در حال نمایش 5 نتیجه

نمایش 9 24 36

جوانی

11,000 تومان

پاتریک مودیانو

ترجمه‌ی حسین سلیمانی‌نژاد

 

«پاتريک موديانو» (1945) جايزه‌ی ادبی نوبلِ سال 2014 را به خاطرِ روايت‌هايش از روابطِ شهر و انسان از آن خود کرد. به خاطرِ ساختنِ گذشته‌های مه‌زده و سال‌هايی از عمر رفته. رمانِ جوانیيکی از آثاری‌ است که در به شهرت ‌رسيدنِ موديانو نقشِ مهمی ايفا کرد. او اين رمان را در سالِ 1981 نوشت و در آن روايتی نفس‌گير از جوان‌هايی ساخت که در پرسه‌گردی‌های شبانه‌ و روزانه‌شان در پاريس متوجه اتفاق‌هايی می‌شوند که بايد پنهان باقی بماند. موديانو را پسرِ مارسل پروست دانسته‌ا‌ند، چون زمان را با تنها يک اشاره متوقف می‌کند و ناگهان مخاطب انبوهی رنگ و نور و حسرت و راز را درک می‌کند که گويا در جرزِ شهرها پنهان مانده‌اند. او در جوانی پاريس را از نو کشف می‌کند، پاريسی که خيابان‌هايش ساخته ‌شده است برای پرسه‌ی دختران و پسرانی بيست‌ساله تا کافه‌ها و نورها را کشف کنند گويا… اما اين کشف با حسرت همراه است. حسرتی که از دلِ زمانی از‌دست‌رفته بيرون می‌آيد.

خاطرات خفته

50,000 تومان

پاتريك موديانو

ترجمه: مهين كاظمی

پاتریک مودیانو (به فرانسوی: Patrick Modiano) (زاده ۳۰ ژوئیه ۱۹۴۵) نویسنده وفیلم‌نامه‌نویس قرن بیستم میلادی اهل فرانسه و برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۲۰۱۴ است. مودیانو یکی از چهره‌های مهم ادبی فرانسه محسوب می‌شود.

زماني از روز را كه ترجيح مي‌دادم، زمستان پاريس بين ساعت شش تا هشت و نيم صبح بود، كه هوا هنوز تاريك بود. مهلتي پيش از برآمدن روز. زمان معلق بود و آدمي خويشتن را سبك‌تر از هميشه احساس مي‌كرد. من به كافه‌هاي مختلف پاريس كه در آن ساعت درهايشان را به روي اولين مشتري‌ها باز مي‌كردند رفت و آمد مي‌كردم. زمستان 1964، در يكي از اين كافه‌هاي بامدادي - من اين اسم را برايشان گذاشته بودم - همان‌جا كه هنوز تا هوا تاريك بود هر اميد و آرزويي مجاز بود، با شخصي به نام ژانوي‌يو دالام آشنا شدم. كافه در طبقه همكف يكي از خانه‌هاي پايين دست در انتهاي بولوار دو لا گار در منطقه سيزدهم پاريس واقع شده بود. امروزه نام اين بولوار عوض شده و خانه‌ها و ساختمان‌هاي كوچك در سمت شماره‌هاي فرد بولوار، نرسيده به ميدان ايتاليا، تخريب شده‌اند. گهگاهي، به نظرم مي‌رسد كه اسم كافه، "لو بار ور" بود. گاهي ديگر اين خاطره پاك مي‌شود، مانند حرف‌هايي كه در خوابي مي‌شنويد و تا از خواب بيدار مي‌شود از ذهن مي‌گريزند.

خاطرات خفته

35,000 تومان
پاتريك موديانو ترجمه: الهام دارچينيان

وقتي کتاب‌هاي موديانو، برنده‌ي نوبل ادبيات را مي‌خوانيد، احساس مي‌کنيد نويسنده خواب‌هايش را براي‌تان باز مي‌گويد. رمان خاطراتِ خفته آخرين اثر موديانو بيش از باقي آثارش از اين ويژگي برخوردار است. در اين رمان موجز و کم‌نظير موديانو به بازخواني و يادآوري خاطرات دهه‌ي بيست زندگي‌اش مي‌پردازد. خاطرات جواني گريزپا و تشنه‌ي دانستن که در خيابان‌ها و کافه‌هاي پاريس سرگردانِ حقيقت است. در رمان خاطراتِ خفته با متني پرآشوب و بديع روبه‌رو هستيد، از همان جمله‌هاي اول همراه با دلهره وسوسه مي‌شويدکه موديانو را در سفرش به درون خود و به گذشته گام به گام دنبال کنيد، همانا سفري در دلِ خطرها،سرخوشي‌ها، دل‌بستن‌ها، گريختن‌ها و نيز فراموشي. اين‌چنين است که موديانو شما را به دنياي سياه و سفيدِ خاطراتي مي‌برد که واقعيت را برهنه و بسنده اما با سايه‌روشن‌هايي ملايم به نقش مي‌کشند.

در کافه‌ی جوانی گم شده

54,000 تومان
نويسنده: پاتريك موديانو مترجم: ساسان تبسمي

علف شبانه

17,500 تومان

پاتریک مودیانو

مترجم: شبنم درویش

پاتریک مودیانو (متولد 1945، پاریس)، میانِ نویسندگان قرن بیستم فرانسه جایگاه ویژه‌ای دارد. این جایگاه نه به نوبل ادبی‌ای که در 9 اکتبر 2014 نصیب او شد، که به ویژگی‌های ساختاری و محتواییِ آثار او برمی‌گردد. در جهانِ روایی مودیانو که اغلب به ساده‌‌ترین و دقیق‌‌ترین شکل روایت می‌شود، گذشته در تاریک‌روشنا است. خاطرات، مبهم و هویت فردی، موردتردید است. پاریس یا در اشغال است یا دگرگون شده. شخصیت‌های داستان‌های مودیانو، از اولین رمان او، «میدان اتوآل» (1968) تا امروز، همواره در تنهایی‌‌ها و پرسه‌‌زنی‌‌های شبانه‌‌شان، دنبال پاسخ معمایی در گذشته هستند. گذشته‌‌ای که از بین نرفته است ــ‌ یا در حقیقت، گذشته‌‌ای که نگذشته است. هر اتفاق، جغرافیای مشخصی دارد که راوی با گذری دوباره از آن در زمان حال، بی‌آن‌که به پاسخ مشخصی برسد، به واکاویِ وسواس‌‌گونه‌اش‌‌ اتفاق می‌پردازد. و هربار در پایانِ آثارش این نکته را درمی‌یابیم که در تمام آن خاطره‌‌بازی‌‌ها و شب‌گردی‌‌ها، رفتن، هدف اصلی بوده است، نه رسیدن. این سؤال است که مسیر زندگی را مشخص می‌‌کند، نه پاسخ آن. در رمان «علفِ شبانه» که سال 2012 در فرانسه منتشر شد، همچون دیگر آثار مودیانو، با دنیایی پُر از تردید و ترس روبه‌رو می‌‌شویم؛ تردید درباره‌‌ی ماهیت هر آن‌چه در گذشته اتفاق افتاده و ترس از ناپدید یا نابود شدن. خاطرات نه می‌‌میرند، نه از بین می‌روند. در گوشه‌‌ای از ذهن انسان می‌‌خوابند و روزی به‌ناگاه برمی‌خیزند. اما خاطرات راویِ داستان علف شبانه، خلاف خاطرات اکثر مردم، واضح و سرراست نیستند. با رؤیا، واقعیت و خواب‌‌هایش درآمیخته‌‌اند، در گذرِ زمان کم‌‌نور و گاهی بی‌‌رنگ شده‌‌اند، و به همین سبب به‌سادگی نمی‌‌شود آن‌ها را رمزگشایی کرد.