اشباح چینی سانفرانسیسکو
امیل
اينكه افكار روسو پيچيده و گاه توام با ايهام است شك نيست. اما آنچه اين فيلسوف را برجسته ميكند، علاوه بر نظراتش در قلمرو علم تربيت، عقايدش در خصوص مساوات و عدالت اجتماعي است. در كتاب قرارداد اجتماعي پايههاي حكومت دموكراسي را طرحريزي ميكند و زمينهساز انقلاب فرانسه ميشود، و در همين كتاب است كه گفته است برتري همواره از آن ملت است نه حكومت. كتاب اعترافات همراه با ديگر مكتوباتش شالوده مكتب رمانتيسم قرن هجده را شكل داده و بر رمانتيكها ي آن عصر و نيز بعدها بر هنرمندان قرن نوزده تاثيري سودمند داشته است. اثر مشهور روسو در امر تعليم و تربيت، كتاب اميل است كه گفتهاند نسل دوره اول انقلاب فرانسه را پرورش داده است و دستمايهاي شده است يراي اصلاحات اخلاقي تربيتي نسلهاي بعد كه ماييم و نسل ما.
بیرق انگلیس
ايمره كرتيس
پويا رفويي
ایمره کرتس (به مجاری: Imre Kertész؛ زادهٔ ۹ نوامبر ۱۹۲۹ – ۳۱ مارس ۲۰۱۶) نویسنده اهل مجارستان برندهٔ جایزه نوبل ادبیات ۲۰۰۲. از مهمترین آثار او میتوان به رمان «بیسرنوشت» اشاره کرد. رد پای تجربیات و مشاهدات کرتس در اردوگاه بوخنوالد را میتوان به خوبی در این رمان دید که معروفترین اثر او نیز محسوب میشود. او مجموعاً ۱۳ سال از عمر خود را صرف نوشتن این رمان کرد. «بیسرنوشت» یکی از تأثیرگذارترین و دردناکترین آثار ادبی دربارهٔ فاجعه هولوکاست است.
ایمره کرتس در۱۹۹۰با رمان «دعای کَدیش برای کودکی که متولد نشد» به شهرت رسید؛کدیش، دعایی است که یهودیان برای مرده میخوانند، و در رمان، دعایی است که او برای فرزندی قرائت میکند که حاضر نیست به دنیایی بیاورد که اجازه برپایی اردوگاههای مرگ را دادهاست.
از وقتي وسط خواندن رماني جنايي، ناگهان خود را كاملا به هويت جنايتكار احتمالي بيرغبت يافتم، ديگر رمان جنايي نميخوانم؛ در اين جهان - جهاني جنايتپيشه- گذشته از تحميق شدن، و در عمل توهين ديدن، هيچ ضرورتي نميديدم تا خودم را به اين دردسر بيندازم كه جنايتكار چه كسي بود: همه جنايتكار بودند.
شونبرگ
ضربان (دم حیات)
نویسنده : کلاریسی لیسپکتور
ترجمه : پویا رفویی
کلاریس لیسپکتور نویسنده و روزنامهنگار مطرح برزیلی است که بسیاری از کارشناسان او را مهمترین نویسنده یهودی پس از فرانتس کافکا میدانند. ارجاع به آثار او در ادبیات و موسیقی برزیل و آمریکای لاتین فراوان است اما بر اساس اطلاعات موجود در سایت خانه کتاب و کتابخانه ملی تا پیش از این اثر، کتابی از او به فارسی منتشر نشده بود و این نخستین کتابی است که از او به فارسی منتشر میشود.
«ضربان» یا «دم حیات» جزء آخرین آثار کلاریسی لیسپکتور است که او نگارش آن را از سال 1974 آغاز کرد و تا سال 1977 که در آستانه مرگ بود، ادامه داشت. نگارش این کتاب چنان کار طاقتفرسایی بود که کلاریسی از آن به عنوان «مکتوب مشقت» تعبیر میکرد.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «انگار مینویسم تا جان کسی را نجات دهم، جان خودم را شاید. زندگی از جنم جنونی است مرگسرشته. پس زندهباد مرگی که ما در آن زیست میکنیم. به ناگاه اشیاء،مستغنی از افادهی معنا. کیفورم از بودن. شما چطور؟ به تحقیق شما هم همینطور. بیمعنایی اشیاء به خندهای از ته دل وامیداردم. همهچیز لاجرم به همانی که هست ادامه میدهد.»
در پشت جلد این کتاب آمده است: «اگر کافکا زن بود، اگر ریکله برزیلی یهودی تباری بود زادۀ اوکراین. اگر رمبو مادر بود، اگر به پنجاه سالگی رسیده بود. اگر هایدگر از آلمانی بودن دست کشیده، رمانس زمین را نوشته بود. من از چه رو به این اسم ها متوسل شده ام؟ از این رو که طرحی از همجواری فراگستری رسم کنم. حدود همین حوالی، جایی است که لیسپکتور در آنجا می نویسد. هلن سیکسو
از ادبیات به تنگ آمده ام: تنها سکوت تسکینم می دهد. اگر به نوشتن ادامه می دهم، به این خاطر است که در این جهان کار دیگری ندارم جز انتظار مرگ. جستجوی کلمه ای در تاریکی … بر آنم در گِل و لای غلت بزنم. کلاریسی لیسپکتور»
یک روز از زندگی زنی که لبخند میزند (مجموعه داستان)
مارگارت درابل
شبنم بزرگي
مارگارت درابل نويسنده رمان، بيوگرافي و منتقد بريتانيايي متولد 1939 ميلادي مي باشد كه جوايز زيادي بدست آورده است.
شخصيتهاي داستان درابل رنج دانايي را به جان ميخرند. زنان داستان درابل تاوان ميدهند. آنچه را كه اجتماع و تاريخ محافظهكار، شكستهاي بزرگ يك زن ميداند، ميپذيرند و در ازاي آن دلخوشيهاي كوچك زني را به دست ميآورند كه ميتواند بيدغدغه خودش باشد؛ با تمام كاستيها و نقصهاي شخصيتياش. زن داستان درابل ميداند نه كسي بناست پشتوانه پيشرفت فردي او باشد و نه توجيه او براي شكستهايش. شخصيتها در طول داستان دستخوش تغيير ميشوند و در پايان داستان روي پاهاي خودشان ميايستند. درابل آنها را از نو ميسازد و در پايان انگار در ابتداي مسيري ناشناخته رها ميكند تا به زندگي جديدشان ادامه بدهند.