در حال نمایش یک نتیجه

نمایش 9 24 36

درآمدی بر اگزیستانسیالیسم

12,000 تومان

   توماس فلین

   علیرضا فرجی

اگزیستانسیالیسم یا هستی‌گرایی یا باور به اصالت وجود(به انگلیسی: Existentialism) اصطلاحیست که به کارهای فیلسوفان مشخصی از اواخر سدهٔ نوزدهم و اوایل سدهٔ بیستم اعمال می‌شود که با وجود تفاوت‌های مکتبی عمیق در این باور مشترک اند که اندیشیدن فلسفی با موضوع انسان آغاز می‌شود نه صرفاً اندیشیدن موضوعی. در هستی‌گرایی نقطه آغاز فرد به وسیله آنچه «نگرش به هستی» یا احساس عدم تعلق و گمگشتگی در مواجهه با دنیای به ظاهر بی‌معنی و پوچ خوانده می‌شود مشخص می‌شود.

طبق باور اگزیستانسیالیست‌ها زندگی بی‌معناست مگر اینکه خود شخص به آن معنا دهد؛ این بدین معناست که ما خود را در زندگی می‌یابیم، آنگاه تصمیم می‌گیریم که به آن معنا یا ماهیت دهیم همان‌طور که سارتر گفت ما محکومیم به آزادی یعنی انتخابی نداریم جز اینکه انتخاب کنیم؛ و بار مسئولیت انتخابمان را به دوش کشیم بعضی مواقع اگزیستانسیالیسم با پوچ‌گرایی اشتباه گرفته می‌شود در حالی که با آن متفاوت است، پوچ‌گرایان عقیده دارند که زندگی هیچ هدف و معنایی ندارد در حالی که اگزیستانسیالیست‌ها بر این باورند که انسان باید خود معنا و هدف زندگی اش را بسازد.

اگزیستانسیالیسم از واژهٔ اگزیستانس به معنای وجود بر گرفته می‌شود. سورن کی‌یرکگور را نخستین اگزیستانسیالیست می‌نامند، میان «اگزیستانسیالیسم بی‌خدایی» و «اگزیستانسیالیسم مسیحی» تفاوت هست. از میان شناخته شده‌ترین اگزیستانسیالیست‌های مسیحی می‌توان از سورن کی‌یرکگور، گابریل مارسل، و کارل یاسپرس نام برد.

پس از جنگ جهانی دوم جریان تازه‌ای به راه افتاد که می‌توان آن را اگزیستانسیالیسم ادبی نام نهاد. از نمایندگان این جریان تازه می‌توان سیمون دوبووآر، ژان پل سارتر، آلبر کامو و بوریس ویان را نام برد.

اگزيستانسياليسم از مؤثرترين جنبش‌هاي فلسفي معاصر است که مدت‌هاي مديد، افراد بسياري را جذب خود کرد. در ابتداي گسترش و رواج اين جنبش، بسياري از اين افراد، با درک نادرستي از آن، جنبش را برابر با مفاهيم نامرتبطي همچون بي‌تعهدي، لاابالي‌گري، گوشه‌گيري، هرج و مرج‌طلبي و اصطلاحاتي از اين دست مي‌پنداشتند. با گذشت زمان اين نگاه عاميانه و نادرست جاي خود را به بررسي‌هاي ژرف‌تر داد و تاحدودي آن نگرش نخستين اصلاح شد. کتاب حاضر به شکلي بسيار کوتاه و سودمند با محوريت دادن به فلسفه ژان پل سارتر، جنبش اگزيستانسياليسم را به زباني ساده و روان مورد کندوکاو قرار داده و به ارزيابي نسبت آن با ساير جنبش‌هاي معاصر پرداخته است.