در حال نمایش یک نتیجه

نمایش 9 24 36

غیور (زندگی و زمانه عیسای ناصری)

تومان

   رضا اصلان

   فاطمه صادقی

رضا اصلان (متولد ۱۳ اردیبهشت ۱۳۵۱ تهران) نویسنده‌ای ایرانی-آمریکایی در زمینهٔ مطالعات و تاریخ ادیان می‌باشد. او استاد نگارش ابتکاری در دانشگاه کالیفرنیا، ریورساید می‌باشد.

وی چندین جایزه جهت آثار خود دریافت نموده و از مدعوین رسانه‌های آمریکایی در موضوعات جهان اسلام است. کتاب اول وی «خدایی نیست جز خدای یکتا» تا کنون به سیزده زبان ترجمه شده است.

لیلا فروهر خواننده پاپ، خاله اصلان است.

«غیور» از همان ابتدای کار، خواننده را با عیسی ای آشنا می کند که به کلی متفاوت از عیسی ای است که می شناسیم. اصلان در این کتاب، فرضیه ای را پذیرفته (و البته می کوشد برای صحت فرضیه اش، نشانه ها و استناداتی را از کتاب مقدس، شرایط جامعه در زمان دعوت عیسی و تاریخی که بر قوم یهود گذشته فراهم کند) و سپس متون موجود را بر اساس این فرضیه بازخوانی می کند و تاریخی را روایت می کند که معقول و منسجم است. این فرضیه ی اصلی، «یهودی متعصب» بودن عیسی است. دیدن عیسی به عنوان یک «یهودی متعصب» با همان اعتقادات خاص قوم یهود مبنی بر برگزیده بودن و مالک ارض موعود بودن آنها و با همان آرزوهای مسیحایی این قوم برای ظهور مسیح ای که ارض موعود را از حاکمیت کفار رها می کند و حاکمیت و ملکوت خداوند را در آن جاری می سازد، چنان عیسی ناصری را از عیسی مسیح جدا می کند که حتی برای من غیرمسیحی هم تکان دهنده است. ذیل همین تغییر است که چنان که نویسنده مستدل میکند، بشردوستی عام عیسی، صلح طلبی عیسی و عام دانستن رسالت مسیحایی او (برای همه انسان ها) کاملا زیر سوال می رود. اگر بدانی «پسر خدا» لقب عام فرمانداران در آن دوران است و اگر بدانی عیسی خود را مسیح نمی خواند و اساسا سرگذشت عیسی با هیچ یک از الگوهایی که کتب مقدس یهودیان درباره مسیح ترسیم کرده است سازگار نیست و در شریعت موسی، به صلیب کشیده شدن نشانه نفرین خداوند است، از جایی که مسیحیت امروز در آن ایستاده است شگفت زده می شوی. البته اصلان سعی می کند در این کتاب نشان دهد که چه شد قیام کوتاه و شکست خورده ی یک دهقان ساده ی روستایی با مخاطبان محدود یهودی، به دینی جهانی تبدیل شد و با تغییر بستر و مخاطب و چشم پوشی از تاریخ، چنان تغییر ماهیت داد که دیگر هیچ ارتباطی با مبشر خود ندارد. یکی از نکته های جالب در رویکرد اصلان، مواجهه منصفانه ی او با معجزات و رستاخیز عیسی است. هرچند خود نویسنده می گوید که پذیرش یا عدم پذیرش معجزات، مورخ را از مومن جدا می کند، اما سعی نمیکند از روایت های موجود در اسناد خارج شود و صرفا ابهام های پیش رو و ملاحظاتی را درباره بستر تاریخی و اجتماعی این رویدادها با خواننده در میان می گذارد.