منطق عشق
این رمان، داستان دختری را روایت میکند که بعد از تجربه حادثهای هولناک در زندگیاش، به دوست داشتن و دوست داشته شدن پناه آورده، اما میان دو محبوب، سرگردان مانده است. «منطق عشق» از پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز، یو اسای تودی و آمازون و دومین کتاب برتر سال ۲۰۱۲ به انتخاب کاربران سایت گودریدز بوده است. همچنین تا به امروز به بیست و شش زبان ترجمه شده است.
همه آن چه همیشه می خواستیم
امیلی گیفین یکی از پرفروشترین نویسندگان نیویورکتایمز است و همه آثارش با استقبال خوب مخاطبان روبهرو میشوند. «همهی آنچه همیشه میخواستیم» نیز به فاصله کمی بعد از انتشار، در فهرست نامزدهای نهایی «گودریدز» در سال ۲۰۱۸ قرار گرفت و توجه جامعه ادبیات آمریکا را جلب کرد.
این رمان از نگاه سه راوی مختلف، قصه آدمهای زخمخورده از عشق، تنهایی، گذشته و تلخیهای دنیای مدرن را روایت میکند.
وصیت ها
برنده ی جایزه ی من بوکر سال 2019
برنده ی جایزه ی بهترین کتاب داستانی گودریدز سال 2019
قسمت دوم کتاب سرگذشت ندیمه
پس از قریب به 35سال که از نگارش کتاب سرگذشت ندیمه می گذرد دوباره این دنیا و سیاستمداران سرکوبگرش الهام بخش "مارگارت اتوود" در نگارش کتابی به عنوان دنباله کتاب سرگذشت ندیمه بوده؛ چرا که به اعتقاد این نویسنده دنیای امروز هم دنیایی سرکوبگر است.در کتاب "وصیت ها" به جای اینکه از جمهوری گیلاد فاصله بگیریم، به سمت آن در حال حرکت هستیم. داستان کتاب "وصیت ها" 15سال پس از آخرین حوادث کتاب سرگذشت ندیمه و در واقع مدت زمان زیادی پس از آخرین حوادث نمایش داده شده در فصل سوم سریال سرگذشت ندیمه آغاز می شود. با خواندن "سرگذشت ندیمه" سوالی در ذهن ایجاد می شود که این حوادث چگونه اتفاق افتاد و شروع شد؟ حال بعد از سال ها "مارگارت آتوود" با نوشتن کتابی بر ادامه "سرگذشت ندیمه" به سوال ها پاسخ داده است. اثری به نام "وصیت ها" که در سال ۲۰۱۹ چاپ و منتشر شده و در لیست نهایی جایزه بوکر هم قرار گرفته است. کتابی که از زبان سه راوی بیان می شود، بخشی که به حوادث قبل از ایجاد حکومت گیلیاد و اتفاقات کتاب قبل برمی گردد که این بخش از زبان عمه لیدیا که مربی و ناظم اخلاق زنان بود، روایت می شود و می گوید او چگونه از باورهای خود در مورد آزادی، دموکراسی و حقوق فردی دست کشید و به خدمتگزار مشتاق و باوفای حکومت گیلیاد تبدیل شد. ۱۵ سال از داستان "سرگذشت ندیمه" گذشته است و ادامه داستان از زبان دو دختر نوجوان، اگنس و نیکول روایت می شود. دو دختر که در دوره حکومت گیلیاد بزرگ شدند و زنی که یکی از خدمتگزاران حکومت بوده است، هر سه روایتگر اتفاقات و حوادث حکومت گیلیاد و به دنبال افشا کردن اسنادی علیه حکومت هستند.
وقتی باران می بارد
ترجمه: علی شاهمرادی
هرگز روزی را بدون روشنایی تصور نمیکردم. روزی بدون امید. روزی که جایی بایستم و از آنجا هیچ چیز برای دیدن وجود نداشته باشد.
من گم شده بودم،
من صدمه دیده بودم،
من غیر قابل دسترس بودم؛
یک شب زندگی مرا برای همیشه تغییر داده بود.
دختر نوجوانی به نام «کیت الکساندر» در شبی بارانی اتفاق بدی را از سر میگذراند که تمام زندگیاش را تحت تأثیر قرار میدهد. «بیو بنت» دوست سالیان سالش که به او علاقه دارد، تنها کسی است که حضورش مرهمی بر زخم اوست، اما با دیدار «آشر هانت»، پسری مرموز و خواستنی، زندگی کیت وارد مرحلهی جدیدی میشود و...
«وقتی باران میبارد» قصهی دردهای فروخورده، زخمهای زندگی و اتفاقات ناگوار است و در عین حال قصهی عشق، امید، پذیرش و پیوندهای عمیق روح انسانهاست. این اولین و پرمخاطبترین کتاب از سهگانهی عاشقانهی «باران» اثر نویسندهی آمریکایی «لیزا دِ یانگ» است.
«لیزا دِ یانگ» نویسندهی پرفروش عاشقانههای معاصر آمریکایی که به تازگی برای آخرین رمانش در لیست بهترینهای سایت معتبر آمازون قرار گرفته، راه سختی را برای رسیدن به امروزش طی کرده است. او مادر سه فرزند است و با داشتن شغلی تمام وقت، در شش سال گذشته، نُه رمان موفق را به چاپ رسانده است. خودش در این مورد میگوید: «من از تمام ساعتهای شبانهروز استفاده میکنم. صبحها و پس از بدرقهی همهی اهل خانه، خودم به سر کار میروم. وقتی به خانه برمیگردم، باقی روزم را با خانواده سپری میکنم و پس از اینکه بچهها به خواب میروند، کار نوشتنم آغاز میشود و تا دیر هنگام ادامه پیدا میکند.»