بازی نامحدود
سایمون سینک
ترجمه: علیرضا خاکساران
چگونه در بازی ای که پایانی ندارد برنده شویم؟ بازی های محدود، مانند فوتبال یا شطرنج، دارای بازیکنان شناخته شده، قوانین ثابت و نقطه پایانی واضح هستند. برنده و بازنده به راحتی شناسایی می شوند. بازیهای بینهایت، بازیهای بدون خط پایان، مانند تجارت یا سیاست، یا خود زندگی، بازیکنانی دارند که میآیند و میروند. قوانین یک بازی بی نهایت قابل تغییر هستند در حالی که بازی های بی نهایت هیچ نقطه پایانی مشخصی ندارند. هیچ برنده یا بازنده ای وجود ندارد - فقط جلو و عقب است.
سوال این است که چگونه برای موفقیت در بازی ای که در آن هستیم بازی کنیم؟
در این کتاب جدید وحیانی، سایمون سینک چارچوبی برای رهبری با طرز فکری بی نهایت ارائه می دهد. از یک طرف، هیچ یک از ما نمیتوانیم در برابر هیجانهای زودگذر ناشی از ارتقاء کسب شده یا یک تورنمنت برنده شده مقاومت کنیم، اما این پاداشها به سرعت محو میشوند. در تعقیب یک هدف عادلانه، ما متعهد به چشم اندازی از دنیای آینده خواهیم بود که آنقدر جذاب است که هفته به هفته، ماه به ماه، سال به سال آن را می سازیم. اگرچه ما نمی دانیم که این جهان چه شکلی خواهد داشت، اما تلاش برای رسیدن به آن به کار و زندگی ما معنا می بخشد.
رهبرانی که از یک طرز فکر بی نهایت استقبال می کنند، سازمان های قوی تر، نوآورتر و الهام بخش تر می سازند. در نهایت، آنها هستند که ما را به آینده هدایت می کنند.
مهره حیاتی (آیا غیرقابل جایگزین هستید)
ست گادين را ميتوان مصداق تعبير استيو جابز از نوابغ دانست: «ميتوانيد او را بپذيريد. ميتوانيد ردش كنيد. اما نميتوانيد از او و حرفهايش صرف نظر كنيد.» اين كتاب و مطالب آن نيز از جنس حرفهايي است كه نميتوان از آنها صرف نظر كرد. به اعتقاد او، همه نابغهاند. نويسنده هدفش از نگارشش اين كتاب را اينطور عنوان ميكند: «هدفم اين است كه متقاعدتان كنم فرصت خوبي در انتظارتان است؛ فرصتي كه ميتواند به طرز چشمگيري زندگيتان را در جهت مثبت تغيير دهد. براي بهرهگيري از اين فرصت بايد بدانيم كه قوانين حاكم چه تغييري كردهاند.» در اين كتاب ست گادين به ما ياد ميدهد چطور با بهرهگيري از اين لحظه مهم، به آدمي تبديل شويم كه به عقيده تمام دنيا، غيرقابل جايگزين است و اين مسير را منوط به يك چيز ميداند: اينكه تصميم بگيريم و دست به انتخابي بزنيم كه پيش روي ماست: ميتوانيم همرنگ جماعت شويم يا سري توي سرها درآوريم. نميتوانيم هر دوي اين كارها را باهم انجام دهيم.