤسایم از من دل خونی داشتهاند به طوری که هر وقت استعفا دادهام با شادی هذیانآوری پذیرفته شدهاست. رویهمرفته موجود وازده بی مصرف قضاوت محیط درباره من میباشد و شاید هم حقیقت در همین باشد.
یادبودنامه صادق هدایت به مناسبت ششمین سال درگذشت او
درباره: هادی صداقت(صادق هدایت)
به کوشش: حسن قائمیان
بمناسبت ششمین سال درگذشت صادق هدایت، کتاب حاضر با همکاری جمعی از شاعران و نویسندگان و هنرمندان معاصر یادبودنامه ای در 4 بخش در فروردین 1336 به چاپ رسید. این کتاب علاوه بر مطالبی درباره صادق هدایت از طرف شاگردان و دوستداران وی، شامل مقالات ادبی گوناگونی است که به این نویسنده تقدیم شده است.
بخش اول شامل: 50 شعر، مقاله و داستانهای گوناگون در زمینه های مختلف و متنوع، بخش دوم شامل: شعرها، مقاله ها و آثار صادق هدایت، بخش سوم شامل: دو اثر از دانش آموزان دبیرستان و بخش چهارم شامل: متن چند نامه از هدایت است.
صادق هدایت سال 1281 ش در تهران متولد شد. پس از اتمام تحصیلات با اولین گروه اعزامی راهی اروپا شد و در بلژیک در رشته ریاضیات به تحصیل پرداخت. از آثار وی می توان به رباعیات خیام، فواید گیاه خواری، زنده بگور، پروین دختر ساسان، بوف کور، سگ ولگرد، ولنگاری، علویه خانم، توپ مرواری و ... اشاره کرد. وی یکی از تأثیر گذارنده ترین نویسندگان فارسی است که در داستان نویسی سبکی خاص را به وجود آورد و آثار وی تا به امروز تحلیل و واکاوی می شود.