در حال نمایش یک نتیجه

نمایش 9 24 36

فیل

تومان

نویسنده: اسلاومیر مروژک

مترجم: فخری گلستان

مدیر باغ وحش ثابت کرد آدم نوکیسه ای است. او از جانوارنش بعنوان پله های ترقی شغلی استفاده میکرد و نسبت به اهمیت آموزشی مؤسسه خود بی تفاوت بود. در باغ وحش او، زرافه گردن کوتاهی داشت؛ گورکن پوزه نداشت و طوطیهای جیغ جیغو همه علاقه شان را از دست داده بودند. یا جیغ نمیکشیدند یا با بی میلی – آن هم به ندرت – جیغ میکشیدند. این جور کم کاریها اصلاً مجاز نبود، خصوصاً به این دلیل که گروههایی از بچه مدرسه ایها برای بازدید به آنجا می آمدند.

باغ وحش توی یکی از شهرستانها قرار داشت و جای بعضی حیوانات مهم مثل فیل خالی بود. سه هزار خرگوش هم جای خالی این غول را پر نمیکرد. خب، از آنجا که مملکت پیشرفت کرده بود این کمبودها با روشهای برنامه ریزی شده جبران میشد. به مناسبت 22 ژوئیه سالگرد آزادی کشور، باغ وحش اعلام کرد که فیلی را خواهد آورد. همة کارکنان که خود را وقف کارشان کرده بودند خوشحال شدند. خوشحالی آنها از شنیدن خبر نامه ای که رئیس به ورشو فرستاده بود بیشتر شد که در آن نامه از پذیرش تخصیص بودجه خودداری شده بود و در عوض تهیه فیل از راه مقرون به صرفه را پیشنهاد کرده بود...