در حال نمایش 12 نتیجه

نمایش 9 24 36

از دیار آشتی

تومان

نام نویسنده : فریدون مشیری

گفت دانایی که: گرگی خیره‌سر،

هست پنهان در نهاد هر بشر!

لاجرم جاری‌ست پیکاری ستُرگ

روز و شب، مابین این انسان و گرگ

زور بازو چاره‌ی این گرگ نیست

صاحب اندیشه داند چاره چیست

ای بسا انسان رنجور پریش

سخت پیچیده گلوی گرگ خویش

وی بسا زورآفرین مرد دلیر

هست در چنگال گرگِ خود اسیر

دلاویزترین

180,000 تومان

نام نویسنده : فریدون مشیری

از دل افروز ترین روز جهان، خاطره ای با من هست، به شما ارزانی: سحری بود و هنوز، گوهر ماه به گیسوی شب آویخته بود . گل یاس، عشق در جان هوا ریخته بود . من به دیدار سحر می رفتم نفسم با نفس یاس درآمیخته بود . *** می گشودم پر و می رفتم و می گفتم : (( های ! بسرای ای دل شیدا، بسرای . این دل افروزترین روز جهان را بنگر ! تو دلاویز ترین شعر جهان را بسرای ! آسمان، یاس، سحر، ماه، نسیم، روح درجسم جهان ریخته اند، شور و شوق تو برانگیخته اند، تو هم ای مرغك تنها، بسرای ! همه درهای رهائی بسته ست، تا گشائی به نسیم سخنی، پنجرها را، بسرای ! بسرای ... )) من به دنبال دلاویزترین شعر جهان می رفتم !

سه دفتر

330,000 تومان

نام نویسنده : فریدون مشیری

دلم میخواست؛دنیا خانه مهر و محبت بود

دلم میخواست؛مردم،در همه حال با هم آشتی بودند.

طمع در مال یکدیگر نمیکردند

کمر بر قتل یکدیگر نمیپسندند

مراد خویش را در نامردی های یکدیگر نمی جستند،

ازین خون ریختن ها،فتنه ها،پرهیز میکردند،چو کفتاران خون آشام،کمتر چنگ و دندان تیز میکردند!

گزیده اشعار فریدون مشیری

275,000 تومان

نام نویسنده : فریدون مشیری

این مجموعه شامل برگزیده هایی از هفت دفتر شعری شاعر است، به همراه اظهارنظرهایی از نویسندگان و شعرا:

قسمتی از نامه شهریار به مشیری

محمدرضا شفیعی کدکنی

دکتر سیروس آموزگار

س. ح. الهامی

گناه دریا

تومان

نام نویسنده : فریدون مشیری

شدم به دريا‌، غوطه زدم نديدم در گناه بخت من است اين گناه دريا نيست منسوب به فردوسي