- شما نمی توانید "پسر عيسا" را به سبد خرید خود اضافه کنید، این محصول در انبار موجود نیست.
ابله
700,000 تومان
فیودور داستایفسکی
ترجمه: مهری آهی
«ابله» رمانی است که همه ما در آن هستیم. همه ما آدمها، زمانی در زندگی مثل آگلائه صادقانه دوست داشتهایم، زمانی مثل ناستازیا بدجنس بودهایم، زمانی مثل روژوگین کلهخر بودهایم، زمانی مثل کولیا عاقل بودهایم و از همه مهمتر، زمانهای زیادی مثل پرنس میشکین سادهدلی کردهایم و از روزگار لاکردار، رودست خوردهایم. «ابله» داستان خود ماست.
«ابله»، داستان سرنوشت بشر است؛ بشری که میخواهد خوب باشد و نمیداند خوبی چقدر خطرناک است. داستایفسکی دارد به ما یادآوری میکند که بدون ترحم، دنیا چه جای وحشتناکی خواهد شد و امثال پرنس میشکین بینوا، در این دنیای وحشتناک چه بر سرشان خواهد آمد. شک نکنید که «ابله»، داستان همه ماست.
وزن |
1200 گرم |
---|
محصولات مرتبط
ابله
مترجم: سروش حبیبی
شاهکار «داستایوسکی» دربارهی «مویخکین»- آخرین فرزند یک خاندان بزرگ ورشکسته است- که پس از اقامتی طولانی در سوییس برای معالجهی بیماری، به میهن خود باز میگردد. او که نجیبزادهای خوشقیافه و تحصیلکرده است، به افسردگی و بیارادگی مبتلاست و نه آرمانی دارد و نه هدف و احساس خاصی. او شاید بیش از حد نیکوسیرت و خوشقلب است، آنگونه که همگان «ابله» میپندارندش و جدی نمیگیرند. چرا که دنیا دیگر جایی برای خوبی و بخشندگی ندارد.
اتحادیه ابلهان
مترجم: پیمان خاکسار
داستان انتشار اتحاديهي ابلهان نوشتهي جانکندي تول داستان غريبي است. جانکندي کتاب را در سيسالگي نوشت و بعد از اينکه هيچ ناشري زير بار چاپ آن نرفت به زندگي خود پايان داد. مادرش يازده سال تلاش کرد تا بالاخره دانشگاه لوييزيانا راضي به انتشار کتاب شد. کتاب به محض انتشار غوغا به پا کرد و همان سال ــ 1981 ــ جايزهي پوليتزر را ربود و پس از آن تبديل به يک کالت شد. شايد بتوان محبوبيت کتاب را با ناطور دشت سلينجر مقايسه کرد. ايگنيشس جي رايلي قهرمان کتاب يک دن کيشوت امروزي است که وادار ميشود از خلوت خود بيرون بيايد و با جامعهاي که از آن متنفر است روبهرو شود و به شيوهي ديوانهوار خود با آن بستيزد. بسياري از منتقدان، اتحاديهي ابلهان را بزرگترين رمان کمدي قرن ميدانند.
«تو اصلاً تو خيابون سن ژوزف چيکار داشتي؟ اونجا که فقط انباره و اسکله. اصلاً آدم از اونجا رد نميشه. اونجا اصلاً جزء مسيراي ما نيست.» «راستش اين رو نميدونستم. از سر ناتواني اونجا توقف کردم تا خستگي درکنم. گاهگداري هم رهگذري عبور ميکرد که متأسفانه ميلي به هاتداگ نداشت.» «پس اونجا بودي. واسه همينه که هيچي نميفروشي. شک ندارم که داشتي با اون گربهي لعنتي بازي ميکردي.» «حالا که اشاره کرديد ياد يک و يا شايد دو حيوان اهلي افتادم که اون حوالي پرسه ميزدن.» «پس داشتي با گربههه بازي ميکردي.» «نه. من با گربه بازي نميکردم. من فقط گربه رو برداشتم تا کمي نازونوازشش کنم. گربهي گلباقالي بسيار ملوسي بود. بهش يک هاتداگ تعارف کردم ولي از خوردنش امتناع کرد. حيواني بود باسليقه و نجيب.»
باد به دنبال خودش می گردد
بهزاد عبدي
باران
تقصیر لباس ها نبود اگر هر کجا رفتی مشتی دکمه جا گذاشتی
هنوز موهایت از دودکش نقاشی بالا می رود این شهر تا ابد آلوده است از هرچه خبر این همه کلاغ اشکی که به پای من ریختی امروز اقیانوس شده دور سرم می چرخد
می چرخیم غرق می شویم بی عصایی که بشکافد چشم هایت را
تقصیر درخت ها نیست اگر دهانت بوی علف می دهد همیشه به وقت خداحافظی از تنت به جای دست گل سرخ به من می روید
بوی برف رد پایی نداشت تو آن قدر دور رفتی که آهسته آهسته قسمتی از شب شدی
بعد از تو هرچه آفتاب خود را تکه تکه کند هیچ جای این زمین گرم نخواهد شد
قبرستان مست کرده زیر گریه می زند دریا می شود به پای ما می افتد
قبرستان با آخرین سنگ به آشپزخانه رسیده و ساق های خیس مادر به فکر زمین است که ما هر چه زیر پایش را کندیم بهشتی پیدا نشد
در نبود تو ناگهان آن قدر بزرگ شدیم که از کوهستان صخره به دوش برگردیم زیر لب بگوییم: باران همیشه فردای آخرین روز می بارد باران همیشه شبیه تو می آید
بیا با جغدها درباره دیابت تحقیق کنیم
دیوید سداریس
مترجم: پیمان خاکسار
«بیا با جغدها دربارهی دیابت تحقیق کنیم» آخرین اثر «دیوید سداریس» طنزنویس آمریکاییست که سال ۲۰۱۳ منتشر شده. سبک و سیاق نوشتههای مجموعه تفاوت چندانی با آثار پیشین سداریس ندارد. فقط در این کتاب چند تکگویی وجود دارد از زبان آدمهایی به شدت عجیب و غریب که با آثار عمدتا اتوبیوگرافیک سداریس فاصله دارند..
این مجموعه کتاب شامل ۲۱ جستار از ۲۷ جستار کتاب اصلیست که با ترجمهی «پیمان خاکسار» منتشر شده است.
نشرچشمه پیش از این کتابهای «مادربزرگت رو از اینجا ببر» و «بالاخره یه روزی قشنگ حرف میزنم» را از این نویسنده با ترجمهی همین مترجم منتشر کرده است.
تمام نورهایی که نمی توانیم ببینیم
آنتونی دوئر (انگلیسی: Anthony Doerr؛ زادهٔ ۱۹۷۳) یک رماننویس اهل ایالات متحده آمریکا است. در سال ۲۰۱۵ وی به خاطر نوشتن رمان همه نوری که ما نمیتوانیم ببینیم برنده جایزه پولیتزر برای داستان شد. وی همچنین برنده جایزه کمک هزینه گوگنهایم و نامزد جایزه کتاب ملی آمریکا در بخش داستانی بوده است.
می دانی ورنر همه می گویند من شجاع هستم وقتی که بینایی ام را از دست دادم همه گفتند شجاع هستم وقتی پدرم رفت همه گفتند شجاع هستم.
اما این شجاعت نیست چون من چاره ی دیگری ندارم من از جایم بلند میشوم و زندگی را ادامه میدهم مگر تو همین کار را نمی کنی؟مگر تمام مردم این کار را نمی کنند؟ و ورنر آرام میگوید سالها بود که این جرعت را نداشتم اما شاید امروز این کار را در برابر چشمان خودم انجام دادم.
عیش مدام
شناخت آثار ماندگار کلاسیک و پی بردن به نقش آنها در تحول ادبیات و هموار کردن راه نویسندگان دوران های بعد، برای خوانندۀ ادبیات ضرورت مطلق دارد. گوستاوفلوبر در شمار نویسندگانی است که آثارش هم به اعتبار شخصیت ها و هم به سبب نوآوری هایی که راهگشای نویسندگان بعد از او، از هر مکتب و هر نحله، بوده، بی گمان جایگاهی والا در ادبیات جاودان جهان دارد. ماریو بارگاس یوسا در عیش مدام ما را با شخصیت و زندگی فلوبر و دیدگاه های ادبی و اجتماعی او آشنا میکند و گام به گام پنج سال تلاش توان فرسا و پرشکوه این نویسنده را در آفرینش مادام بوواری، مهم ترین رمان او، پی می گیرد و آنگاه با تحلیلی موی شکافانه ابعاد گوناگون این رمان را که خود نخستین رمان مدرن می خواندش برای خواننده روشن می کند.
مادربزرگت رو از اینجا ببر!
دیوید سِداریس
مترجم: پیمان خاکسار
«پیمان خاکسار» با ترجمهی تازهای از «دیوید سداریس» دوباره به کتابفروشیها آمده ، این مترجم پیشتر کتاب «بالاخره یه روزی قشنگ حرف میزنم» را از این نویسنده برای اولینبار به فارسی ترجمه کرده بود و آشنایی مخاطب ایرانی را با این نویسندهی امریکایی فراهم.
حالا کتاب «مادربزرگت رو از اینجا ببر» از این نویسنده بهزودی راهی کتابفروشیها میشود. او در یازده داستان زندگی و تجربیات شخصیاش را نوشته است. کتاب حاضر در میان آثار سداریس از فروش فوقالعادهای در امریکا برخوردار بوده و یکی از بهترین هدیههای کریسمس پیشنهادی روزنامهی «لسآنجلس تایمز» هم بوده است. سداریس اکنون ساکن لندن است و میگوید: «زندگی در لندن هر روز من را شگفتزده میکند و من حالا دیگر حتا خودم هم نمیدانم چهقدر از این ماجراهایی که روایت میکنم، واقعی هستند و سر خودم آمدهاند و چهقدرشان خیالبافی من است.» سداریس عمدهی شهرتش را مدیون داستانهای کوتاه از زندگی شخصی خودش است که ماهیتی فکاهی و طعنهآمیز دارند و نویسنده در آنها به تفسیر مسائل اجتماعی میپردازد. او در آثارش به مسائلی همچون زندگی خانوادگی، بزرگ شدن در خانوادهای از طبقهای متوسط در حومهى شهر رالی، پیشینه و فرهنگ یونانی، مشاغل مختلف، تحصیل، مصرف مواد مخدر و… میپردازد و از تجربهى زندگی در فرانسه و انگلستان مینویسد.
مرگ در می زند
مرگ کسب و کار من است
روبر مرل
مترجم : احمد شاملو
مرگ کسب و کار من است در واقع سرگذشت رودلف هوس است. او در کتاب رودلف لانگ نام دارد. چرا که کتاب کل داستان زندگی این جلاد نیست و فقط شامل بخش کاری وی و در بارهٔ چند سال پایانی زندگی اوست. سالهایی که فرمانده و مسئول اردوگاه آشویتس بود؛ و مسائل مربوط به زندگی شخصی او به کمک خلاقیت نویسنده و با نگاه بر زندگی اغلب نیروها ی نازی است. لازم است ذکر شود که در هنگام فرار او با اسم «فرانز لانگ» زندگی میکرد.
بخشی از یادداشت مترجم : در حقیقت این کتاب زندگی نامه یک جلاد مدرن است، و چارچوب زمانی آن وقایع تاریخی مسلمی است که در نیمه اول قرن حاضر بر اروپا گذشته. و سوای آنچه به صورت وقایع خانوادگی و برخوردهای شخصی قهرمان داستان عنوان شده هیچ چیز ان ساخته و پرداخته خیال بافی نیست؛ هر چند این وقایع فرضی نیز ـنچنان واقعی می نماید که محتمل است نویسنده، اساس آن را بر تحقیقاتی در زندگی خصوصی پاره ای از جنایتکاران نازی بنا نهاده باشد...
نان سالهای جوانی
هانریش بُل
مترجم: محمد اسماعیلزاده
این کتاب شرح مشقتهای راوی است در دوران جوانی برای کسب درآمد و نان درآوردن. داستانِ مربوط به سالهای قحطی و گرسنگی است. سالهایی که «فندریش» جوان به «نان» فکر میکند و از واژهی «مناسب و ارزان» متنفر است. او که مدام ، به شکلی بیمارگونه در حال وصف گرسنگی خویش است دختری از آشنایانش را میبیند که به شهر آمده تا معلم شود. «بل» میکوشد تقابل با گرسنگی و تاثیر آن بر احساس و اندیشه را تصویر کند.
نبرد
نام نویسنده : کارلوس فوئنتس نام مترجم : عبدالله کوثری
بالتاسار بوستوس، روشنفکر آرژانتینی که خواننده آثار فیلسوفان عصر روشنگری است، برای تحقق بخشیدن به آرمان های این فیلسوفان، و به انگیزه ی عشقی ناممکن و یافتن معشوقی چند چهره و گریزپا، با امواج ترفنده ی انقلاب آزادی بخش امریکای لاتین همراه می شود. اما تقابل ناگزیر آن آرمان ها با واقعیت های این قاره حماسه ای را که در تصور این روشنفکر آرمان طلب است بدل به ماجرایی یکسره متفاوت می کند. نبرد، در عین روایت رویدادهای این انقلاب، سیر و سلوک فکری و روحی بالتاسار بوستوس را به تصویر می کشد. این رمان رمانی است بیانگر نبرد میان فکر و واقعیت، رمانی که روبرتو گونسالس اچه وریا، منتقد بزرگ ادبیات امریکای لاتین، آن را بهترین اثر فوئنتس می داند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.