برادرزاده ی رامو
دُنی دیدرو
ترجمهی مینو مشیری
دیدرو که یکی از مهمترین نویسندگان و اندیشمندان عصر روشنگری در فرانسه است، این رسالهی روایی کوتاه را در نیمهی دوم قرن هجدهم نوشته و در آن گفتوگویی خیالی میان خود و یک شخصیت خاص که در آن زمان به او «لاابالی» گفته میشد، ترتیب میدهد و در آن درباره انواع مصادیق مانند اخلاق، عشق، آموزش، مذهب و سرنوشت و … بحث میکند. این رساله از بنیادینترین آثاری است که در آنها میتوان رئوس فکری لیبرال و فردگرا را مشاهده کرد و همین امر است که این کتاب دیدرو را به یکی از مهمترین آثار داستانی- فلسفی قرن هجدهم تبدیل کرده است.
دُنی دیدرو به سال ۱۷۱۳ متولد و در سال ۱۷۸۴ در پاریس درگذشت. او نزدیک به بیست و شش سال سرپرست دایرهالمعارف جامع فرانسه بود. این مجموعه در ۲۸ جلد منتشر شده است. دیدرو یکی از منتقدان کلیسای کاتولیک بود و این کلیسا بارها حکم به سوزاندن آثار و تکفیر او داد. او کنار رابله و روسو از مهمترین چهرههای فرانسوی عصر روشنگری محسوب میشوند. دیدرو چهار اثر داستانی_فلسفی نوشت که «ژاک قضا و قدری»، «برادرزاده رامو» و «راهبه» از مهمترینشان محسوب میشوند.
ژاک قضا و قدری و اربابش
دنی ديدرو
ترجمه: مينو مشيری
موضوع اصلی کتاب رابطهٔ میان ژاک (نوکر) و اربابش است، که هرگز نام او در کتاب نمیآید. ژاک و اربابش عازم مکانی نامعلوم هستند و در طول سفر برای آن که از کسالت سفر بکاهند، ارباب از ژاک میخواهد که داستان عشقهای گذشتهاش را تعریف کند. داستان ژاک بارها توسط شخصیتهای دیگر و اتفاقات ناگوار کمیک قطع میشود. شخصیتهای دیگر داستانهای خودشان را بازگو میکنند و داستانهای آنها نیز بارها قطع میشود. حتی شخصیتی با عنوان «خواننده داستان» نیز حضور دارد که بارها حرف راوی را قطع میکند: سئوالی میپرسد، به چیزی اعتراض میکند یا از روای میخواهد اطلاعات بیشتری به او بدهد و او را در جریان جزئیات داستان قرار دهد. موضوع داستانهایی که در کتاب روایت میشود اغلب عشق و رابطهٔ جنسی است. شخصیتهای پیچیدهٔ داستان غرق در فریب و ریاکاریاند و لحن داستانها شوخطبعانه است.